بهروز افخمی بهتازگی حرف جالبی زد که تعجب همگان را برانگیخت. بهروز افخمی در برنامه «نقد سینما» که از شبکه پنجم صدا و سیما پخش میشود، مدعی شد که سام مندس فیلم «دیدهبان»، ابراهیم حاتمیکیا، را دیده و تحت تأثیر آن، «۱۹۱۷» را ساخته است. او این نکته را هم اضافه کرده است که فیلم حاتمیکیا، خیلی بهتر از اثر سام مندس است:
«منظور این است که «۱۹۱۷» فیلم بدی نیست، اما فیلم متوسطی است و آنچه باعث شده فیلم بد نباشد هم مربوط به فیلمبردار آن است، نه کارگردانش که همواره فیلمسازی متظاهر بوده است.»
هر چند فیلم «دیدهبان» دومین فیلم ابراهیم حاتمیکیاست و هنوز مانند اکنون دچار آشفتهبازیهای سالهای اخیر نشده بود و میشود در چارچوب همان سالها، نقد منصفانه و بدون غرض و مرضی از آن ارائه داد و حاصل کار او را متوسط ارزیابی کرد، اما این ادعای افخمی هم کمی عجیب و دور از ذهن است.
خلاصه داستان «دیدهبان» این است: ارتباط خط کمین با نیروهای خودی توسط دشمن قطع شده و احتمال سقوط منطقه بسیار زیاد است. مقابله و مقاومت نیروها در مقابل دشمن نیازمند حضور دیدهبان، جهت هدایت آتش سنگین است. عارفی برای پیوستن به خط کمین و دیدهبانی باید از مسیری عبور کند که زیر آتش شدید دشمن عراقی قرار دارد. عارفی میرود و موفق میشود خط را نجات دهد، و خودش در این راه کشته میشود.
این فیلم در راستای حمایت از سینمای جنگی، برنده جایزه ویژه هیئت داوران بهترین کارگردانی در هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر و برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم در همین جشنواره میشود و آقای حاتمیکیا از همان موقع سری در بین سرها درمیآورند. جالب است که بدون آنکه این فیلم نسخه خارجی داشته باشد، تنها به دلیل این که سال گذشته در آخرین جشنواره فجر، فیلم نونوار شده «دیدهبان» به نمایش درآمد، بهروز افخمی را به این هوا کشاند که فیلم سام مندس از روی آن ساخته شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اولین فیلم سام مندس به نام «زیبایی آمریکایی» (American Beauty)، فیلم درامیست محصول سال ۱۹۹۹. فیلم به مسایلی مانند عشق، خوشبختی، کمبود شخصیتی، کمبود عاطفی و همجنسگرایی و هراس از آن میپردازد و جامعه مدرن و ساختار خانواده در آمریکا را به باد انتقاد شدید میگیرد. آلن بال که خود نویسندهای همجنسگرا محسوب میشود، نوشتن فیلمنامه آن را به عهده داشت و کوین اسپیسی و آنت بنینگ و وز بنتلی از جمله بازیگران فیلم بودند. فیلم توانست در اسکار بدرخشد و در هشت رشته نامزد جایزه اسکار شود و موفق به دریافت پنج جایزه اسکار ، شامل جایزه بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین فیلمبرداری، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی، و بهترین کارگردانی شد. این فیلم برای کمپانی دریم ورکز کمتر از ۱۵ میلیون دلار خرج برداشت، ولی در گیشه فروش آن به رقم خیرهکننده ۳۵۶ میلیون دلار رسید. حالا پس از دو دهه فعالیت فیلمسازی، موفق بعید است سام مندس نیاز داشته باشد که برود از فیلمساز درجه دوی کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران، کار ببیند و سفارش کار بپذیرد.
کریستی ویلسون، فیلمنامهنویسیست که نامش همراه با سام مندس آمده است و چنان که مندس نقل میکند، ماجرا برای پدربزرگ ویلسون اتفاق افتاده بوده است او داستان را برای مندس تعریف میکند و با هم فیلمنامه را مینویسند. داستان فیلم در بهار سال ۱۹۱۷ و در طی جنگ جهانی اول، در شمال فرانسه رقم میخورد. بهار سال ۱۹۱۷ و در اوج جنگ جهانی اول در شمال فرانسه، دو سرباز جوان انگلیسی به نامهای اسکافیلد و بلیک، مأموریتی ناممکن بر عهده میگیرند: رساندن پیغامی مهم به یک گردان ۱۶۰۰ نفری انگلیسی برای جلوگیری از ورود آنها به کمین مرگبار دشمن. این درحالی است که زمان به سرعت برای آنها در حال سپری شدن است. بلیک در همان نماهای اول میمیرد و اسکافیلد مجبور میشود به تنهایی ماموریت را به انجام برساند. جرج مکای، دین-چارلز چپمن، بندیکت کامبربچ، کالین فرث، مارک استرانگ، ریچارد مدن، اندرو اسکات و جیمی پارک، ستارگان فیلم هستند.
«۱۹۱۷» در هفتاد و هفتمین مراسم گلدن گلوب در سه رشته بهترین فیلم درام، بهترین کارگردانی و بهترین موسیقی متن نامزد دریافت جایزه شد که فقط در کسب جایزه موسیقی ناکام ماند. همچنین، در نود و دومین دوره جوایز اسکار، فیلم در ۱۰ رشته، از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی نامزد دریافت جایزه اسکار بود که در نهایت سه جایزه بهترین فیلمبرداری، بهترین جلوههای ویژه، و بهترین میکس صدا را به خود اختصاص داد.
در اکتبر ۲۰۱۸ خبر رسید که راجر دیکینز به عنوان مدیر فیلمبرداری به پروژه پیوسته و سپس مشخص است که راجر دیکینز و مندس قصد دارند فیلم را به صورت برداشت بلند، فیلمبرداری کنند. یعنی تمام فیلم از یک برداشت استفاده شده است؛ البته به شیوهای مرسوم در هالیوود.
این که کارگردان مشهوری چون سام مندس بیاید برود فیلمهای آرشیو شده فیلمسازی از کشور دیگری را نگاه کند، به خودی خود بسیار جالب است. این که بهروز افخمی نه با تردید، که با قطعیت میگوید او فیلم «دیدهبان» را دیده است و بعد فیلم «۱۹۱۷» را از روی آن ساخته است، دیگر ماجرا را جالبتر هم میکند.
فیلمخانه ملی ایران با مدیریت لادن طاهری در مورد این فیلم و فیلمهای بیشتری که اصلاح و مرمت شدهاند، گفتوگو کرده است. آن طرح با دو فیلم «اونشب که بارون اومد» و «گاو» آغاز شد و با فیلمهایی مثل «باد صبا»، «برای آزادی»، «خانه خدا» و «ناخدا خورشید» ادامه یافت که با نمایش این آثار در چند جشن و جشنوارههای داخلی و خارجی، مورد توجه و استقبال بینندگان و علاقهمندان سینما قرار گرفتند. حالا پس از مدتی رفتهاند سراغ فیلمهای «دفاع مقدس» و فیلم ابراهیم حاتمیکیا از دل این رویکرد انتخاب شد و در سال گذشته به جشنواره فجر رسید.
این که بهروز افخمی ناگهان یاد «دیدهبان» افتاده است، هیچ دلیلی برایش متصور نمیتوان بود، مگر همین تازهنفس بودن «دیدهبان» ابراهیم حاتمیکیا و «۱۹۱۷» سام مندس.