پس از اینکه امارات متحده عربی و بحرین توافقنامههای متعددی را در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فناوری با اسرائیل تحت نظارت دولت دونالد ترامپ به امضا رساندند و آمادگی برای انعقاد توافقنامههای بیشتری با اسرائیل جریان دارد، شماری از طراحان امور و صاحبنظران در منطقه و آمریکا این پرسش مهم را مطرح میکنند که سرنوشت "پیمان ابراهیم" پس از برگزاری انتخابات آمریکا که قرار است در سوم ماه نوامبر آینده برگزار شود، چه خواهد شد؟ آیا این توافقنامه همچنان ادامه خواهد داشت یا اینکه دستخوش تغییر و دگرگونی میشود یا اینکه با فروپاشی روبهرو خواهد شد؟
در پاسخ به این پرسش میتوان گفت اگر دونالد ترامپ در انتخابات پیشرو پیروز شود، تأثیر آن بر پیمان ابراهیم و توافقات ناشی از آن مثبت خواهد بود و "پیمان ابراهیم" را به توافقنامه فراگیر منطقهای تبدیل خواهد کرد. در اینصورت، گستره همکاریها توسعه خواهد یافت و منجر به ایجاد یک سیستم سیاسی دفاعی در منطقه تحت رهبری واشنگتن مانند پیمان ناتو خواهد شد و البته ویژگیهای این معادله جدید ممکن است در موارد زیر رونما شود:
در گام نخست، شمار دیگری از کشورهای منطقه که اغلب آنها شناخته شده هستند، به زودی به "پیمان ابراهیم" خواهند پیوست، برخی از این کشورها بنا به دلایل متعدد داخلی در حال حاضر، برای اتخاذ این اقدام از محافظهکاری کار میگیرند. از سوی دیگر، به زودی شاهد ایجاد یک نظام منطقهای که شامل کشورهای عربی، کشورهای از حوزه مدیترانه و آفریقا با اسرائیل تحت رهبری ایالات متحده باشد، خواهیم بود و شکی نیست که چنین نظام اقتصادی نظامی مقتدری میتواند توازن قوا را به سود میانهروها در برابر افراطگرایان، به ویژه ایران و نظامهای اسلامگرا تغییر دهد. افزون بر آن، این تحول میتواند باعث تسریع روند اصلاحات، حل بحرانهای اقتصادی و منازعات ملی و منطقهای شود و در صورت ناکامی "پیمان ابراهیم" به یافتن راه حل ریشهای، هر گزینه دیگری که اتخاذ شود، وضعیت منطقه را دشوارتر میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در صورت انتخاب مجدد ترامپ، فشار بر ایران افزایش خواهد یافت و منجر به کاهش فشار بر کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس خواهد شد و در نتیجه، همکاری میان اعراب و اسرائیل در عرصههای سیاسی و اقتصادی توسعه خواهد یافت و اسرائیل میتواند از لحاظ مالی و دیپلماتیک سود بسیاری کسب کند. اکنون اگر اسرائیل فرصت مشارکت همکاری با کشورهای عربی را پیدا کند، چه تحولی در منطقه اتفاق خواهد افتاد؟ مسلماً کنار گذاشتن چنین فرصتی برای اسرائیل دشوار خواهد بود، بدین ترتیب اسرائیل در تلاش برای حل برخی از مسائل با فلسطینیان خواهد شد و طرفین به منظور جلوگیری از تنش، گامهای را به سمت دستیابی به راه حل عملی بر خواهند داشت.
اما اگر بایدن در انتخابات پیشرو پیروز شود و در اوایل سال ۲۰۲۱، دولت خود را تشکیل دهد، شماری از ابتکارات ناشی از پیمان ابراهیم ادامه خواهد یافت، برخی شاهد دگرگونی و برخی دیگر کاملا وارونه میشود. شکی نیست که بازگشت تیم باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین به کاخ سفید باعث پیوستن مجدد واشنگتن به برجام، با تمام پیامدهای ناشی از آن، از جمله لغو تحریمها علیه ایران و متحدان آن در منطقه، وارد کردن فشار بر ائتلاف عربی برای حرکت به سمت یک راه حل سیاسی در یمن خواهد شد، افزون بر آن، مصر و شرق لیبی نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت.
