سید حسن نصرالله همبستگی خود و برادراناش را با ظریف اعلام کرد؛ اتحادیه اروپا گفت به همکاری با وزیر امور خارجه ایران ادامه میدهد؛ حسن روحانی، علی لاریجانی و قاسم سلیمانی برای دلجویی از ظریف به دفتر او در وزارت امور خارجه رفتند؛ اما از حمایت آیتالله خامنهای به عنوان عالیترین مقام جمهوری اسلامی از ظریف که به تازگی در فهرست تحریمهای آمریکا قرار گرفته، خبری نیست.
دبیرکل حزبالله در نامهای خطاب به وزیر امور خارجه ایران، او را سخنگوی حق در برابر طاغوتهای جهان توصیف و تاکید کرده که تحریم ظریف، جایگاه او را تقویت کرده است.
رئیسجمهور و رئیس مجلس شورای اسلامی هم در ملاقات با ظریف اظهارات مشابهی مطرح کردند. فرمانده سپاه قدس که آشکارا فرمانده سیاست منطقهای ایران است، یک گام فراتر رفت و تحریم ظریف را تبریک گفت.
با این وجود، در دو هفتهای که از تحریم ظریف میگذرد، رهبر جمهوری اسلامی هیچ موضعگیری در حمایت از او نداشته و سکوت کرده است. آیا سکوت او به معنی رضایت است؟
آیتالله خامنهای در زمان اوج مذاکرات هستهای و هجمه اصولگرایان علیه ظریف که او را خائن توصیف میکردند، چتر حمایتی خود را بر سر وزیر امور خارجه گرفت و به این ترتیب او توانست وظیفه خود در به سرانجام رساندن برجام و تعلیق تحریمها را انجام دهد.
مدتی پس از برجام تندروها دوباره مجال پیشروی در عرصه سیاسی پیدا کردند و این تصور ایجاد شد که تاریخ مصرف دولت اعتدال و وزیر امور خارجهاش به پایان رسیده است.
در فاصله دستیابی به برجام تا امروز، هیچ دستاوردی مهمتر از توافق هستهای یا همسطح با آن، در کارنامه دولت حسن روحانی و تیم سیاست خارجی او به ثبت نرسیده و در مقابل سکان مهمترین مسائل پیش روی جمهوری اسلامی به چهرههای نزدیک به بیت رهبری و سپاه سپرده شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آنچه که در ماجرای سفر بشار اسد به تهران و جایگزینی ظریف با سردار قاسم سلیمانی اتفاق افتاد، فراتر از یک اشتباه سهوی یا فراموشکاری بود. همچنین تصویر سه نفره بشار اسد، آیتالله خامنهای و قاسم سلیمانی که بی درنگ در اختیار رسانهها قرار گرفت و زمینهساز استعفای اینستاگرامی ظریف شد نیز یک اتفاق نبود؛ همانگونه که گاندو به طور اتفاقی ظریف را نبلعید.
به نظر میرسد سکوت آیتالله خامنهای در مقابل تحریم ظریف، نشان از رضایت او از این اقدام ایالات متحده باشد. خزانهداری آمریکا همان هدفی را محقق کرد که سفارشدهندگان سریال گاندو به دنبال آن بودند. با این امتیاز که این خط فکری هزینه بیشتری برای حذف ظریف و جریان میانهروها پرداخت نکرد.
هرچند که از آغاز نیز میانهروی وصله ناجوری بود که نه به اصلاح طلبان چسبید و نه اصولگرایان و تنها توانست کارکرد خود را در صندوق رای به نمایش بگذارد.
اکنون انتخابات دیگری در پیش است. جامعهای که از اصولگرایی، اصلاح طلبی و حالا، میانهروی عبور کرده و جمهوری اسلامی که مانند چهل سال گذشته در بحران به سر میبرد و درگیر دشمن خارجی است.
سکوت رهبر جمهوری اسلامی در برابر تحریم ظریف و حمایت از رویکرد سپاه به عنوان دستگاه سیاست خارجی ثانویه ایران در منطقه، حاکی از آن است که در شرایط جاری نیازی به مهارتهای مذاکرهای این دیپلمات تحصلیکرده آمریکا نیست.
هفتهنامه خط حزبالله که بازتابدهنده دیدگاههای بیت رهبری است، در اولین شماره خود پس از توقیف نفتکش استنا ایمپرو، به نیروهای مومن و انقلابی اشاره میکند که پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی، پاسخ بریتانیا را دادند. آیتالله خامنهای دو روز قبل از توقیف این نفتکش از سوی سپاه، از «نیروهای مومن و انقلابی» و نه «دستگاه دیپلماسی ظریف» خواسته بود، خباثت بریتانیا در توقیف نفتکش ایرانی را بیجواب نگذارند.