این روزها تنشهای سیاسی در لبنان بالا گرفته است. بحران اقتصادی هم شدت یافته است و مذاکرات میان «سعد حریری»، نامزد نخستوزیری، و «میشل عون»، رئیس جمهوری لبنان، نیز به شکست انجامید. آن مذاکرات بر سر کابینه جدید دولت برای برونرفت از مشکلات کشور بود؛ کابینهای که دین و مذهب اعضای آن، نقش مؤثری در تشکیل آن دارند.
لبنان یکی از کشورهایی است که پیروان ادیان گوناگونی را در خود جای داده است. شاید کشورهای دیگری نیز از نظر کثرتگرایی دینی در خاورمیانه همانند لبنان باشند، اما تفاوت این کشور در آن است که نظام سیاسی حاکم بر آن، مبتنی بر تقسیم قدرت میان پیروان ادیان و مذاهب است. همه احزاب سیاسی لبنان بر پایه تقسیمبندی دینی و مذهبی شکل گرفتهاند.
اگرچه به نظر میرسد همزیستی پیروان ادیان مختلف در لبنان، امری تاریخی بوده است، اما با مرور و بررسی تاریخ، میتوان دریافت که بسیاری از رویدادهای این کشور نیز، از جمله جنگ داخلی ۱۹۷۵ تحت تأثیر تضادها و تعارض میان ادیان مختلف در این کشور بوده است. به عبارت دیگر، جنگ قدرت میان پیروان ادیان در یک سده گذشته همواره برقرار بوده است.
ساختار سیاسی لبنان به گونهای است که هیچ دین و مذهبی، که احزاب خود را نیز دارد، نتواند به تنهایی قدرت را تصاحب کند. با این حال، از این جهت که شمار پیروان شیعیان، سنیها و مسیحیان نسبت به سایر ادیان و مذاهب بیشتر است، همینان نیز غالبا نقش پررنگتری نیز در مناسبات سیاسی و اجتماعی این کشور ایفا کردهاند. در این میان البته دروزیها و علویها نیز با احزاب سیاسی مختص به خود، کماکان در سرنوشت لبنان تأثیرگذارهستند.
پارلمان لبنان دارای ۱۰۰ کرسی است که ۳۵ کرسی آن به مسیحیان، و ۶۵ کرسی دیگر به مسلمانان اختصاص یافته است. البته این بدان معنا نیست که مسلمان قدرت بیشتری را در لبنان در اختیار دارند، چرا که تنش میان احزاب شیعه و سنی آنقدر بالاست که داشتن عنوان مسلمان برای احزاب شیعه و سنیمذهب در بیشتر مواقع تنها یک برچسب است؛ چرا که اتحاد ملی در این میان حرف آخر را میزند.
در ادامه، نگاهی میاندازیم به مختصات اقلیتهای دینی در لبنان؛ جمعیت، شرایط اجتماعی، و قدرت سیاسی آنها.
مسیحیان
مسیحیت یکی از اصلیترین و شناخته شدهترین گروههای مذهبی در لبنان است که در طول قرنهای متمادی و در خلال تغییرات و جنگها، و حتی در زمان خلافت عثمانی، توانستند همچنان موجودیت خود را حفظ کنند و به یکی از تاثیرگذارترین گروهها در جامعه لبنان تبدیل شوند. هماکنون بین ۳۳ تا ۳۶ درصد از جمعیت لبنان مسیحی هستند. بر اساس یک تخمین، سهم مسیحیان از جمعیت لبنان در سال ۲۰۱۲ بالغ بر ۴۰.۵ درصد بوده است. تا اواسط قرن بیستم، هنوز نیمی از جمعیت این کشور را مسیحیان تشکیل میدادند. البته تا سال ۱۹۸۵ تنها یک چهارم از جمعیت این کشور مسیحی بودند. روند کاهش جمعیت مسیحیان در لبنان، متأثر از مهاجرت گسترده آنها به اروپا و آمریکا است. با این حال، کماکان این کشور بالاترین شمار از مسیحیان جهان عرب را در خود جای داده است. گویا نخستین معجزه عیسی مسیح در کنعا در لبنان رخ داده بوده است و از این رو، لبنان از منظر مسیحیان بسیار حائز اهمیت است.
پس از لبنان نیز مصر و سوریه در رتبههای بعدی کشورهای عربزبان قرار دارند که شمار چشمگیری باورمند به آیین مسیحیت را در خود جای دادهاند. البته سالهاست که شمار جمعیت مسیحیان لبنان محل اختلافنظرهای جدی است، چراکه از سال ۱۹۳۲ هیچ سرشماری رسمی در این کشور صورت نگرفته است.
