برای برخی والدین ساکن برمینگام در شمال بریتانیا، این عجیب بود که یک معلم آشکارا همجنسگرا به بچههای دبستانیشان بگوید که بعضی کودکان، دو مادر یا دو پدر دارند. یک مادر، زمستان گذشته تصمیم گرفت در اعتراض، یک طومار دست بقیه والدین بدهد تا جلوی تدریس مباحث مرتبط با رابطه با همجنس، همچنین گرایشها و هویتهای جنسی در این مدرسه گرفته شود. طومار تبدیل به تجمع اعتراضی و هفتگی جامعه مسلمانان این شهر شد، اما صدای اعتراض به مسیحیان و یهودیان سنتگرای بریتانیا هم رسید.
اندرو موفت، معلم مدرسه «پارکفیلد کامیونیتی» در برمینگام است. او نه تنها همجنسگراست، بلکه با یک مرد ازدواج کرده است. موفت همچنین مولف مجموعه «مطرود نداریم» یا No Outsiders است. مجموعهای از مباحث آموزشی برای کودکان از جمله ۳۵ کتاب قصه که در آنها به کودکان گفته میشود، افراد گوناگونی در جامعه بریتانیا زندگی میکنند و آنها مذاهب، رنگها، جنسیتها، گرایشها و هویتهای جنسی گوناگونی دارند و این وسط، هیچکسی مطرود نیست و مدرسه، برای همه فضایی امن است.
یکی از کتابها، قصه یک بچه آفتابپرست است که هر روز خودش را به یک رنگ در میآورد تا بقیه او را قبول کنند. اما هر رنگی که میشود، چون دیگر خودش نیست، تنها و غمگین باقی میماند. عاقبت تصمیم میگیرد به رنگ خودش باشد و بالاخره، بقیه کودکان با او دوست میشوند. این میتواند قصه بچههایی باشد که ته دلشان متوجه شدهاند شبیه بقیه جامعه نیستند. بزرگتر که بشوند، شاید متوجه شوند که همجنسگرای مرد و زن، یا دوجنسگرا و یا جنسسوماند.
البته در روانشناسی، این سالهای کودکی، مهمترین سالهای زندگیاند و به سلامت روان آدمی شکل میدهند. موفت میخواهد بچهها در این سالها رنج نکشند که الزاما شبیه به تصویر والدینشان از انسان و خانواده نیستند. میخواهد آنها بدانند آنچه این کودکان تجربه میکنند، طبیعی است، گناه نیست و نباید برایش زجر بکشند.
والدین معترض میگویند این شیوه تدریس، «عقاید مذهبی آنان» را نادیده گرفته است. ماه آینده، دوباره تجمعهای اعتراضی آنها با شروع فصل مدرسه آغاز خواهد شد. حالا خیلیها در بریتانیا نگران سپتامبر سال آیندهاند، وقتی طبق قانون، والدین مجبور خواهند بود فرزندانشان را به کلاسهای درس بفرستند که در آن مباحث مرتبط به هویت و گرایش جنسی هم تدریس میشود.
معترضان البته نمیتوانند مثل بیشتر ماههای امسال، جلوی در مدرسه تجمع کنند، چون قاضی دادگاه به درخواست مدیریت مدرسه به آنها گفته باید در یک فاصله مشخص از این دبستان باشند. چون سروصدایشان مانع کلاسهای درس میشد.
در بریتانیا، ازدواج زوجهای همجنس قانونی است، اما این بدینمعنا نیست که تمامی گروههای مذهبی، بهویژه مسلمانان، مسیحیان و یهودیان، رابطه عاطفی یا جنسی خارج از ازدواج شرعیِ یک مرد و یک زن را قبول داشته باشند. این کشور، همچنین سابقهای طولانی در منع تدریس مباحث مرتبط به رابطه با همجنس در کلاسهای درس دارد.
معلم همجنسگرا که پیشتر تبعیض را تجربه کرده بود
والدین معترض گفتهاند سپتامبر با شروع کلاسهای درس، تجمعهایشان را از سر خواهند گرفت. سال تحصیلی پیشین، صدها نفر از کودکان در مدرسه پارکفیلد و در دبستان «اندرتون پارک» برمینگام، اجازه پیدا نکردند تا سر کلاسهای «آموزش جنسی» (sex education) بنشیند و با گرایشها و هویتهای جنسی آشنا شوند. والدینشان به رسانههای بریتانیایی گفتهاند که «همجنسگرایی، جزو باورهای مذهبی ما نیست و ما نمیخواهیم در کلاسهای درس، بچهها در معرض تبلیغ این گرایش جنسی قرار بگیرند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این والدین میگویند: «این بچه من است و خودم انتخاب میکنم چه بیاموزد».
