این روزها که بحث بازگشت به برجام و لغو تحریمها داغ است و «آن روزهای طلایی موعود» دوباره به مردم وعده داده میشود، این پرسش مطرح است که آیا تصویری که از مزایای برجام ترسیم میشود؛ در احیای اعتبار از دست رفته ایران که یکی از مهمترین شاخصههای آن رتبه گذرنامه جمهوری اسلامی ایران است، موثر خواهد بود؟
در جامعهای که سقف مطالبههای بخش قابل توجهی از شهروندان تا حق حیات و نان شب کوتاه شده؛ سفر، آن هم سفر خارجی حتی «رویا» هم نیست.
اما درجه اعتبار همین دفترچه کوچک قهوهای رنگ با نشان رسمی جمهوری اسلامی که میلیونها ایرانی هیچگاه از آن استفاده نکردهاند، بازتابی است از دستاورد سیاستهای تهران در چهار دهه گذشته.
اعتبار پاسپورت هر کشور، نمایانگر نوع مناسبات با دیگر کشورها و اعتماد متقابلی است که بر مبنای این روابط شکل گرفته است.
برای به تصویر کشیدن تاثیر این مناسبات بر اعتبار بینالمللی یک کشور و به دنبال آن بهرهمندی از یک گذرنامه قدرتمند، میتوان دو کشور ژاپن و ایران را در مقابل یکدیگر قرار داد. ژاپن، یکی از خوشنامترین قدرتهای اقتصادی و سیاسی در جهان با کمترین سطح تنش با جامعه بینالمللی، با در اختیار داشتن معتبرترین گذرنامه جهان (شاخص اعتبار گذرنامه هنلی) امکان سفر بدون ویزا یا با ویزای فرودگاهی به ۱۹۱ کشور جهان را برای شهروندان خود فراهم میکند. در مقابل، گذرنامه جمهوری اسلامی ایران در قعر جدول معتبرترین گذرنامههای جهان، امکان سفر به ۴۱ کشور را فراهم میکند که بسیاری از آنها کشورهایی بسیار کوچک، در دورترین فاصله جغرافیایی از ایران هستند. کشورهایی عمدتا فقیر با کمترین پتانسیل اقتصادی یا جذابیت گردشگری، بدون پرواز مستقیم که نه تنها مردم ایران، بلکه احتمالا مقامات جمهوری اسلامی نیز نام آنها را نشنیدهاند.
اگر مقایسه ژاپن با ایران که زمانی هدف تبدیل شدن به «ژاپن خاورمیانه» را دنبال میکرد، قیاس معالفارغ باشد؛ گذرنامه ترکیه، همسایه غربی ایران، امکان سفر بدون ویزا یا با ویزای فرودگاهی را به ۱۱۱ کشور فراهم میکند و در جایگاه پنجاهویکم فهرست گذرنامههای معتبر جهان ایستاده است.
اعتبار گذرنامه ایرانی پس از دوران اوج دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی در سالهای پس از انقلاب اسلامی تحت تاثیر مستقیم سیاست خارجی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی همواره رو به کاهش بوده است. در ۴۲ سال گذشته، هرچه دایره روابط دیپلماتیک تهران محدودتر و دامنه درگیری در تنشهای منطقهای و بینالمللی وسیعتر شده؛ جایگاه ایران در فهرست رتبهبندی اعتبار گذرنامههای جهان پایینتر رفته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اکنون شهروندان ایران نه تنها برای سفر به آمریکا و اروپا دچار مشکل هستند، بلکه برای سفر به کشورهای منطقه و حتی مسلمان نیز گزینههای محدودی دارند. جدا از اسرائیل که تکلیف رابطه با آن روی صفحه آخر گذرنامه جمهوری اسلامی روشن شده؛ روابط دیپلماتیک مخدودش با عربستان سعودی، مصر، مراکش، بحرین، یمن و سودان مانع سفر شهروندان ایرانی به این کشورها میشود یا انجام این سفرها را بسیار دشوار میکند.
۴۱سال پس از گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران که وخیمترین بحران دیپلماتیک ادامهدار برای وجهه بینالمللی ایران بهشمار میرود، اکنون تعداد قابل توجهی از کشورهای مهم جهان و منطقه در ایران سفارتخانه ندارند که از جمله آنها میتوان به کانادا اشاره کرد. برخی نیز مانند بریتانیا به دنبال حمله به سفارتخانهها و کنسولگریهای خود ناگزیر سفارتخانهها را تعطیل و بازگشایی کردهاند.
در شرایطی که جمهوری اسلامی بر ادامه دشمنی با آمریکا تاکید دارد، کشورهایی نظیر اسرائیل را آشکارا به نابودی تهدید میکند و سیاست منطقهای خود را با بسط ایدئولوژی شیعه و صدور انقلاب تعریف میکند، برجام و توافقنامههایی از جنس آن در بهبود وجهه بینالمللی ایران اثرگذار نخواهد بود.
براساس شاخص گذرنامه هنلی، رتبه جهانی گذرنامه ایران در سال ۱۳۹۴ همزمان با دستیابی به توافق هستهای ۱۰۲ بوده است. این رتبه در پنج سال گذشته بین ۹۵ تا ۹۸ در نوسان بوده است. در حالی که یک سال قبل از دستیابی به توافق هستهای، شاخص گذرنامه هنلی رتبه ۸۷ را برای ایران در نظر گرفته بود و در دهه قبل از آن نیز این شاخص بین جایگاه ۸۰ تا ۹۰ متغییر بوده است.
دوره پرشتابتر کاهش اعتبار گذرنامه ایرانی که پس از تصویب شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران آغاز شد و با افزایش ماجراجوییهای منطقهای سرعت بیشتری گرفت در روزهای پس از برجام نیز ادامه داشت.
اکنون نیز با وعده بازگشت به برجام که راه خروج موقت از یک بحران عمیق و چندلایه است، اعتبار از دست رفته به گذرنامه ایرانی و چهره بینالمللی ایران بازنمیگردد.
اعتباری که نقش تعیینکنندهای در تصمیمگیری بانکها و شرکتهای بینالمللی برای ورود به بازار ایران و به حرکت درآوردن موتور اقتصاد (در خوشبینانهترین لغو همه تحریمها) ایفا میکند. همین فقدان اعتبار و اعتماد بود که در ماههای پس از اجرای برجام، در حالی که آمریکا همچنان عضو برجام بود و بخش عمدهای از تحریمها لغو شده بود، سرمایهگذاران خارجی را نسبت به سرنوشت سرمایهگذاریهای احتمالی در بازار ایران دچار تردید کرد.