این مسئله را من در کتابی که چند هفته پیش تحت عنوان"انتخاب" منتشر شد، بیان داشتم که در صورت پیروزی بایدن در انتخابات، سیاستهای اوباما بار دیگر از سر گرفته خواهد شد. با این حال، پرسش دشوارتر این است که بایدن در صورت پیروزی، با "پیمان ابراهیم" و ابتکارات آن چگونه برخورد خواهد کرد؟ آیا توافقات مربوط به این پیمان را کنار میگذارد یا تغییراتی در آنها ایجاد میکند؟
پاسخ این پرسش بایستی در دو بخش رسمی و عمومی ارائه شود. در بخش رسمی، بایدن از انعقاد "پیمان ابراهیم" استقبال کرده و متعهد شده است که از آن حمایت میکند. در واقع، حزب دموکرات، به دلیل واکنشها منفی از سوی رأیدهندگان یهودی، توافقنامه صلح با اسرائیل را هرگز لغو نمیکند و بایدن در صورت پیروزی، سعی میکند رهبری این توافقنامه را به دست گیرد و در چهار سال آینده آن را مطابق با شرایطی که اوباما در آن تأثیر خواهد گذاشت، به پیش برد.
خطمشی دولت بایدن ـ هریس که تحت تأثیر جناح چپ به رهبری اعضای تندرو کنگره مانند ایلهان عمر و رشیده طلیب خواهد بود، سیاست خارجی ایالات متحده را به سمت فشار بر کشورهای که "پیمان ابراهیم" را به امضا رساندند، در مسائلی مانند یمن، ایران، لیبی، عراق، سوریه و سایر کشورها سوق خواهد داد. این فشارها ممکن است تا آنجا ادامه پیدا کند که کشورهای یادشده را وادار به تغییر سیاستهای آنها کند، بدون اینکه به توافقنامههای صلح با اسرائیل آسیب برساند. دولت بایدن ممکن است شروع به تحت فشار قرار دادن دولت بنیامین نتانیاهو کند و او را آنچنان تضعیف کند که قدرت را از دست بدهد. شاید بایدن اسرائیل را وادار به از سرگیری مذاکرات با تشکیلات خودگردان فلسطین و حتی سازمان حماس کند، مسئله که میتواند منجر به خشم راست افراطی در اسرائیل و عقبنشینی از کل مکانیسم شود.
افزون بر آن، دولت بایدن ممکن است کشورهای منطقه را تحت فشار قرار دهد تا توافقنامه هستهای تجدید شده با تهران را بپذیرند و شاید با وارد کردن فشار بر این کشورها آنها را وادار به ترک درگیری با سازمان اخوان المسلمین، پایان دادن به تحریم قطر و پذیرش شرایط رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه در مناطق تحت نفوذش کند.
بنابراین، پیروزی بایدن در انتخابات ماه نوامبر آینده، در صورتی که اتفاق افتد، باعث تداوم توافقنامههای صلح تازه امضاشده با اسرائیل میشود، اما واشنگتن از نظر اقتصادی آنها را کنترل خواهد کرد و طرفهای امضاکننده را تحت فشار قرار خواهد داد. دولت بایدن در عین حال، مانع گسترش تحریمها علیه ایران میشود و سعی میکند دامنه توافق با ایران را توسعه دهد و طرفهای مخالف را نیز شامل آن کند.
در فرجام میتوان گفت که ترامپ و بایدن دو خطمشی کاملا مختلف خواهند داشت: دونالد ترامپ در صورت پیروزی، ضمن حمایت از "پیمان ابراهیم" آن را توسعه خواهد داد و راه حلی که برای همه قابل پذیرش باشد را بر فلسطینیان تحمیل خواهد کرد، اما جو بایدن در صورت پیروزی در انتخابات پیشرو، "پیمان ابراهیم" را کنترل خواهد کرد و آن را با توافقنامه جدید ایران پیوند خواهد داد و "فلسطینیان وفادار به ایران" را وارد معادله خواهد کرد. البته تردیدی نیست که تصمیمگیرنده اصلی در این میان، طرفداران ترامپ یا گروه «آنتیفا» هستند که سرنوشت تحولات و آینده منطقه را رقم خواهند زد.
© IndependentArabia