آزار جنسی در تمام دنیا پدیدهای شایع است که میتواند هر فردی را تهدید کند، فرقی نمیکند که این فرد زن باشد یا مرد. هر چند در چند دهه اخیر و با حضور گسترده زنان در عرصههای اجتماعی و اقتصادی، آنها بیشترین آسیب را در زمینه آزار جنسی در محل کار خود دیدهاند. آزار جنسی محدوده وسیعی از رفتارها را در برمیگیرد که طبق تعاریف علمی «عملی است با ماهیت جنسی که در آن فرد یا افرادی با تعرض به شخصیت یک فرد، خواستار دریافت التفات جنسی یا تحقیر جنسیتی با توسل به آزار کلامی میشوند». در برخی جوامع مردسالار، «آزار جنسی زنان» بهاندازهای نهادینه شده است که اکثریت مطلق زنان آن جامعه در طول زندگیشان قربانی آزار جنسی شدهاند.
در جامعههای رو به رشد مثل ایران نیز زنان فارغ از این آسیب نبودهاند. متاسفانه در ایران هیچگونه قوانین پیشگیرانه و محافظتی در مورد آزارهای جنسی در فضای کاری وجود ندارد، در صورتی که این مساله از اهمیت بالایی برخوردار است. آزار جنسی به طور مستقیم با اعصاب و روان زنان ارتباط دارد و میتواند آثار منفی زیادی بر آنها وارد کند، به طوری که هر چه شدت این آزار و اذیتها افزایش یابد، اثرات منفی آن بیشتر آشکار خواهد شد. افسردگی، وسواس، داشتن خواب نا آرام، از دست رفتن اشتها، کاهش و یا افزایش وزن و سردرد از بارزترین اثرات منفی آزارهای جنسی به شمار میروند.
اما واکنشها به این اتفاق تلخ از سوی زنان در کشورهایی مثل ایران کاملا متفاوت با زنان در غرب است. زنان در ایران معمولا به دلیل ترس از برچسبهای ناروا، ازدست دادن شغل، بی آبرویی و انزوا در مقابل این جرایم سکوت میکنند و در بهترین حالت سعی میکنند محیط کار خود را عوض کنند و در بدترین شکل ممکن تسلیم خواستههای مجرمان گردند.
قربانیان آزار جنسی در محل کار، عمدتا زنان جوان و تحت سلطهای هستند که از سوی روسا و مردان دارای قدرت و منزلت بالاتر مورد آزار جنسی واقع میشوند. آنها عمدتا در بخشهای خصوصی فاقد نظارت و کنترل مورد آزار واقع شده اند.
نهادهای انتظامی و قضایی هم زنان قربانی را مسئول اثبات جرم میدانند و از آنها مدرک میخواهند، به عبارت دیگر نیروی انتظامی و دستگاه قضایی وظیفه خود را به دوش قربانیان میاندازند در حالی که حتی قانون مشخصی برای استناد به آن وجود ندارد.
آزار جنسی در محیط کار را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: آزار جنسی مستقیم که در قبال نوعی عمل جنسی، یا به زنان وعده پاداش و ترفیع و امثال آن داده میشود یا اینکه تهدید میشوند که اگر خواسته آزاردهنده را برآورده نکنند با اخراج، کسر حقوق یا تنزل رتبه مواجه میشوند. در نوع غیر مستقیم، محیط کار چنان مملو از ارجاعات و رفتارها و گفتارهای جنسی است که باعث معذب شدن، احساس ناامنی و آزار زنان میشود.
امیرمحمود حریرچی، جامعه شناس و رفتارشناس اجتماعی، با بیان این که بیشترین آزارهایی که زنان گزارش کرده اند آزارهای کلامی است، در این باره به خبرگزاری برنا گفته است: «اگرچه آزارهای فیزیکی در محیط کار وجود دارد اما گزارش آن کمتر از انواع دیگر است».
وی ادامه داد: «به نظر میرسد در مواردی نیز پیشرویهای بیشتری وجود داشته باشد، اما زنان به دلیل حیا، ترس از سرزنش شدن و سایر هزینههای احتمالی تمایلی به سخن گفتن درباره آن ندارند».