قدرت سیاسی در میان مسیحیان لبنان، بیش از هر حزب و گروه دیگری، بین «فالانژها» و «عونیها» تقسیم شده است. «فالانژ» عنوانی است که طی سالهای گذشته به دو حزب در لبنان گفته میشود. حزب «کتائب»(گردانها) و حزب «قوات». البته این دو حزب در ابتدای تشکیل، یکی بودند، اما در دهه هشتاد میلادی، «قوات» از بدنه حزب کتائب که از سوی «پییِر جمیل» تأسیس شده بود، جدا شد.
در سال ۱۹۷۵، فلسطینیهای مسلح در لبنان، نخستین قدرت نظامی در برابر اسرائیل بودند. اسرائیل نیز در برابر حملات فلسطینیها ناچار به حمله واکنشی به خاک لبنان شد که به ویرانی خانه و کاشانه بسیاری از لبنانیها انجامید. فالانژها در این میان از حضور فلسطینیهای مسلح ناراضی بودند، چرا که آنها را باعث حمله اسرائیل به کشور خود میدانستند. آن نارضایتی منجر به درگیری نظامی میان آنان و جمعیت عمدتا مسلمان فلسطینی ساکن در لبنان شد و نتیجه آن، جنگ داخلی ۱۵ ساله لبنان بود.
حزب فالانژ، عمدتا از افرادی تشکیل شده بود که خود را وابسته به کلیسای مارونی میدانستند و برای حفظ منافع مسیحیان مارونی میکوشیدند. «درزیها» نیز که از دیرباز با پیروان آن کلیسا در ستیز بودند، در جنگ داخلی در کنار فلسطینیهای مسلمان ایستادند و به این ترتیب، جنگ داخلی لبنان رنگ و بوی دینی به خود گرفت. اگر چه اکنون سالها از پایان جنگ گذشته است، اما اختلافات ناشی از ۱۵ سال نبرد داخلی، همچنان در میان رفتارهای سیاسی و حزبی مسیحیان مارونی لبنان به چشم میخورد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
کلیساها و فرقههای مسیحی
مارونیها پیروان فرقهای از مذهب کاتولیک هستند. کلیسای منتسب به آنها نیز در گذشتههای دور از کلیسای روم شرقی منشعب شده است. اما بر خلاف روحانیون کاتولیک رومی، روحانیون مارونی حق ازدواج دارند. کلیسای آنها نیز شاخهای از کلیسای کاتولیک شرقی است.
تقریباً یک میلیون و ۶۲ هزار مارونی در لبنان زندگی میکنند. آنان نز دیک به ۲۴ درصد از جمعیت لبنان را تشکیل میدهند و از این نظر، پرشمارترین جامعه مسیحی این کشور هستند. به همین دلیل، در داشتن قدرت سیاسی نیز دست بالا را داشتهاند؛ تا جایی که بر اساس یک توافقنامه غیررسمی که از سوی برخی از سیاسیون لبنان به امضا رسید و بین رهبران مختلف سیاسی و مذهبی لبنان به «پیمان ملی» معروف است، رئیس جمهوری این کشور باید یک مسیحی مارونی باشد.
دومین فرقه بزرگ مسیحی در لبنان، مسیحیان ارتدکس شرقی هستند که ۸ درصد از جمعیت کشور را تشکیل میدهند. کلیسای ارتدکس یونان، «انطاکیه»، در گذشتههای دور به کلیسای ارتدکس شرقی پیوسته بود که در واقع گروهی از کلیساهای خودکفایی است که از آیین بیزانس پیروی میکند و دومین فرقه بزرگ مسیحیان در مسیحیت در لبنان بهشمار میرود. از نظر تاریخی، این کلیساها از چهار کلیسای جامع شرقی (بیتالمقدس، انطاکیه، اسکندریه و قسطنطنیه) از پنج کلیسای اصلی اسقف اعظم (پادشاهی پادشاه) امپراتوری روم که شامل روم بود، برآمدهاند. انشعاب نهایی در سال ۱۰۵۴ رخ داد. از آن زمان، کلیساهای شرقی همچنان ادعاهای ایلخانی روم (کلیسای کاتولیک) را درخصوص مفهوم عصمت پاپ و برتری جهانی، رد میکنند. از نظر اعتقادی، موضوع اصلی مورد بحث بین کلیساهای شرقی و غربی مربوط به موکب روحالقدس است و اختلافاتی نیز در آیین و نظم وجود دارد.
