هنوز یک مقام موثر در ورزش ایران، ریاست زنان بر یک فدراسیون را مایه تاسف میخواند، اما کمیته ملی المپیک سردیس همان مقام را میسازد و کارگروه ورزشی حزب او را اتاق فکر ورزش میداند. حیرت نمیکنید؟
محمدرضا یزدانیخرم، که نزدیک به دو دهه رییس فدراسیون والیبال ایران و بیش از پنج سال رییس فدراسیون کشتی بود، درباره اشکال شرعی حضور زهرا اینچه درگاهی در پست ریاست فدراسیون ژیمناستیک میگوید: «یکی از فدراسیونهایی که برایش متاسفیم ژیمناستیک است. این خانم شرعاً و عرفاً نمیتواند وارد جایی شود که ورزشکاران لخت هستند. ما تعجب کردیم. ما این همه آدم قوی در ژیمناستیک داریم، چرا باید این طور شود که مراجع هم از این انتخاب ناراحت باشند.»
یزدانیخرم با این دیدگاه، نه تنها سمتهای تاثیرگذار در ورزش ایران داشته، بلکه در دهه ۷۰ و ۸۰ به واسطه ریاستش بر فدراسیون والیبال ایران، سالها عضو هیات رییسه کنفدراسیون والیبال آسیا شد. اما او بیتوجه به قوانین بینالمللی و بدیهیات برابری جنسیتی در ورزش، ریاست زنان بر فدراسیونهای ورزشی را یک عمل غیرشرعی میداند. چهرههایی مثل یزدانیخرم به اندازهای قدرت و نفوذ در ورزش ایران دارند که اظهارنظر آنها بتواند درهای حضور زنان در مدیریت ورزش را ببندد. یزدانیخرم بارها به عنوان مدیر ورزشی نمونه در ایران انتخاب شده و حتی کمیته ملی المپیک ایران سردیس او را ساخته است و رضا صالحی امیری سال ۹۸، هنگام رونمایی از این سردیس دست یزدانیخرم را بوسید. صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک، در دیدار با اعضای کارگروه ورزش حزب موتلفه اسلامی که ریاستش برعهده یزدانیخرم است، گفته بود: «کارگروه ورزش حزب موتلفه اسلامی به عنوان اتاق فکر، ما را یاری کند.» اتاق فکر مورد نظر رییس کمیته ملی المپیک ایران حالا دیدگاهش را درباره نقش زنان در ورزش ارائه کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با دیدگاه عجیب یزدانیخرم که ریاست یک زن را بر فدراسیون ژیمناسیک باعث تاسف میداند، او چگونه خود حدود دو دهه ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده داشت که زنان نیز تحت مدیریت او بر فدراسیون، تیمهای ملی داشتند؟ آیا ریاست یک مرد بر فدراسیونی که تیمهای ورزشی زنان دارد، غیرشرعی و مایه تاسف است؟ با این نگاه حیرتآور، باید بابت ریاست تمام مردان بر فدراسیونهای ورزشی که تیمهای زنان دارند، تاسف خورد.
فیفا در هشدارهای ماههای اخیرش برای اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال بارها درباره نقش دادن به زنان در مجمع و هیات رییسه این فدراسیون اشارههای واضح داشته و تصویب اساسنامه را به شرط اصلاح ترکیب حضور زنان ممکن خوانده است. فدراسیون فوتبال اما هرگز درباره روند اصلاح اساسنامه بر اساس این توصیه فیفا توضیح شفافی ارائه نکرده است. در ۷۵ عضو مجمع فدراسیون فوتبال ایران تنها یک زن حضور دارد و این بهترین مثال از حذف نقش زنان در ورزش ایران است، همان نگاهی که در حرفهای یزدانیخرم پیداست. آن چه هشدار فیفا درباره حضور زنان در مجمع و هیاترییسه فدراسیون فوتبال ایران است، فقط از میل فدراسیون جهانی فوتبال خبر نمیدهد بلکه قوانینی نظیر این بر تمام فدراسیونهای جهانی در هر رشته ورزشی حاکم است. حتی کمیته المپیک مسؤولیتهای اجتماعی و انسانی بیشتری در ورزش دارد، اما کمیته ملی المپیک ایران سردیس مدیری را میسازد که نقش زنان در مدیریت ورزش را تاسفبرانگیز میداند.
زهرا اینچه درگاهی، ورزشکار و مربی ایرانی در رشته ژیمناستیک بود که تیرماه ۱۳۹۶ در انتخابات فدراسیون ژیمناستیک به ریاست رسید. فارغ از این که او چه کیفیتی از مدیریت را در فدراسیون ژیمناستیک ارائه کرده، موفق یا ناموفق بوده و فارغ از این که او بهترین یا بدترین انتخاب برای ریاست بر فدراسیون ژیمناستیک است، طرح این بحث که او به دلیل جنسیت خود نباید به ریاست فدراسیون برسد، مایه تعجب است.
در دوره ریاست زهرا اینچه درگاهی در فدراسیون ژیمناستیک اتفاقات عجیب کم رخ نداده است. سال گذشته اینچه درگاهی، رسما اعلام کرد که دبیر فدراسیون را وزارت ورزش و جوانان انتخاب میکند. این مصداق دخالت دولت در امور فدراسیونهاست اما اینچه درگاهی با اشتیاق از پذیرش این دخالت حرف زده بود: «در مجمع فدراسیون ژیمناستیک تعامل این فدراسیون با وزارت و کمیته مشخص شد و این تعامل ادامه خواهد داشت و امیدوارم تبلور آن را در مسابقات آتی ببینیم. اجازه دهید در این خصوص وزارتخانه تصمیم بگیرد. ما همراه وزارت هستیم و میخواهیم فضای آرامی باشد و خوشبختانه فکر میکنم که ما کار را مقدم بر سایر مسائل میدانیم.» در ورزش ایران حتی پرنفوذترین روسای فدراسیونها تحت تاثیر تصمیمات و دستورات سیاسی بودهاند، از رسول خادم و ماجرای «باید ببازی» تا آخرینش انتخاب مارک ویلموتس، سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال به دستور وزیر ورزش.
در ایران برای شرکت در انتخابات فدراسیونهای ورزشی یا حتی هیاتهای ورزشی استانها، باید صلاحیت نامزدها توسط حراست وزارت ورزش و جوانان تایید شود. این رد یا تایید صلاحیتها نه بر اساس بررسی سوپیشینه تخلفات مالی و اداری یا با بررسی سوابق ورزشی و مدیریت طبق چارچوبهای بینالمللی، بلکه بر اساس واکاوی عقیدتی نامزدهاست. اما در حالی که تنها نامزدهای مورد تایید دستگاه نظارتی وزارت ورزش و جوانان میتوانند در انتخابات فدراسیونها شرکت کنند، همچنان حضور زنان توسط یک مقام ورزشی تاسفآور اعلام میشود. پیشتر بسیاری از زنان که برای انتخابات فدراسیونها و هیاتهای ورزشی نامزد شدهاند، با رد صلاحیت حتی اجازه رقابت در انتخابات را به دست نیاوردهاند.