جشنوارههای سینمایی نسبت به قدمت سینما در ایران کمی دیر شروع به کار کردند. نخستین جشنواره فیلم در سال ۱۳۴۷ توسط علی مرتضوی، با همهپرسی از خوانندگان مجله «فیلم و هنر» کار خود را شروع کرد و نخستین مراسم آن در سال بعد، سیزده خرداد ۱۳۴۸، در سینما کاپری برگزار شد. در این جشنواره که زیر نظر وزارت فرهنگ و هنر اما توسط بخش خصوصی اداره میشد، تنها فیلمهای ساخت ایران حضور داشتند و خیلی زود کار جشنواره رونق گرفت. هیئت داوران ۵ یا ۷ نفره در ۱۵ رشته مختلف به داوری فیلمها میپرداختند. ۳ جایزه سپاس طلا، نقره و برنز به بهترین فیلمهای سال، بهترین کارگردانی، فیلمبردار رنگی و سیاه و سفید، فیلمنامه، موسیقی متن، بازیگر زن و مرد نقش اول و دوم و به بهترین آثار ۸ و ۱۶ و ۳۵ میلیمتری کوتاه اهدا میشد و تلاش برای دریافت این جایزه رقابتی ایجاد کرده بود که موجب ارتقای سطح فیلمسازی در ایران میشد. اما هنوز جای جشنواره بینالمللی فیلم در ایران خالی بود.
دفتر مخصوص شهبانو فرح پهلوی، در فعالیت کوتاهمدتی در دهه پنجاه میلادی، داشت آثار بسیار بلندمدتی از خود به جای میگذاشت. این دفتر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، همینطور موزه هنرهای معاصر تهران، جمعیت حمایت کودکان بیسرپرست، جمعیت کمک به جذامیان، موزه فرش ایران و همچنین جشنوارههای مهم فرهنگی از جمله جشن هنر شیراز و جشنواره جهانی فیلم تهران را بنیان گذاشت.
جشنواره جهانی فیلم تهران در دوران پادشاهی در سال ۱۳۵۱ زیر نظر وزارت فرهنگ و هنر و با حمایت دفتر مخصوص شهبانو فرح پهلوی شروع به کار کرد و آخرین آن (دوره ششم) در سال ۱۳۵۶ برگزار شد و با انقلاب اسلامی که با آتش زدن سینماها به پیروزی رسید، هر دو جشنواره داخلی و بینالمللی تعطیل شدند.
در دهه ۵۰ جشنواره جهانی فیلم تهران یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی دنیا در آسیا بود. این جشنواره از نظر فدراسیون بینالمللی تهیهکنندگان (فیاپف)، تنها جشنواره رده الف در آسیا محسوب میشد و هنوز جشنواره معتبری مانند جشنواره لوکارنو این رده را نگرفته بود. همین موضوع باعث شده بود که جشنواره جهانی فیلم تهران محلی برای حضور کارگردانان و بازیگران مشهور جهان بشود و جایزه زرین بُز بالدارش کمکم داشت در جهان جا باز میکرد و آوازه آن در جهان میپیچید که با انقلاب سال ۵۷ همه چیز متوقف شد و تا سال ۱۳۶۱ هیچ جشنواره سینمایی در ایران برگزار نشد.
در سال ۱۳۶۱ جشنوارهای به نام «جشنواره فیلم فجر» در میانه بهمنماه در جشنها و مراسم پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد و از آن سال تا کنون ۳۹ دوره از آن برگزار شده است که جشنوارهای داخلی محسوب میشود.
تا سال ۱۳۷۴ این جشنواره تنها به تولیدات سالانه سینمای ایران تعلق داشت اما بنا به نوشته وبگاه این جشنواره «از سال ۱۳۷۴ جشنواره به صورت جهانی برگزار میشود و علاوه بر سینمای ایران، در بخش بینالمللی به بررسی فیلمهایی از سینمای جهان هم میپردازد. در بخشهای رقابتی این جشنواره، شرکتکنندگان برای کسب جایزه مخصوص که "سیمرغ بلورین" نام دارد با هم رقابت میکنند. دیپلم افتخار و لوح زرین از دیگر جوایز این جشنواره هستند. در سالیان اخیر مسابقههای سینمای مستند، فیلم کوتاه و مسابقه مواد تبلیغاتی و اطلاعرسانی نیز به بخشهای سینمای ایران اضافه شده است. در ابتدای جشنواره آیین بزرگداشت یک هنرمند برگزار میشود و در انتها هم جوایز ویژه و مردمی به فیلم انتخابشده با رای مردم داده میشود. در سال ۱۳۹۳ بخش بینالملل جشنواره جدا شد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جدا شدن بخش جهانی در سال ۱۳۹۳ و انتقال آن از بهمن به خرداد به همین سادگی نبود زیرا برخی از هسته قدرت در ایران بر این باور بودند که با این کار میخواهند وابستگی جشنواره به «انقلاب اسلامی» را از بین ببرند و این البته پر بیراه نبود. زیرا کسی حاضر نبود در جشنوارهای ایدئولوژیک شرکت کند و برخی از سینماگران ایرانی که میخواستند جشنواره جهانی فیلم تهران را دوباره در همان روزها برگزار کنند تا شاید بتوانند اعتبار آن جشنواره را به دست آورند، تلاش فراوان کردند تا بخش جهانی جشنواره از بهمن به خرداد منتقل شد اما تغییر اساسی در حضور سینماگران شناخته شده جهانی نداشت زیرا مشکل اصلی و بنیادی این جشنواره و سایر جشنوارههای سینمایی و تلویزیونی در ایران سانسور و نداشتن استقلال است. سانسوری که حتی در کشورهای اسلامی دیگر هم وجود ندارد و وابستگی و حکومتی بودن جوایز هم آنقدر آشکار و روشن است که کار به مطبوعات کشیده میشود و از تغییر جوایز به صورت رسمی و علنی حرف میزنند.
سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، ۵ تا ۱۲خرداد ۱۴۰۰، به دبیری محمدمهدی عسگرپور در تهران در حال برگزاری است. در این جشنواره که به صورت مجازی و فیزیکی برگزار میشود، اتفاق ویژه و تازهای نیفتاده است و بر همان مدار پیشین میچرخد.
داوران غیر ایرانی بخش مسابقه بینالملل، لابینا میتوسکا از کشور مقدونیه، پیتر فلایشمان ۸۳ ساله آلمانی، مظفر اوزدمیر از ترکیه، مایک فان دایم از هلند و وانگ ژیائوشوای از چین هستند که در کنار نرگس آبیار و نوید محمدزاده به داوری فیلمها میپردازند.
جمهوری اسلامی نظامی ایدئولوژیک و بسته است که با تمام جهان سر جنگ دارد. چنین نظامی با هیچ ترفندی نمیتواند جهانی و بینالمللی شود، هر چند در این بیش از ۴۰ سال بسیار هزینه کردهاند تا حضوری جهانی داشته باشند اما عملا تنها به دریافت چند جایزه معتبر جهانی نایل آمدند که اغلب فیلمسازانی این جوایز را بردهاند که مطلوب حاکمیت نبودهاند اما به هر حال جمهوری اسلامی از این جوایز بهره برده است تا بتواند خود را به عنوان کشوری عادی که مانند بقیه کشورهای جهان قوانینی دارد معرفی کند؛ چیزی که حتی ذرهای از حقیقت در آن نیست. جمهوری اسلامی یکی از بدترین انواع دیکتاتوری در جهان است و هیچ شباهتی با کشورهای دموکراتیک ندارد و تنها سایهای جعلی از آنها را یدک میکشد.