از شروع این فصل لیگ برتر فوتبال ایران چهار هفته میگذرد اما نه تجهیزات کمکداور ویدیویی در ورزشگاهها راهاندازی شده، نه کسی فاشگویی وحید صالحی درباره فساد در داوری را پی گرفته، نه مشخص است مجری تبلیغات محیطی کدام نهاد است، نه روشن شد تیمهای بدهکار چگونه مجوز حرفهای دریافت کردهاند، نه برای حق پخش تلویزیونی با صداوسیما دوباره مذاکره شده و نه درآمدهای حق پخش اینترنتی شفاف است. شیوع کرونا و برگزاری بدون تماشاگر بازیها پرونده حضور زنان در ورزشگاهها را نیز بسته است.
در واقع شما با جریانی به نام لیگ برتر مواجهید که برای اصلاح ساختار خود هیچ کاری نمیکند و هر اقدامی علیه فوتبال و علیه خود را سراسیمه انجام میدهد. لیگی که در آن درآمدزایی باشگاهها برای باشگاههای دولتی و سازمان لیگ چندان مهم نیست، میتواند بازیهای هفته چهارم را نیز برگزار کند اما هنوز سر اینکه مجری این تبلیغات کیست و چه درآمدی از این راه به دست میآید، بحث باشد.
در سالهای گذشته، سازمان لیگ هرگز ارقام دقیق درآمد تبلیغات محیطی را اعلام نکرد. در هفتههای اخیر هم با ایده واگذاری تبلیغات محیطی به باشگاهها (که به پیشنهاد استقلال مطرح شد) موافقت نشد. کار به «کُریخوانی» باشگاهها با یکدیگر رسید اما برای فوتبال درآمدی پدید نیامد. پیشنهاد استقلال با ارقام و وعدههای عجیب غیرواقعی به نظر رسید و باشگاههای دیگر هم برای درآمد بیشتر راهی پیشنهاد ندادند. سرانجام سازمان لیگ بازهم صاحب حق تبلیغات محیطی شد و این یعنی درآمد باشگاهها از این فرصت همچنان ناچیز خواهد بود.
بحثهای اقتصادی در فوتبال ایران بینتیجه است زیرا ساختار دولتی باشگاهها اجازه نمیدهد بر اساس واقعیتهای اقتصادی برای آینده خود تصمیم بگیرند.
صداوسیما همچنان حق پخش فوتبال را نمیپردازد و خیال پرداخت چنین پولی را هم ندارد. باشگاهها تولیدکننده رایگان برنامه برای صداوسیما به شمار میروند و این نهاد حتی از باشگاههای کوچک هم برای پخش بازیها پول میگیرد.
اخیرا مصطفی آجرلو، مدیرعامل استقلال، به صداوسیما پیشنهاد داد که به باشگاهها فرصت دهند محتوای غیرزنده در صداوسیما تولید کنند. زوایای این ایده هنوز مشخص نیست و صداوسیمای انحصاری هم احتمالا برای همکاری و توافق جدید با باشگاهها دلیلی نمیبیند.
باشگاههای ایرانی از حق پخش اینترنتی هم درآمد چندانی ندارند. سازمان لیگ این حق را به یک رسانه واگذار کرده است اما صداوسیما به رایگان روی اپلیکیشن خود بازیها را پخش میکند و مانع درآمدزایی باشگاهها میشود. پخش اینترنتی هم به پروژههای ناکام اقتصادی در فوتبال ایران اضافه شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در لیگ برتر از تجهیزات کمک داور ویدیویی هم خبری نیست. فدراسیون فوتبال این تجهیزات را برای بازیهای ملی اجاره کرد اما نتوانست از این تجهیزات در ورزشگاه آزادی استفاده کند. بعید است این تجهیزات بهزودی در تمام ورزشگاههایی که محل برگزاری بازیهای لیگ برترند، نصب شوند. فدراسیون فوتبال مدعی است که امکان خرید تجهیزات را ندارد. در آینده نزدیک، کمکداور ویدیویی از الزامهای برگزاری مسابقات خواهد شد اما فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ هنوز برای تهیه این تجهیزات به طور جدی اقدام نکردهاند.
