آیا استعفای سر کیم داروک از سمت سفارت بریتانیا در ایالات متحده اثری ماندگار خواهد داشت؟
در حال حاضر سوال این است. اینطور نیست؟
پس از درز کردن مکاتبات رسمی که در آن داروک از دونالد ترامپ انتقاد میکند، تصمیم این دیپلمات برای استعفا عملا توسط بوریس جانسون - نخست وزیر در حال انتظار بریتانیا - به او تحمیل شد. جانسون در مناظره تلویزیونی با رقیبش جرمی هانت که در شبکه «آیتیوی» انجام شد، آشکارا حمایتی از داروک نشان نمیداد.
کسی که در مورد اینکه توافق برگزیتی که ترزا می پیشنهاد کرده بریتانیا را به «دولتی نوکر» تبدیل میکند، نطق میکرد در انظار عموم جلوی واشنگتن زانو زد و خودش را در جایگاه حکمرانی گمارده شده قرار داد.
این رویداد به درستی یک آبروریزی تلقی شده است. بلافاصله پس از آن عدهای از افراد قدیمی و با نفوذ حزب محافظه کار از اینکه رهبر احتمالی آینده بریتانیا حتی جملهای هم در اینباره نگفت، واکنشهای تند نشان دادند. او با شادمانی از کنار این مسئله جست و سپس رویش را گرداند و چهرهای احمقانه به خود گرفت.
اما آیا این تایید ارزشهای سنتی حزب محافظهکار نیست؟ که مقام پرستان، سودجویان و ترسوها با هم دست به یکی کردهاند تا سکان حزبی را که به سمت ناکجا آبادی ناسیونالیستی گرایش پیدا کرده به دست بگیرند؟ و یا اینکه این تنها جنجالی پنج دقیقهای و تمرین ادعایی بدون عمل بود؟
همزمان با انتشار اخبار این اتفاق باید به خاطر داشت که ما قبلا هم در این موقعیت بودهایم. کافی است از خانواده نازنین زاغری بپرسید. یک مادر بریتانیایی که همچنان پشت میلههای زندانهای ایران رنج میکشد. جانسون مسئولیتی سنگین در قبال وضعیت او دارد. او به غلط گفت نازنین زاغری در ایران «آموزش روزنامه نگاری» میداد، در حالیکه او برای تعطیلات به ایران رفته بود. این سخنان هدیهای بود به مسئولین ایران، تا با استفاده از سخنان سبک سرانه او برای سیاسی کردن پرونده زاغری استفاده کنند.
بهرغم این مسئله او در پست (وزارت خارجه) باقی ماند و به تحلیل بردن جایگاه جهانی بریتانیا ادامه داد و نازنین زاغری تا به امروز هنوز زندانی است. اینکه او و همسرش مجبور شدهاند دست به اعتصاب غذا بزنند تا توجه عموم را به وضعیتشان جلب کنند، گویای همه چیز است.
خطر این است که این اتفاق هم مانند موارد قبلی تبدیل به یکی از آن موارد «بوریس همین است دیگر» شود که تنها به درد این میخورد که وقتی دفعه بعدی چنین کاری کرد، به آن اشاره کرد و بعد هم جایی در کتابهای تاریخ پیدا کند، نه چیزی بیش از این. آنهایی که جساراتش را دارند که مشتهایشان را بالا ببرند، نهایتا صف میکشند تا تحت نظارت طرفداران رهبر عزیزشان در شعبههای محلی حزب وفاداریشان را به او اعلام کنند.
به ما میگویند ۳۰ نفر از محافظهکاران هستند که حاضرند بایستند و جلوی فاجعه بعدی را بگیرند. این تعداد برای معلق کردن یا به تعویق انداختن یک جلسه پارلمان کافی است. بنا بر گزارشها این بار فقط دومینیک گریو، فیلیپ لی و سم گیما و چند نفر دیگر نیستند. این بار قرار است این افراد کمی بیشتر از اقدامات بیمعنی علیه برگزیت بدون هیچ توافقی انجام دهند. گزینهای که در روز رفراندوم وجود نداشت و تنها مورد حمایت اقلیتی از مردم است.
بگذارید منتظر بمانیم و ببینیم. باشد؟
وضعیت بریتانیا در حال حاضر خیلی شبیه وضعیت گروهبان نیل هووی در فیلم مرد حصیری است، فردی که توسط یک فرقه مرگ دوست زندانی شده و اعضای این فرقه با مشعلهایی در دست اطراف او میچرخند.
این نگون بخت که خود خواسته به آن جزیره رفته بود، راه فراری نداشت. اما بریتانیا راه فراری دارد. تنها لازم است تعداد کافی اعضای حزب محافظهکار به یاد بیاورند هویت حزبشان از ابتدا ثبات؛ عمل گرایی؛ اتحاد؛ و مسئولیت پذیری مالی بوده است.
امروز از کسی که انتظارش را نداشتیم درکی درست از شرایط دیدیم. لرد هوارد رهبر سابق دست راستی محافظهکاران در «برنامه امروز» حضور یافت و علیه هرگونه تلاش برای معلق کردن پارلمان هشدار داد. حداقل نه به این بهانه که آنچه برای «غاز ماده» خوب است، لزوما برای «غاز نر» هم خوب است.
او هشدار داد، اگر جانسون بخواهد جعبه پاندورا را باز کند، یک بدعت ایجاد خواهد کرد. محتوای آن برای هر کس که ابزار استفاده از آن را دارد، در دسترس خواهد بود. از جمله جرمی کوربین.
لرد هوارد افزود: «دلیل دوم این است که من فکر نمیکنم این راهکار عملی باشد، چرا که خشم بسیاری از نمایندگان محافظهکار را برخواهد انگیخت. آنها را تحریک خواهد کرد تا به سمت رای عدم اعتماد به دولت بروند».
استعفای داروک لحظهای ناخوشایند بود و به نظر من ناخوشایند باقی خواهد ماند. اگر فکر میکنید زیادی بدبینم روند رویدادهایی که ما را به اینجا رساند را به خاطر بیاورید. نمایندگان محافظهکار میدانستند خطر چنین رویدادی وجود دارد. با این وجود آنها اجازه دادند چنین اتفاقی بیفتد.
© The Independent