مسیحیت «مِلکیت»، سومین فرقه بزرگ مسیحی در میان مردم لبنان است که ۵ درصد از جمعیت لبنان را به خود اختصاص داده است. کاتولیکهای ملکیتی از سال ۱۷۲۴ که از کلیسای ارتدکس یونان جدا شدند، به عنوان یک گروه متمایز مذهبی شناخته شدند. در کلیسای کاتولیک رومی ملکیت، از زبانهای عربی و یونانی در مناسک و مراسمهای آیینی استفاده میشود.
یکی دیگر از مراکز مهم دین مسیحیت در لبنان، کلیسای حواری ارمنی است که به عنوان یکی از کهنترین کلیساهای جهان شناخته میشود. اگرچه پیشینه حضور ارمنیها در لبنان، به قدمت تاریخ مسیحیت در آن کشور است، اما بیشتر جمعیت ارمنیان ساکن لبنان، به دلیل حملات ترکهای عثمانی در میانه سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸، به لبنان گریختند.
از دیگر کلیساهای مهم لبنان میتوان به کلیسای ارتدکس سریانی، کلیسای آشوری، و نیز کلیسای کلدانی اشاره کرد.
با این حال و بر این بستر، لبنان سرزمین گوناگونی فرقهها و مذاهب مسیحیت است. مسیحیت اوانجلیستِ پروتستان، چهارمین فرقه بزرگ مسیحی است که شمار پیروان آن در حدود یک درصد از جمعیت لبنان را به خود اختصاص داده است. پیشینه حضور آنها در لبنان به سده نوزدهم و بیستم میلادی باز میگردد؛ زمانی که میسیونرهای مذهبی برای تبلیغ مسیحیت از آمریکا و انگلستان به خاورمیانه میآمدند.
دَرزیها
دَرزیها، در زبان عربی «دُرز» نامیده میشوند. پس از سوریه، لبنان دومین کشوری است که دروزیها را در خود جای داده است.
یکی از دَرزیهای ساکن لبنان، درباره جمعیت و پراکندگی درزیها در کشورها به ما گفت: «سوریه با ۷۰۰ هزار درزی، و لبنان با ۳۰۰ هزار نفر از پیروان این دین، و فلسطین با دارا بودن ۱۵۰ هزار تن از پیروان درزی، سه کشوری در خاورمیانه هستند که پیروان این دین در آنها جمعیت قابلتوجهی را به خود اختصاص داده است. البته شماری از آنان نیز در برزیل، کانادا و دیگر کشورها زندگی میکنند.»
او درباره تاریخ درزیها در لبنان میگوید: «آنها قبایلی از اعراب بودهاند که توسط خلیفه عباسی، «ابوجعفر المنصور» به این سرزمین آورده شدند تا در برابر حملات دریایی، از خلافت محافظت کنند. آنها نخست در کوهها مستقر شدند و تا سالها با نام «حما الثغور» شناخته میشدند.»
وی در همین پیوند ادامه میدهد: «از دوران حکومت شاه فخرالدین، تجارت درزیها رونق گرفت و همزیستی مشترکی بین آنها و شیعیان و سنیهایی كه در منطقه «جبل عامل» حضور داشتند، ایجاد شد.»
او وضعیت کنونی این اقلیت دینی در لبنان را چنین توضیح میدهد: «از دیرباز تا کنون، درزیها، شیعیان، و اسماعیلیها در منطقه «کسروان» در شمال لبنان حضور داشتهاند. بیشتر درزیها هماکنون در شهرهای «بعبدا»، «المتن»، «بیروت»، «حاصبیه» و «راشیا» زندگی میکنند. ۶ درصد از سهمیه استخدام در ادرات و شرکتهای دولتی لبنان به آنها اختصاص دارد، و دارای ۳ حزب سیاسی هستند.
باورمندان به آیین درزی، گروهی از موحدان هستند که گرچه از تشیع اسماعیلیه منشعب شدهاند، اما خود را مسلمان نمیدانند. با این حال، بر اساس تقسیمبندی سیاسی لبنان و تخصیص دادن صندلیهای پارلمان این کشور به پیروان ادیان، جامعه دروزی به عنوان یکی از پنج جامعه مسلمان در لبنان (سنی، شیعه، دروزی، علوی و اسماعیلی) درنظر گرفته شده است. اعتقاد بر این است که مردم درزی لبنان حدود ۵.۲ درصد از کل جمعیت کشور را تشکیل میدهند.
