آینده حزب‌الله در لبنان و منطقه

سرنوشت حزب‌الله با چشم‌انداز ژئوپولیتیک گسترده‌تر خاورمیانه و روابط آینده جمهوری اسلامی با اسرائیل و ایالات متحده مرتبط است

نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله لبنان‌ــ عکس از آنا

حزب‌الله لبنان در چند دهه اخیر، در سطح لبنان و منطقه نقشی مهم ایفا کرد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. این حزب به‌عنوان بازوی ضربتی جمهوری اسلامی در سرزمین شام خدمات راهبردی بزرگی به تهران ارائه کرد. در مقابل، جمهوری اسلامی هم چه از نظر تسلیحاتی و آموزش نظامی و چه از نظر تامین مالی و ایجاد شبکه‌ای که بر اساس آن حزب‌الله توانست به حامیان و هوادارانش خدمات اجتماعی لازم را ارائه کند و در عین حال، بر یک منبع گسترده جذب نیرو تکیه زده باشد، از این حزب به شکلی همه‌جانبه حمایت کرد.

در عرصه داخلی، حزب‌الله لبنان با شعار اتحاد اقلیت‌ها وارد دنیای سیاست و کشمکش‌های سیاسی شد و توانست تعدادی از بازیگران سیاسی مانند «جنبش میهنی آزاد» و افرادی را که از خدمات مالی آن بهره‌مند می‌شدند، به خود جذب کند.

این حزب برای حمایت از پروژه منطقه‌ای جمهوری اسلامی در سوریه و یمن مداخله کرد و توانست در شماری از کشورهای عربی سلول‌های خفته ایجاد کند. با ورود به دنیای تجارت پنهان، حزب‌الله سود بسیاری به جیب زد و بخشی از آن را به منظور تامین خدمات اجتماعی برای هوادارانش هزینه کرد. به همین دلیل، نفوذ مالی این حزب تا مناطقی در آفریقا و آمریکای جنوبی گسترش یافت.

 ورود حزب‌الله به جنگ سوریه و حمایتش از حوثی‌های یمن هم بیانگر توانایی روزافزون این حزب در توسعه ائتلاف‌ها و مقاومت در برابر فشارهای بین‌المللی بود. ماجراجویی‌های حزب‌الله در مقطعی به حدی افزایش یافت که باعث شد بسیاری از کشورها این گروه را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار دهند.

از سوی دیگر، بخش بزرگی از مردم لبنان، با گسترش نفوذ این حزب مخالف بودند و از این روند احساس ناراحتی می‌کردند. این شهروندان که حزب‌الله را دولتی درون دولت لبنان می‌دانستند، سرانجام وارد درگیری با این حزب شدند. حزب‌الله برای ساکت کردن مخالفان و ارعاب کسانی که حامی این حزب نبودند، سیاست ترور را در پیش گرفت. طی چند دهه گذشته تشدید تنش میان حزب‌الله و بخش بزرگی از مردم لبنان این کشور را به سمت بی‌ثباتی سوق داد و باعث شد تعداد زیادی از عرب‌ها، به‌ویژه سرمایه‌گذاران، لبنان را ترک کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از وقوع عملیات ۷ اکتبر و حمله تلافی‌جویانه اسرائيل به غزه، حزب‌الله ابتدا شروع به مداخله کرد و سپس به بهانه حمایت از غزه، جنگی را علیه اسرائيل آغاز کرد، اما سرانجام  ناگزیر به پذیرش آتش‌بس شد. اکنون در محافل لبنانی، عربی و بین‌المللی این پرسش مطرح است که سرنوشت حزب‌الله به کجا می‌انجامد؟

سرنوشت حزب‌الله با چشم‌انداز ژئوپولیتیک گسترده‌تر خاورمیانه و روابط آینده جمهوری اسلامی با اسرائیل و ایالات متحده مرتبط است. با توجه به اینکه در حال حاضر، ایران، اسرائيل و ایالات متحده محور مناقشه محسوب می‌شوند، رابطه میان سه کشور مزبور سرنوشت این حزب و ماهیت ائتلاف‌‌های آینده آن را رقم می‌زند. این در حالی است که با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید و سقوط رژیم اسد در سوریه ائتلاف‌ها در خاورمیانه دستخوش تغییر شده و اکنون ائتلاف‌های دیگری در حال شکل‌گیری است.

