«داشتیم تلویزیون نگاه میکردیم؛ یکی از اعضای خانواده در حالی که به پنجره خیره شده بود تا در توانش بود جیغ زد. دستوپاهایم به لرزه افتاد، بیدرنگ به سمت پنجره رفتم. مردانی را دیدم که از دیوار بالا آمده و به حیاط پریدهاند. اصلا مهلت ندادند که در را باز کنم، تمام شیشههای پنجره رو به حیاط را شکستند و از پنجره وارد خانه شدند. ترسناک و غیر قابل باور بود. بدون هیچ ملاحظهای، همراه با خشونت کلامی و فیزیکی به من دستبند زدند. تمام خانه را زیرورو و وسیلههای شخصیم را هم ضبط کردند.»
اینها گفتههای «دیاکو» یکی از کنشگران کرد است که حدود سه ماه پیش توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت شده است. او در مصاحبه ای پرده از روزهای بازداشت خود برمیدارد. برای حفظ هویت و جان این کنشگر، شهر محل سکونت، اتهام و نام اصلی او در این گزارش درج نمیشود.
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در ماههای دی و بهمن سال ١٣٩٩ در عملیاتی گسترده و هماهنگ بیش از یکصد کنشگر کرد را در استان های تهران، البرز، کردستان و آذربایجان غربی بازداشت کرد. همچنین در همین مدت دهها کنشگر دیگر توسط نهادهای امنیتی احضار و بازجویی شدند. بیشتر این افراد در حوزههای مدنی، فرهنگی و زیستمحیطی فعال بودند. گستردگی و شمار بالای بازداشتیها و همچنین عدم اطلاعرسانی و پاسخگو نبودن مقامهای جمهوری اسلامی ایران بر شدت نگرانی خانوادههای این افراد و افکار عمومی افزوده است.
اکنون بیش از صد روز از آغاز این موج دستگیری میگذرد و هنوز سوالهای بسیاری بیپاسخ ماندهاند. بنا بر تحقیقاتی که انجام داده است، بیشتر افراد بازداشتشده با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق همکاری با احزاب اپوزیسیون کرد مخالف نظام» روبهرو هستند.
کاوه کرمانشاهی، سخنگوی شبکه حقوق بشر کردستان، در مورد آخرین وضعیت بازداشتشدگان میگوید: «بیشتر این افراد با قرار وثیقه، پس از گذراندن شرایط سخت، زیر شکنجههای روحی و گاها جسمی و سلولهای انفرادی آزاد شدهاند. تعدادی از شهروندان بازداشتشده نیز همچنان در بازداشتگاههای نهادهای امنیتی یا زندان به سر میبرند. فرزاد سامانی و صهیب بادروج، دو تن از دانشجویان دانشگاه خوارزمی کرج هستند که در روز بیستم دیماه سال گذشته در خوابگاه دانشگاه بازداشت شدند. قرار بازداشت آنها برای بار چهارم تمدید شده است. این در حالی است که تاکنون نمیدانیم اتهام و دلیل بازداشت آنها چه بوده است.»
کرمانشاهی میگوید که اطلاع دقیقی از افرادی که در بازداشت باقی ماندهاند در دسترس نیست. چون به گفته او در بعضی موارد به دلیل فشارهای وارده از جانب نهادهای امنیتی، اطلاعرسانی توسط خانوادهها به شیوه درست انجام نمیشود.
یکی از نزدیکان فرزاد سامانی میگوید: «بیشتر از یک ماه از محل بازداشت فرزاد بیخبر بودیم. خانواده در وضعیت روحی بسیار بدی قرار داشت و بهرغم پیگیریهای مداوم موفق به کسب اطلاع از فرزاد نمیشدند و هر بار به درهای بسته میخوردند. در نهایت در یک تماس تلفنی کوتاه مطلع شدیم که او در بازداشتگاه المهدی ارومیه بهسر میبرد. قرار بازداشت او برای بار چهارم تمدید شده است. همین موضوع خانواده را نسبت به پروندهسازی برای سناریوهای نهادهای امنیتی نگران کرده است.»
اوین مصطفیزاده از خبرنگاران ارشد آژانس خبری «کوردپا» که وضعیت حقوق بشر در کردستان ایران را رصد میکند، در رابطه با وضعیت بازداشتشدگان و اتهامهای وارده به آنها، میگوید: «تاکنون تنها یک نفر در دادگاه تفهیم اتهام و برای او حکم صادر شده است. گمان میرود جلسه رسیدگی به اتهامها در دادگاهها چند ماه تا بیشتر از یکسال طول بکشد. اما در نهایت دادگاهها بر اساس تصمیمها و اراده سازمان اطلاعات سپاه و اداره اطلاعات و با استناد به بازجوییها و اتهامهای وارده از جانب آنها احکام را صادر میکنند. احتمالا اتهام بیشتر این افراد اقدام علیه امنیت ملی از طریق همکاری با احزاب معاند خواهد بود. اتهامی که در طول چند دهه گذشته بارها بر ضد فعالان مدنی مطرح شده و زمینهساز احکام سنگینی هم بوده است.»
به گزارش آژانس خبری کردپا، شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد «ارسطو (رسول) ملارحیمی»، فعال مدنی این شهرستان را به زندان محکوم کرده است. مصطفیزاده در اینباره میگوید: «بر اساس حکم دادگاه بدوی، این فعال مدنی به اتهام "عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت ایران" به ٣١ ماه و ١٦ روز حبس تعزیری و به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به تحمل ٧ ماه و ١٦ روز حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم شده است.»