کاتولیکهای مارونی و دروزیها در اوایل قرن هجدهم، از طریق سیستم حاکم و اجتماعی موسوم به «دوگانهگرایی مارونی-دروزی» در کوه متبرکه لبنان، لبنان مدرن را بنیان نهادند. طبق مفاد توافقنامهای نانوشته که بین رهبران مختلف سیاسی و مذهبی لبنان به عنوان پیمان ملی معروف است، رئیس ستاد کل باید یک دروزی باشد.
یهودیان
تاریخ یهودیان در لبنان، حضور یهودیان در لبنان امروزی را به زمان کتاب مقدس برمیگرداند. به دنبال مهاجرت گسترده در پی جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و از همه مهمتر جنگ داخلی لبنان، اکثریت قریب به اتفاق یهودیان لبنانی اکنون در کشورهای غربی ساکن شدهاند و بسیاری هم در اسرائیل زندگی میکنند. با این حال، هنوز هم یهودیان از جمله اقلیتهای دینی این کشور به شمار میروند و افزون بر داشتن کنیسه، حق داشتن کسبوکار دارند.
از آنجا که آخرین سرشماری در لبنان در سال ۱۹۳۲ انجام شده است، عملاً آماری در از شمار دقیق یهودیان هم دسترس نیست. البته یهودیان لبنانیتبار در اسرائیل امروز به مناسب بالای اجتماعی دست یافتهاند. نمونهوار، «ایدی کوهن»، تحلیلگر و روزنامهنگار صاحبنام و از مشهورترین چهرههای اسرائیلی، از یهودیان لبنان است.
بهاییان
پیروان آیین بهایی، یکی از اقلیتهای دینی بسیار ناشناخته در لبنان هستند؛ چرا که جمعیت اندکی دارند. تنها یک مرکز دینی بهاییت در لبنان وجود دارد که آن نیز در شهر «بِیت مری» واقع است.
بر اساس دانشنامه شرقی، تقريباً ۴ هزار بهایی در اين كشور زندگی میكنند كه در حدود ۰.۱۳ درصد جمعيت لبنان است. البته بسیاری از بهاییان لبنان، به اروپا مهاجرت کردهاند. جمعیت زیادی از این مهاجران، هماکنون در فرانسه زندگی میکنند.
در مجموع ۱۸ گروه دینی و مذهبی در لبنان به رسمیت شناخته شده است؛ بهاییت اما در میان این ادیان و مذاهب جایی ندارد، چون به عنوان یک دین به رسمیت شناخته نشده است.
بهاییان لبنان میتوانند آداب و رسوم مذهبی خود را آزادانه انجام دهند، اما در صحنه سیاسی این کشور حضور کمرنگی دارند. به عبارت دیگر، آنها از منظر سیاسی در لبنان با دیگر هموطنان خود برابر محسوب نمیشوند. نمونهوار، یک شخص بهایی که مدعی است دین او متفاوت از اسلام رایج در لبنان است، نمیتواند نامزد عضویت در پارلمان شود، زیرا کرسی اختصاصی برای این دین در نظر گرفته نشده است. البته لازم به ذکر است که بیشتر بهاییان رسماً به عنوان مسلمان شیعه ثبت شدهاند. این بدان معنی است که میتوانند کرسیهای اختصاص یافته برای مسلمانان شیعه را اداره کنند.
چنان که اشاره شد، در مجموع در پارلمان لبنان ۳۵ کرسی برای مسیحیان و ۶۵ کرسی برای مسلمانان در نظر گرفته شده است. با توجه به تاریخ و شرایط سیاسی لبنان، بسیاری از اقلیتهای دینی مانند آنچه در این مقاله به آنها اشاره شد، میبایست برای برخوردار شدن از حقوق سیاسی، یا به عنوان بخشی از جامعه «مسیحی» به شمار روند، یا ذیل عنوان «مسلمان» قرار گیرند. هر چند، این دوگانگی تنها بخشی از ناسازگاری میان ادیان و مذاهب در لبنان است و با توجه به میثاق ملی و توضیع عادلانه امور اداری و سیاسی میان گروههای فرقهگرا، باز هم این مولفهها همچنان بر زندگی سیاسی و اجتماعی مردم لبنان تأثیرگذار است.