مدرسه در مقابل میگوید که برنامه «مطرود نداریم» را مطابق باورهای مردم محلی اصلاح کرده است. هنوز مشخص نیست کدام کتاب قصه را از برنامه تدریس حذف شده باشد، اما شاید قصه کودکی باشد که دو تا مامان دارد. در این کتاب قصه با نام «من، مادر و مامان»، این بچه میگوید هر روز یک مامانش موهایش را شانه میزند و سپس مادر دیگرش بغلش میکند. بعد از بقیه بچهها میپرسد والدین شماها هم از این کارها میکنند؟ او میپرسد این خانواده ماست، خانواده شما چه شکلی است؟
در وبسایت «برابری برای بچههای دبستانی» که کتابهای «مطرود نداریم» در آن برای فروش گذاشته شده، عنوان شده که هدف این برنامه درسی، «آموزش برابری و ارزشهای بریتانیایی به کودکان است» تا همزمان آنها نسبت به «افراطگرایی» آسیبپذیر نباشند. بچهها همچنین برای زندگی در «بریتانیای مدرن» آماده میشوند و به آنها آموزش داده میشود «تا به خودشان افتخار کنند و درعینحال، به تفاوتها و گوناگونیهای بقیه هم احترام بگذارند،» و درنهایت، «همه به محیط مدرسه احساس تعلق داشته باشند».
در این برنامه، چنین احساس تعلقی به هویتها و گرایشهای جنسی محدود نشده است. برنامه دولت بریتانیا این است که افراد از هر رنگ، نژاد، قومیت، ملیت یا مذهب، در محیط مدرسه احساس راحتی داشته باشند. این والدین اغلب مسلمان، چه احساسی خواهند داشت که مدرسه در احترام به دیگر مذهبها و عقاید، بهعنوان مثال به کودکان بگوید نمیتوانند در مورد مسلمان بودن، یا یهودی بودن، یا مسیحی بودن، یا بیمذهب بودن خود و خانوادههایشان صحبت کنند؟
سابقه منع اشاره به همجنسخواهی در بریتانیا
در دهه ۱۹۸۰ میلادی هم جامعه بریتانیا نگران «آموزش همجنسگرایی» در مدارس بود، آن هم در فضایی که شبیه به سالهای اخیر ایران است. وقتی مقامات مذهبی ایران، بهویژه امامان جمعه رودرروی «سند توسعه ۲۰۳۰» سازمان ملل ایستادند. برنامهای که میخواهد تا ۲۰۳۰ میلادی، یعنی ۱۱ سال دیگر، فقر نباشد، گرسنگی نباشد، همه باسواد باشند و «همگان شاهد برابری در برنامههای آموزشی باشند». یعنی اگر شما و کودکان کرد، بلوچ، فارس، عرب یا مهاجر افغانستانی باشید، «برابر» با شما برخورد شود و در تدریس، تبعیضی برای هیچکسی قائل نشوند یا به اصلاح، کسی مطرود نباشد.
امامان جمعه ایرانی نگران بودند که «خارجیها» بیایند و «فرهنگ غربی از جمله رابطه با همجنس» را به بچهها تدریس کنند. به باور آنان، فرد نمیتواند در هویت جنسی غیر از مرد و زن بهدنیا بیاید و نمیتواند دوجنسگرا، جنس سوم یا همجنسگرا باشد.
هاروی میلک، فعال دگرباش آمریکایی، در جواب به این باور گفته بود که «اگر به تدریس باشد، من بایستی دگرجنسگرا (استریت) از آب درمیآمدم، چون در فرهنگ شما بزرگ شدم و مدرسه رفتم.» علم البته رد میکند که میتوان گرایش جنسی یک نفر را به او تدریس کرد و میگوید فرد با این گرایش جنسی بهدنیا میآید.
در بریتانیا در سال ۱۹۸۸ میلادی، «ماده ۲۸» تصویب شد که طبق آن، «تبلیغ همجنسگرایی» در مدارس این کشور ممنوع شد. یعنی دیگر معلمها اجازه نداشتند تا از رابطه با همجنس، دوجنسگرایی یا جنس سوم در مدارس حرفی بزنند. این ماده در پی اعتراضات گسترده مردمی در سال ۲۰۰۳ میلادی از قانون بریتانیا کنار گذاشته شد، اما خاطرهاش، در ذهن خیلیها باقی مانده است.
خیلیها از جمله موفت که خود در کودکی، تبعیض را در مدارس بریتانیا تجربه کرده، با کتابهایش نمیخواهد اجازه دهد، دیگر هیچ کودکی چنین تبعیضی را تجربه کند.
در بریتانیا تبعیض بر پایه مذهب، تنها مسیحیان را تحت حمایت قانون قرار داده است. آنها نگرانند بهدلیل مسلمان بودن، در معرض تبعیض دولتی قرار بگیرند و به همین دلیل در ماه آینده میلادی تجمع والدین شروع خواهد شد. زیرا آنها نگرانند که دولت میخواهد باورهایش را به آنها«دیکته کند».