حریرچی با اشاره به اینکه بارزترین ویژگی مشترک این زنان، که آنها را برابر آزارهای جنسی آسیب پذیر ساخته، جوان بودن آنهاست، ادامه داد: «بر اساس آمارها اکثر آزارهای جنسی در سنین زیر 27 سال اتفاق افتاده و با افزایش سن از میزان آزار جنسی کاسته شده است زیرا زنان جوان به دلیل حمایت کمتر و آگاهی کمتر از آزارهای جنسی بیشتر در معرض آسیب قرار دارند و به دلیل عدم شناخت و آشنایی با روش های مقابله، میزان آزارهای جنسی در میان آنها بیشتر است».
وی گفت: «اکثر قربانیان آزار جنسی نه تنها لب به سخن نمیگشایند، بلکه شیوه اجتناب یا انکار را در پیش میگیرند زیرا زنانی که از آزارهای جنسی به شدت رنج میبرند، به دلیل ترس از تحقیر یا اخراج شدن از شغلشان سکوت را انتخاب میکنند».
این جامعه شناس شناسایی چنین جرایمی را به این دلیل که کمتر گزارش، کشف یا علنی میشوند، دشوار توصیف کرد و توضیح داد: «مخفی ماندن این جرایم عمدتا ازآن جهت است که نگرش غالب در جامعه، مقصرانگاری زنان و سرزنش آنها به هنگام وقوع آزار جنسی است».
حریرچی عنوان کرد: «چنین جرایمی پیامدهای زیانبار بسیاری همچون از دست دادن شغل و درآمد ناشی از کار، احساس گناه، ترس و بی آبرویی دارد که زمینه محدودسازی زنان را در جامعه فراهم میسازد».
حریرچی با بیان اینکه آزار جنسی به عنوان جرمی خاموش، میتواند زمینه ساز کجرویهای دیگری شود که هر کدام از آنها تهدیدی بر امنیت اجتماعی است، گفت: «اصلاح روندهای قانونی شکایت از خاطیان و حمایت از زنانی که به دلیل اظهار شکایت از آزار جنسی کارشان را از دست میدهند، گام مهمی در ایجاد امنیت شغلی و روانی زنان است، زیرا در غیر اینصورت، مجرمان با اعتماد کامل از نبود شواهد و مدارک علیه جرمشان، به رفتارهای تجاوزگرایانه خود ادامه خواهند داد و زنان فاقد قدرت و تحت سلطه نیز روز به روز در محیط کار با تهدیدات جدی تر و آسیبهای بیشتری مواجه خواهند شد».
مجازات آزار جنسی در محیط کار در ایران
در ایران قانون ویژهای درباره آزار جنسی، بهویژه در محیط کار، وجود ندارد. آنچه باید بدانیم چگونگی استفاده از حقی است که قانون برای بانوان در مواجهه با خشونت جنسی قائل شده است. بر اساس ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی که در سال ۱۳۷۵ به تصویب رسیده است، هر کس در اماکن عمومی یا معابر با الفاظ و حرکات مخالف شئونات اسلامی، متعرض، مزاحم و موجب توهین به کودکان و زنان شود، مجازاتش دو تا شش ماه حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق خواهد بود.
اماکن عمومی محل وقوع جرم مزاحمت برای بانوان و کودکان شامل ادارات دولتی و خصوصی، بازار، نمایشگاهها، بیمارستانها، رستورانها، قهوهخانهها، اتوبوس و ... است. در واقع هر محلی که جهت رفت و آمد اشخاص در ساعاتی از شبانهروز دایر و آماده باشد، جزء اماکن عمومی محسوب میشود. اگر زنی در محل کار درگیر مزاحمت مردان شود، میتواند ابتدا به کلانتری مراجعه کند و در آنجا با تشکیل پرونده خواستار رسیدگی به موضوع شکایت شود. پرونده مزاحمت در کلانتری پس از تکمیل شدن از سوی مامورین کلانتری به دادسرا تحویل و در مرحله بعد تحقیقات لازم در رابطه با پرونده شکایت در دادسرا انجام میشود.