با این حال جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان هنوز وقوع این دگردیسی بزرگ را انکار می‌کنند. رژیم ایران سعی می‌کند با سردادن شعارهای حماسی، آنچه را در منطقه رخ داده است، صرفا یک عقب‌نشینی تاکتیکی تلقی کند، نه یک شکست.

در همین حال، برخی مردم لبنان که به دلیل ماجراجویی‌های حزب‌الله و تسلط آن بر تمامی نهادهای دولت لبنان، رنج و مصیبت بسیاری متحمل شده‌اند، تحولات اخیر را سرآغاز فروپاشی حزب‌الله می‌دانند و بر این باورند که زمان سقوط نهایی این حزب فرا رسیده است و بساط آن به‌زودی برای همیشه برچیده خواهد شد. اما این یک نتیجه‌گیری شتاب‌زده و بیش از حد خوش‌بینانه است.

درست است که حزب‌الله تعدادی از حامیان مهم، فرماندهان نظامی ارشد و رهبر کارزماتیکش، یعنی حسن نصرالله را از دست داد، اما این به معنای پایان تهدید حزب‌الله نیست. علاوه بر آن، از دست دادن ارتباط جغرافیایی با رژیم ایران و چالش‌های تامین مالی و لجستیکی این حزب را که رهبری آن را دچار آشفتگی کرده است، نباید به معنی فروپاشی کامل این حزب دانست.

تحولات بزرگ اخیر باعث شدند حزب‌الله و رهبران باقی‌مانده آن تا حد زیادی توانایی خود را در جلب حمایت و ایجاد ائتلاف‌ها از دست بدهند و این حزب دیگر نتواند مانند گذشته ائتلاف‌های قدرتمندی تشکیل دهد. اما این بدان معنی نیست که رهبران تندرو و ماجراجوی حزب‌الله توانایی خود را برای ایجاد ائتلاف‌های داخلی و همکاری‌های اقتصادی با گروه‌های دیگری که از تاروپود آن نیستند، کاملا از دست داده باشند.

حزب‌الله با شعار آزادی و «در قدس نماز می‌خوانیم» و شکست استکبار، گروه‌های غیرشیعی را هم به خدمت گرفت تا از این حزب حمایت کنند اما با وقوع تحولات اخیر در منطقه، اکثر دستاوردهای حزب‌الله بر باد رفت. سقوط رژیم بشار اسد در سوریه، تصرف بخشی از نوار مرزی جنوب لبنان از سوی اسرائيل، تسلط اسرائیل بر حریم هوایی لبنان و موضع آمریکا در قبال اسرائیل تحول بزرگی را به ضرر حزب‌الله و حامیانش رقم زد؛ به‌ویژه اینکه اولین رهبری که قرار است امروز با رئیس‌جمهوری جدید آمریکا در کاخ سفید دیدار ‌کند، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، است.

با توجه به تحولات سرنوشت‌ساز اخیر، انتظار می‌رفت در رویکرد حزب‌الله تغییری چشمگیر دیده شود، اما آنچه تاکنون اتفاق افتاده، نشان می‌دهد که این حزب هنوز به انعطاف‌پذیری لازم نرسیده است. بنابراین، در غیاب برداشت واقع‌بینانه حزب‌الله از تحولاتی که تاکنون به وقوع پیوسته، رویدادهای آتی ممکن است به تغییراتی منجر شود که فراتر از دایره نفوذ پیوسته رو‌به‌کاهش این حزب باشد.

برگرفته از روزنامه النهارالعربی

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه