جامعه دگرباشان (الجیبیتی) که به طور خلاصه شامل افراد همجنسگرا (زن یا مرد)، دوجنسگرا و ترنس میشود، اقلیتی است که در جمهوری اسلامی بهطور کلی انکار میشود و در بهترین صورت، آنها را بیمارانی میدانند که باید با جراحی، تغییر جنسیت دهند.
پذیرش جامعه دگرباشان در جهان هم سابقهای طولانی ندارد. یکی از دردناکترین وقایع تاریخی مربوط به آن، خودکشی آلن تورینگ در سال ۱۹۵۴، در سن ۴۱ سالگی است. سال ۱۹۵۲ بهطور اتفاقی مشخص شد که او همجنسگرا است و چون در آن زمان در انگلستان، همجنسگرایی بیماری تلقی میشد، در دادگاه به او اجازه داده شد بین زندان و عقیمسازی شیمیایی (با دارو) یکی را انتخاب کند که او روش دوم را برگزید اما هورمونهایی که استفاده کرد، آنچنان از نظر روانی به او فشار وارد آورد که با سیانور خودکشی کرد و جهان یکی از نوابغ خود را از دست داد. اگرچه چندی پیش عکس او را روی اسکناسی در انگلستان چاپ کردند، اما در «جمهوری اسلامی»، هنوز و درحالی که ربع اول قرن بیستویکم را پشت سر میگذاریم، نگاه به همجنسگرایی به همان منحطی ۷۰ سال پیش است.
در مجموعههای تلویزیونی که زمانی در انحصار صداوسیما بود و اکنون با شکلگیری و رشد شبکه نمایش خانگی، ابعاد وسیعتری به خود گرفته است، همجنسگراهای مرد همهجا مورد تمسخر قرار میگیرند؛ از برنامههای طنز مهران مدیری گرفته تا فیلمهای سینمایی. برای نمونه میتوان از فیلم «آقای سانسور» (علی جبارزاده) که شهریور ۱۳۹۹ در سینماها اکران شد و اکنون بهعنوان برنامه نوروزی درحال پخش در شبکه نمایش خانگی است، نام برد. در این فیلم، آقای امیر کربلاییزاده با مهارت کامل نقش شخصیتی را بازی میکند که نامش را تیرداد گذاشتهاند تا یادآور خردادیان باشد.
طبق معمول این شخصیت ساخته شده است تا هجو شود. درست است که تمام شخصیتهای داستان هجوند، اما هویت جنسی هیچکدام مورد تمسخر قرار نمیگیرد، بهجز همین «تیرداد» که بهعنوان شخصیتی چندش از او نام برده میشود. فراموش نکردهاید که خودشان از محمد خردادیان دعوت کردند تا به ایران بیاید و در نمایش «شمس پرنده» خانم پری صابری همکاری کند؛ اما گروهی دیگر هنگام خروج از کشور دستگیرش کردند و تا پای اعدام هم رفت؛ اما سرانجام آزاد شد و ایران را ترک کرد.
زنان همجنسگرا یا دوجنسگرا هم اساسا مطرح نمیشوند و یا اگر مطرح شوند، به شکلی نشان داده میشوند که آسیبپذیر باشند. مثلا در مجموعه تلویزیونی «همگناه» (مصطفی میرکیانی) تلاش شد زنهمجنسگرا مطرح شود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در این مجموعه که برای پخش در شبکه نمایش خانگی تولید و سرانجام پخش شد، شخصیتی به نام سیما صبوری وجود داشت که سوگل خلیق بهخوبی نقش او را بازی میکرد. سیما، لزبین یا زنی همجنسگرا است. وقتی هویت جنسی او برملا میشود، از او بهعنوان «ترنس» یاد میشود که اصطلاح نادرستی است و همین واژه نادرست به زنان همجنسگرا و بینش عمومی نسبتبه آنان صدمه میزند، اما میتوان پذیرفت تا همین اندازه که زنی همجنسگرا در سریال معرفی و سرانجام بهدلیل وضعیت مالی خوب پدر، از کشور خارج شده تا به زندگی دلخواه خود ادامه دهد، کاری درخور تامل است و توهین و تمسخری هم در کار نیست و شخصیت سیما صبوری مانند سایر شخصیتها پذیرفته شده است.
