28 مرداد 1398 برابر است با صدمین سال کسب استقلال افغانستان از بریتانیای کبیر. در سال 1919 امیر امان الله خان، فرزند امیر حبیب الله خان، که پس از کشته شدن پدرش، بر تخت سلطنت افغانستان تکیه زده بود، در نامه ای به لرد چلسفورد، نایب السلطنه حکومت بریتانیا در مستعمرات هند، از لزوم تغییر در معاهده 1905 بین دولت افغانستان و انگلستان، که سیاست خارجی افغانستان را تابع ملاحظات بریتانیا میساخت، خبر داد. همزمان با آن امان الله خان بدون آن که منتظر جواب نامه خود از جانب نایب السلطنه حکومت بریتانیا باشد، نخست نامه و به دنبال آن هیئتی را به شوروی سابق فرستاد و از آزادی، استقلال و خود مختاری افغانستان در ایجاد روابط با کشورهای دیگر سخن گفت.
حکومت شوروی نیز سریعا استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت و نخستین کشوری شد که از استقلال افغانستان استقبال کرد. پس از چند روز، در اول ماه مه سال 1919 جوابیه نایب السلطنه حکومت بریتانیا به دست امان الله خان رسید که از لزوم تغییرات در معاهده های تجارتی بین دو کشور صحبت میکرد، بدون اینکه اشارهای به استقلال افغانستان کند. امان الله خان بدون آن که باب گفتگوی تازه ای را با حکومت استعماری انگلستان بگشاید، دستور اعزام و تجهیز سپاه و حرکت به سمت مرزهای شرقی و جنوبی افغانستان را صادر کرد. در اول مه سال 1919 جنگی میان نیروهای افغان و سپاه بریتانیا در چندین جبهه در گرفت. به روایت کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» اثر مورخ شهیر افغان غلام محمد غبار، به جز در جبهه خیبر در شرق افغانستان، نیروهای افغان توانستند در جبهه های دیگر نیروهای بریتانیا را شکست داده و به آن سوی خط دیورند پیشرفت کنند.
با این حال حملات هوایی نیروهای بریتانیا که شهرهای جلال آباد و کابل را برای اولین بار مورد بمباران هوایی قرار داد، امیر امان الله را ناگزیر ساخت تا پیشنهاد آتش بس و ختم جنگ را به طرف بریتانیا بدهد و این پیشنهاد از سوی بریتانیا نیز، که به دلیل جنگ اول جهانی به شدت فرسوده بودند، مورد قبول قرار گرفت. مورخان بریتانیایی در مورد جنگ سوم افغانستان و بریتانیا، که در افغانستان به جنگ استقلال شهرت دارد، مینویسند که مذاکرات پس از جنگ به نفع بریتانیا ختم شد، زیرا این کشور توانست تاییدیه مرزهای رسمی موجود را که به نام خط دیورند مشهور است و تا امروز نیز مورد منازعه میان افغانستان و پاکستان است، از امان الله خان بگیرد. اما مورخان افغان کسب استقلال افغانستان را که در مذاکرات راوالپندی صورت گرفت، بزرگترین دستاورد جنگ سوم میدانند.
به این ترتیب هر دو جانب با اذعان به برد در مذاکرات، گفتگوها را ختم کردند و بریتانیا در ازای به رسمیت شناختن استقلال افغانستان، تلاش کرد تا تاییدیه رسمیت مرز دیورند را از امان الله خان به دست آورد. هرچند این معاهده از سوی نماینده دولت افغانستان (علی احمد خان) به امضا رسید، ولی مورد قبول دولت افغانستان قرار نگرفت تا این که در سال 1921 معاهده جدیدی میان دولت افغانستان و نایب السلطنه حکومت بریتانیا به امضا رسید.
اصلاحات و مخالفت ها
امان الله خان پس از کسب استقلال متوجه امور داخلی شد. او برای اولین بار نظام اداری منظمی را در افغانستان ایجاد کرد، سیستم اقتصادی مدرنی را به وجود آورد و مهم تر از همه مالیات را که کمر مردم را خم کرده بود، سبک ساخت. پس از آن به معارف افغانستان پرداخت و برای اولین بار زمینه آموزش برای زنان افغانستان را میسر ساخت. روابط افغانستان با کشورهای مختلف بر اساس دیپلماسی بینالمللی شکل گرفت و سفارت خانه های کشورهای مختلف در کابل باز شد و متقابلا وزارت خارجه افغانستان سفارت خانه های این کشور را در چندین کشور ایجاد کرد.
اصلاحات امیر امان الله خان، به خصوص تلاش او برای آموزش دختران به مزاج روحانیون سنتی افغانستان خوش نیامد و از آن سو تحریکات و توطئه های بریتانیا، زمینه را برای ایجاد اغتشاش در افغانستان میسر ساخت. اصلاحات امان الله خان که پس از سفرش به اروپا در افغانستان به اجرا گذاشته شد، زمینه اختلافات درون حکومت امان الله را نیز افزایش داد و زمینه قیام ها در گوشه و کنار افغانستان را به وجود آورد. بالاخره امان الله در سال 1929 بعد از ده سال سلطنت، در اثر قیام امیر حبیب الله کلکانی که در افغانستان به بچه سقا مشهور است، مجبور به خارج شدن از افغانستان شد و امیر حبیب الله خان بر تخت سلطنت کابل تکیه زد. با آمدن حبیب الله کلکانی، تمامی اصلاحات امان الله خان که امروز به اصلاحات امانی مشهور است، لغو شد و درب مدارس دخترانه بسته شد و شریعت به عنوان تنها مرجع قانونی و حقوقی افغانستان نافذ گردید.
پایان کار امان الله خان
امان الله خان پس از این که نیروهای امیر حبیب الله کلکانی به دروازه های کابل رسید، این شهر را ترک گفته و به قندهار رفت. در آنجا او دوباره به فکر تجهیز سپاه و حمله به کابل افتاد. ولی در اثر توطئه های داخلی نتوانست دوباره کابل را بگیرد. پس از آن به ایتالیا رفت و تا آخر عمر یعنی 1960 در همین کشور باقی ماند و در ماه مه 1960 از جهان رخت بربست. امروز پس از صد سال از کسب استقلال افغانستان، امان الله خان از منظرهای گوناگون دیده می شود. گروهی او را آغازگر روند دموکراسی و مردم سالاری در افغانستان میدانند و گروهی او را جوانی خام که در ظواهر مدرنیته چنان غرق شد که نتوانست بستر اجتماعی – تاریخی افغانستان را خوب بشناسد می نگرند. عده ای حتی کسب استقلال افغانستان را نیز جعلی میدانند. ولی اجماع عام بر این است که امیر امان الله خان فارغ از هر حاشیه ای، سردار بزرگ افغانستان است که استقلال این کشور را از بریتانیا به دست آورد. این که ارزش های استقلال پس از او برجا ماند یا نه، حدیث دیگریست.