دیاکو در خصوص وضعیتش در دوران بازداشت میگوید: «در سلول انفرادی بودم و اصلا نمیدانستم کجا هستم. زمان و مکان را گم کرده بودم. در زمان بازجویی و حتی زمانی که من را به سلول خودم باز میگرداندند مرتبا مورد آزار و اذیت کلامی و بدنی قرار میگرفتم. (به دلیل پنهان ماندن هویتش نمیخواهد در اینباره توضیح بیشتری بدهد) اجازه برقراری تماس تلفنی نداشتم. چندین مرتبه با خواست آنها تماسهای کوتاه با خانوادهام داشتم. با این حال اجازه نداشتم به زبان مادریم با اعضای خانوادهام صحبت کنم.»
دلیل این بازداشتها چه بود؟
آنچه موج بازداشتهای زمستان ١٣٩٩ را از موارد مشابه در سالهای قبل جدا میکند، بازداشت افراد گمنام و کمتر شناخته شده توسط نهادهای امنیتی است. اما با جستوجوی نام آنها در صفحات اجتماعی میشود فهمید که بیشترشان در چند سال گذشته در حوزههای مختلفی ازجمله کودکان، زنان، محیط زیست، زبان مادری و همیاری فعال بودهاند. نقطه اوج فعالیت آنها، کمپینهای مردمی در دوران موج اول کرونا در ایران بوده است.
سخنگوی شبکه حقوق بشر کردستان در مورد چرایی بازداشت گسترده کنشگران میگوید: «این کار بهمنظور ضربه زدن به جامعه مدنی و فعالیتهایی بود که از طرف این افراد در زمینههای مختلف انجام میگرفت. در واقع سازمانهای امنیتی در سالهای اخیر به این نتیجه رسیدهاند که حتی با وجود فشار و سرکوب گسترده کنشگران کرد، به صورت خودسازماندهی در قالب کمپین و انجمنها، به خصوص در شرایط خاص مثل زلزله کرمانشاه، سیل لرستان، آتشسوزی جنگلها و مراتع و در آخر در دوران کرونا به عنوان شهروندانی متعهد ورود پیدا میکنند و کارهای خوبی انجام داده میشود. باید توجه داشت که این فعالیتها در نبود نقشآفرینی مثبت دولت و نهادهای حکومتی برای کنترل اوضاع و کمک به مردم، صورت میپذیرد. هدف این بازداشتهای گسترده محدود کردن فعالیتهای این کنشگران و ایجاد فضای رعب و وحشت بود. این پیام را مخابره کردند که هرگونه فعالیتی از جانب مردم، چه بسا غیرسیاسی سرکوب خواهد شد.»
اوین مصطفیزاده هم در اینباره میگوید: «فعالیتهای این کنشگران نمایانگر وجود تبعیض، فقر سیستماتیک و بیتوجهی تعمدی حکومت به کردستان و دستگیری آنها نشانگر ماهیت سرکوبگر جمهوری اسلامی است.»
واکنشها چه بوده است؟
مقامهای جمهوری اسلامی ایران با گذشت بیش از صد روز از شروع این دستگیریها هنوز واکنشی به این موضوع نداشتهاند. اما این موج بازداشت خیلی سریع واکنشهای زیادی را در میان فعالان حقوق بشر و کاربران شبکههای اجتماعی به دنبال داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سیوهفت سازمان حقوق بشری و نهاد مدنی ایرانی و بینالمللی از جمله دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل در همان ابتدا به این بازداشتها واکنش نشان دادند و در نامهای خواستار توجه فوری جامعه جهانی به این موج گسترده بازداشت شهروندان کرد شدند. در این نامه هشدار داده شده بود که احتمال دارد از افراد بازداشتی «اعترافات اجباری» گرفته شود و از آنها به عنوان ادله وقوع جرائم امنیتی در دادگاههای ایران برای محکومیت این شهروندان استفاده شود.
همچنین تاکنون دو طوفان توییتری در حمایت از بازداشتشدهها به راه انداخته شده که در آنها هزاران کاربر ایرانی و غیرایرانی خواهان آزادی بدون قیدوشرط کنشگران بازداشتی شده بودند.
علاوه بر این دولت آلمان در پاسخ به سوال «امید نوریپور» از نمایندههای حزب سبزها در پارلمان آلمان «بوندستاگ» در خصوص بازداشت این شهروندان ابراز نگرانی کرده بود.
دیاکو در مورد این واکنشها میگوید: «وقتی با وثیقه آزاد شدم و خبرها را دنبال کردم، متوجه شدم که موج بازداشتها و واکنشها به آن گسترده بوده است. واقعیت این است که حکومت همیشه سعی میکند خانوادهها را تهدید کند. طوری رفتار میکنند که انگار اگر خانوادهها سکوت کنند، به سود فرزندانشان است. اما واقعیت چیز دیگری است. امیدوارم آگاهی خانوادهها در این زمینه بیشتر شود و در موارد مشابه به شیوه درستی کار خبررسانی را انجام دهند. فعالیتهای تمام کنشگران داوطلبانه و برای مردم است. حس خوبی دارد وقتی میبینی مردم تو را فراموش نکردهاند و به یاد تو جملهای مینویسند.»