سالهاست که پژوهشگران هنر در مورد «نگاه مردانه» یا شیوههایی که مردان در طول تاریخ، بدن زنان را -چه برهنه و چه پوشیده- به تصویر کشیدهاند، بحث میکنند. اما وقتی خود زنان نقاشی خلق میکنند، چه اتفاقی میافتد؟ آیا آنها نگاه متفاوتی به سوژههای خودشان دارند؟ این پرسش ذهن تئودورا ویشر، سرپرست موزهی بنیاد بیلر را وقتی مشغول کار روی نمایشگاه کنونی خود به نام «نمای نزدیک» بود به خود مشغول کرد. نمایشگاه «نمای نزدیک» ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ در موزهی بیلر در شهر بازل سوئیس برگزار شد و تا دوم ژانویه ۲۰۲۲ ادامه دارد.
به گزارش نیویورکتایمز، این نمایشگاه حدود ۱۰۰ اثر هنری شامل پرتره و خودنگارهی ۹ هنرمند زن را -از سال ۱۸۷۰ تا امروز- به معرض نمایش گذاشته است؛ آثار هنرمندانی چون مری کاسات، فریدا کالو، سیندی شرمن و مارلن دوما.
در ابتدا، شاید کار این هنرمندان نسبت به هم بیربط به نظر برسد. اینکه مثلا پرترهی «دختران کوچک» مری کاسات که در یک باغ قرن نوزدهمی، در سایهروشن خورشید مشغول بازی هستند چه ربطی به پرترهی ترسناک «نقاش» که مارلن دوما در سال ۱۹۹۴ از دخترش کشیده بود دارد؟ تصویری که در آن انگشت رنگشدهی دختر به گونهای است که انگار دستان کودک از خون پوشیده شده است.
برای ویشر، این آثار نمایانگر یک بازهی زمانیاند که از لحظهی اجازه یافتن زنان برای نقاشی کشیدن آغاز و به زمان حال که آثارشان در موزهی پانتئون تاریخ هنر مورد تحسین و استقبال فزاینده قرار میگیرد، ختم میشود.
داناتین گرو، نویسنده و منتقد هنری فرانسوی، سرپرست موزهی اورسی در پاریس و کسی که یکی از مقالههای کتابچه راهنمای این نمایشگاه را نوشت، گفت: «این نمایشگاه به شما امکان میدهد در شکل دیگری از تاریخ هنر شرکت کنید... این تاریخ هنر است که از نگاه زنان هنرمند دیده میشود.»
در این دورهی ۱۵۰ ساله که نمایشگاه «کلوزآپ» آن را پوشش میدهد، زنان بهطور اعم و هنرمندان زن بهطور اخص توانستند حیطهی نفوذ خود را فراتر از خانه و بهسوی جامعهی بزرگتر گسترش دهند. این تغییر، در سیر تکاملی پرترهنگاری از سوژههای خانگی و صمیمی به تصاویری که مسائل اجتماعی را بهطور گستردهتری منعکس میکند، قابل رویت است.
ویشر در کتابچه راهنمای نمایشگاه مینویسد: «ایدهی پرتره، روند تغییر از آغاز دورهی مربوط تا نمایشگاه ما را نشان میدهد. این جریان با ارزیابی مجدد مفهوم فردیت در ارتباط است.»
ویشر گفت: نقاشان امپرسیونیست مانند برت موریسوت و مری کاسات که آثارشان در نمایشگاه نیز حضور دارد، در اواخر قرن نوزدهم اولین گامهای اساسی را برداشتند. آنها جسارت به خرج داده و در محافل نزدیک خود پرترهی مردمان شامل زنان، مردان، کودکان و همچنین تصویر خودشان را کشیدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او گفت: «امروزه ممکن است چندان کار خاصی به نظر نرسد، اما در آن زمان فوقالعاده کار مهمی بود. آنها در نوع نگاه به مدل، شخصی که نقاش به او نگاه میکند تا هنرمندی که تصویر خودش را میکشد، تغییر به وجود آوردند.»
