در واکنش به فشارهای سیاسی و تحریمهای ایالات متحده، دولت ایران سعی دارد تا حد امکان، شیوه سیاست معامله بهمثل را بهکار بگیرد و با نمایش سرکشی و ناسازگاری، جانب مقابل را زیر فشار قرار دهد. پس از افزایش حرکتهای ناهنجار سیاسی و عصیانگراییهای رژیم ایران در خاورمیانه، ایالات متحده به این نتیجه رسید که حفظ برجام، دیگر معنا و مفهومی برای آمریکا ندارد و بهتر است با خروج از آن پیمان، در جستوجوی راه حل دیگری باشد.
در سال ۲۰۱۵ دولت باراک اوباما اقدام به امضای توافقنامه هستهای کرد تا ایران را به حفظ ثبات و آرامش و ایجاد روابط حسنه با کشورهای منطقه تشویق کند. اما سیاست پسابرجام ایران، دور از تصور و انتظار جامعه بینالمللی بود. ایران با بهرهبرداری از آن فرصت، اقدام به توسعه سامانه موشکهای بالیستیک کرد و برای افزایش میزان نفوذ و قدرت خود در منطقه، به مسلح کردن شبهنظامیان و گروههای وفادار به ایران، در کشورهای خاورمیانه پرداخت. دخالتهای ایران در امور کشورهای همسایه، منجر به اوجگیری تنشها میان ایران و بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس شد و در موارد متعددی به مرحله رویارویی و درگیری رسید.
بر مبنای گفتههای مقامات امنیتی ایالات متحده، دولت ایران در تلاش برای قدرتنمایی و گسترش تواناییهای نظامی خود در آبهای خلیج فارس است. رژیم ایران بهمنظور هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی و متحدان آن در منطقه، تمامی ابزارهای رزمی، همچون موشکهای بالستیک، پهبادها، مینهای پیشرفته دریایی، زیردریاییها و موشکهای ضدکشتی را بهکار میگیرد. نیروهای دریایی سپاه پاسداران، در پهنه خلیج فارس و تنگه هرمز به نمایش قدرت و حرکتهای تهدیدآمیز میپردازند. طبق گزارش مقامات نظامی ایالات متحده، نیروهای دریایی ایران در طول چند سال اخیر بهطرز پیوستهای اقدام به ایجاد خشونت و رفتارهای تحریکآمیز در آبهای خلیج فارس کردهاند. آن گزارش میافزاید: «نیروهای دریایی ایران ۱۴ بار در سال ۲۰۱۷، ۳۶ بار در سال ۲۰۱۶، و ۲۲ بار در سال ۲۰۱۵ دست به اقدامات تحریکآمیز در آبهای خلیج فارس زدند.
با توجه به این گزارش، روشن است که توافقنامه هستهای به جای آن که مانع سیاستهای خصمانه ایران شود، اقدامات تحریکآمیز آن کشور را در خاورمیانه افزایش داده است.
هشدار مکرر ایران به کاهش بیشتر تعهدات برجام، نشان میدهد که دولت ایران جویای سرکشی و اعمال فشار علیه کشورهای اروپایی است. علیرغم تلاشهای اخیر اروپاییان برای جلوگیری از بحرانی شدن بیشتر اوضاع در خلیج فارس و همکاری آنها با ایران در قالب طرح ساز و کار مالی (اینستکس)، ایران این طرح را برای نیازمندیهای تهران کافی و پاسخگو نمیداند. دولت ایران نهتنها حاضر به همکاری با کشورهای اروپایی نیست، بلکه با تعیین مهلت ۶۰ روزه برای اروپا، خواستار عملی شدن تعهدات کشورهای اروپایی به توافقنامه هستهای و جبران زیانهای ناشی از خروج ایالات متحده از برجام شده است. از سوی دیگر، رژیم ایران پیوسته هشدار میدهد که هرگز آماده گفتوگو با آمریکا نیست، مگر آن که تحریمها بهصورت کامل برداشته شود.
ایران سعی دارد با افزایش فشار بر کشورهای اروپایی، میان اروپا و آمریکا اختلاف نظر و تنش ایجاد کند و با ادامه این سیاست چالش برانگیز، کشورهای اروپایی را وادار به اعمال فشار علیه ایالات متحده کند. تردیدی نیست که فشار اروپاییان میتواند در کاهش تحریمهای اقتصادی آمریکا تأثیر گذار باشد و زمینه فروش نفت ایران به خارج از کشور را فراهم کند.
در واکنش به توقیف نفتکش ایرانی (که گفته میشود کشتی به مقصد سوریه در حرکت بوده است) در جبلالطارق از سوی نیروهای دریایی بریتانیا، تهران اعلام کرد که اقدام بریتانیا بیپاسخ نخواهد ماند. دیری نگذشت که قایقهای ایرانی در یک اقدام تهدیدآمیز، به یک نفتکش انگلیسی در تنگه هرمز نزدیک شدند. شکی نیست که هدف از حرکت تهدیدآمیز ایران در تنگه هرمز، تلاش برای توقیف نفتکش بریتانیا بود تا دولت انگلیس را وادار به رهایی کشتی ایرانی توقیف شده در جبل الطارق کند. افزون بر آن، نزدیک شدن قایقهای رزمی ایران به کشتی بریتانیا، فرصت دیگری را برای ایران فراهم کرد تا قدرت نظامی و حضور قوی خود را در آبهای خلیج فارس به نمایش گذارد.
باید دانست که ایران قصد خروج از برجام را ندارد، زیرا وضعیت کنونی بیشتر به سود آن کشور است. ایران با بهرهبرداری از کاهش تعهدات برجام، از یک سو به توسعه برنامههای نظامی خود میپردازد، و از سوی دیگر، کشورهای امضا کننده توافقنامه هستهای را زیر فشار قرار میدهد.
ادامه سیاست فشار ایران، میتواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد. در احتمال اول، ممکن است سرکشیهای ایران منجر به خروج نهایی این کشور از توافقنامه هستهای شود و ایران را با چالش درگیری نظامی روبهرو کند. اما با توجه به اینکه وقوع جنگ در خلیج فارس برای همه کشورها زیانبار و فراتر از تحمل است، شاید ادامه تنشها، ایالات متحده را بهگونهای وادار به آغاز گفتوگوها با ایران کند. موضعگیریهای اخیر آمریکا نیز نشان میدهد که واشنگتن نیز برای از سرگیری مذاکره با ایران آمادگی دارد.
بنابراين، باید تلاش شود تا میزان بهرهبرداری ایران از سیاست اعمال فشار به جایی نرسد که منافع کشورهای منطقه را به خطر اندازد و خاورمیانه را با چالشهای بیشتری مواجه کند. علاوه بر آن، در هر توافقی که برای پایان دادن به تنشهای ایران و غرب مطرح میشود، باید به نقش کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس، نیز توجه شود.
© IndependentArabia