اما توجه داشته باشید اصولا زنان از نظر شرع حاکم در جمهوری اسلامی و تمام دینهای موسوم به ادیان ابراهیمی، عنصر جنسی محسوب میشوند که فقط برای کامیابی مردان آفریده شدهاند. برای همین، هرچند حکم سنگین مرگ آن هم به شیوههای قرون وسطایی در انتظار مردان همجنسگرا است، اما برای زنان صد ضربه شلاق در نظر گرفته شده است.
شلاق هرچند شکنجه محسوب میشود، اما در اینجا منظور نگاه متفاوت شرعی و دینی به تفاوت مرد و زن است. ورود به مسائل فقهی در این زمینه ما را از اصل موضوع دور میکند. اصل موضوع این است که اگر بهجای سیما صبوری، قرار بود پسری همجنسگرا در این مجموعه خانگی باشد، بیشک باید هجو و هویت جنسی او انکار میشد یا تن به تیغ جراحی میداد و در بهترین حالت بیماری محسوب میشد که باید درمان شود.
متاسفانه این نگاه تنها به قشری که عقبنگهداشته شده فرهنگی محسوب میشوند و تحت تاثیر خطبههای خوانده شده بر سر منبر یا برنامههای منحط نمایشی قرار دارند، محدود نیست، بلکه به قشر روشنفکر و تحصیلکرده هم سرایت کرده است.
در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، دکتر قطبالدین صادقی، کارگردان تئاتر، نمایشنامهنویس، استاد دانشگاه، بازیگر سینما و تلویزیون و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی که تاکنون آثار متعددی از او به چاپ رسیده است، در مصاحبه با «هنر آنلاین» گفت: «محیط پیرامون تئاتر شهر، مکانی برای حضور اراذل و اوباش، خلافکاران و دگرباشها شده است که قداست فرهنگی این مجموعه را رعایت نمیکنند.» اینها را یک امام جمعه تفنگبهدست در نمازجمعه نگفته است؛ روشنفکری که دکترای خود را در فرانسه و از دانشگاه سوربن پاریس که حدود ۸۰۰ سال قدمت دارد گرفته، بر زبان جاری کرده و اهمیت آن در همین است و اگر به کار طنز میآمد، طنز تلخی میشد که متاسفانه هر روز در جریان است.
برخلاف پدیده شوم انکار و مجازات جامعه دگرباشان در «جمهوری اسلامی»، این جامعه در خارج از کشور بسیار فعال است و در رژههای افتخار و برنامههای تلویزیونی مختلف حضور پیدا میکند و حتی در سینما هم حضور فعالی دارد؛ از جمله دزیره اخوان، کارگردان و فیلمنامهنویس و بازیگر آمریکایی-ایرانیتبار که سال ۲۰۱۴، فیلم «رفتار درخور» را بهعنوان محصول بریتانیا تولید کرد.
این فیلم که بازیگر اصلی آن خود خانم اخوان در نقش «شیرین» است، به زندگی زنی دوجنسگرا میپردازد که از عشق قبلی خود جدا شده است و زندگی تازهای را شروع میکند و درعینحال میکوشد گرایش جنسی خود را در خانواده آشکارسازی کند و مورد پذیرش خانواده قرار گیرد.
بهطور کلی محصولات سینمایی و مجموعههای ویدیویی که در جمهوری اسلامی تولید میشوند، هرگونه گرایش جنسی بهجز گرایش جنسی معمول بین دو جنس مخالف را انکار و آنها را بیماری محسوب میکنند. در مردان، آن را به استهزا میکشانند و تنها یک مورد درباره زنان، به خارج کردن او از کشور بسنده میشود. این هرم وارونه باید روی قاعده قرار گیرد و این میسر نمیشود، مگر آنکه بساط جمهوری اسلامی برچیده شود.