وحید صالحی، داور فوتبال، از داوری استعفا داد و درباره فساد در داوری ایران فاش گفت اما مسئولان فدراسیون فوتبال بهجای بررسی دقیق ادعاهای داور سابق خود، انکار را برگزیدند. حتی برای تهدید، او را به کمیته اخلاق فدراسیون فراخواندند و بنا به ادعای وحید صالحی، به او پیشنهاد دادند که با موقعیتهای بهتر به داوری بازگردد.
سلامت داوری از مهمترین موضوعها در برگزاری لیگ است و ادعاهای وحید صالحی باید بهدقت راستیآزمایی میشد و فدراسیون باید استقبال میکرد که هر تخلفی شفاف شود؛ اما بعد از افشاگری وحید صالحی، مسئولان فدراسیون سعی کردند ادعاها را نشنیده بگیرند.
شیوع کرونا هم خیال کسانی را که نمیخواهند زنان به ورزشگاهها بیایند، راحت کرده است. فیفا در آخرین هشدارهایش حضور زنان در بازیهای ملی و باشگاهی را خواستار شد اما برگزاری بدون تماشاگر بازیها این پرونده را موقتا بسته است. فیفا حتی تهدید کرده بود که برگزاری بازیها با ممنوعیت برای حضور تماشاگران زن ایرانی میتواند به تعلیق فوتبال ایران منجر شود.
لیگ فوتبال ایران همیشه نمیتواند بدون حضور زنان برگزار شود اما هنوز برای حضور زنان راهی باز نشده است. شایعه شده بود که فدراسیون فوتبال از مجلس شورای اسلامی خواسته است قوانین حضور زنان در ورزشگاهها را تغییر دهد اما برای این ممنوعیت قانونی نوشته نشده است که با تغییر آن، حضور زنان در ورزشگاهها مجاز شود.
فقط ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاهها نیست که میتواند به تعلیق فوتبال ایران منجر شود؛ محرومیتها و جرائم دیگر هم هر لحظه لیگ فوتبال ایران را تهدید میکند. صدور مجوز حرفهای برای باشگاههای بدهکار و مخفی کردن مالکیت دولتی و مشترک پرسپولیس و استقلال میتواند واکنش کنفدراسیون فوتبال آسیا را در پی داشته باشد.
فدراسیون فوتبال صادرکننده مجوز حرفهای برای باشگاهها است اما باید صورتهای مالی، مستندات مالکیت، ورزشگاه و محل تمرین، تشکیلات اداری و تیمهای پایه آنها را بررسی کند؛ این در حالی است که فدراسیون ایران بیتوجه به استانداردها، برای باشگاههای متخلف مجوز حرفهای صادر میکند و به ایافسی اسناد غیرواقعی میفرستد.
سال گذشته، ایافسی فدراسیون فوتبال ایران را به دلیل این رفتار، ۱۲۰ هزار دلار جریمه کرد. تکرار این کار به جرائم و محرومیتهای سنگین منجر میشود. کمیته صادرکننده مجوز حرفهای در فدراسیون فوتبال خود مدعی است که با مصلحتاندیشی به باشگاههای متخلف مجوز حرفهای داده و به آنها فرصتی سه ماهه داده اما در قوانین کنفدراسیون فوتبال آسیا فرصت سه ماههای در نظر گرفته نشده است.
لیگ فوتبال ایران با باشگاههای متخلف، فدراسیونی که تخلفها را پنهان میکند و خود در تخلفها نقش دارد، با ممنوعیت حضور زنان و بدون درآمدهایی که جزء حقوق اولیه باشگاهها است، ادامه دارد. این طریق مدیریت به فوتبال آسیب میزند و فرصت را برای تخلفات بیشتر فراهم میکند.