بهعنوانمثال، از ۲۹۴ پرترهای که برت موریسوت کشیده است، فقط حدود ۱۰ تصویر به پرترهی مردان تعلق دارد. بقیهی این تصاویر متعلق به زنان و کودکان است. علت این بود که ازیکطرف زنان تا اواسط قرن نوزدهم اجازهی استفاده از مدلهای زنده را نداشتند و از طرف دیگر موریسوت با خودش فکر میکرد که«من زیادی دستپاچه میشوم و نمیتوانم دیگران را مجبور کنم تا به خاطر من بنشینند.» مدلهای او مادر و خواهرانش بودند. بنابراین او تصویری از جهانی که در آن میزیست را خلق میکرد.
ویشر گفت: نمایشگاه «نمای نزدیک» بر اساس دورههای زمانی مرتب شده است و هر هنرمندی یک اتاق مخصوص به خود دارد که در آن حدود ۱۲ اثر به نمایش گذاشته میشود. از دیگر هنرمندان حاضر میتوان به پائولا مدرسون-بکر، لاته لازرشتاین، الیزابت پیتون و آلیس نیل اشاره کرد.
ویشر میگوید: «بسیار مهم است که هنرمندان را فقط با پرترهی خودشان نشان دهیم و سپس به بازدیدکنندگان اجازه دهیم خودشان مقایسه کنند. برای مثال، من مطمئنم که خارج شدن از اتاق آلیس نیل و وارد شدن به آثار مارلن دوما، آشکارا نشان خواهد داد که ارتباطی بین این دو وجود دارد. یا وقتی کسی در اتاق الیزابت پیتون باشد، برت موریسوت را در ابتدای نمایشگاه به خاطر خواهد آورد.»
ویشر گفت: اخیرا آثار خانم نیل، سوژهی اصلی نمایشگاه بازنگری «آلیس نیل: مردم اولویت دارند» در موزهی هنرهای متروپولیتن نیویورک بوده است که میتواند بهعنوان پیوند بین این ۹ هنرمند عمل کند. نقش او بسیار تعیینکننده است زیرا آثار او از دهه ۱۹۳۰ تا اوایل دهه ۱۹۸۰ را در برمیگیرد. بنابراین بهنوعی دورنمای کلی از آثار قرن گذشته را ارائه میدهد.
همانطور که در نمایشگاه متروپولیتن نیویورک تاکید شد، پرترهنگاری خانم نیل هم محافل نزدیک و هم عرصهی عمومی را در برمیگیرد. نقاشیهای او تصویر فعالان، هنرمندان، همسایههایش در شرق هارلم، زنان باردار و مادرانی را ترسیم میکند که اغلب برهنه هستند. آقای گرو گفت که این موضوع تا حدی بحثبرانگیز بوده و بحثبرانگیز نیز باقی میماند، زیرا موضوعی که نباید به تصویر کشیده شود را منعکس میکند.
از نظر گرو، غالبا این هنرمندان آشکارا به رابطهی موجود بین هنرمند و مدلهایشان علاقهمندند و این نیروی درونی را روی بوم به تصویر میکشند.
او گفت کار آنها، این تعامل را بهعنوان بخشی از خلق یک جهان دیگر ثبت میکند. لازم نیست که بهاصطلاح جهان «کلان» تاریخ باشد، بلکه میتواند جهان اطراف شما باشد؛ جهانی که چشمانداز سیاسی خودش را دارد.
بهعبارتدیگر، همانطور که گرو در مقالهی کتابچه راهنما راجع به خانم پیتون میگوید: «یک پرتره لزوما تصویری از فردیت نیست. بهعبارتدیگر پرتره جزیرهای نیست که جز پرترهنگاری کسی نمیتواند به آن دسترسی داشته باشد. بلکه یک پرتره میتواند راهی برای فرورفتن در دریای زندگی باشد.»
بنابراین آیا چیزی بهعنوان «نگاه زنانه» وجود دارد؟ خانم ویشر درنهایت به این نتیجه رسید که احتمالا هیچ راهی برای تشخیص نحوهی درک زنان هنرمند از سوژهی خودشان وجود ندارد. اما او اذعان نمود که نگاه هنرمندان زن بر اساس تجربههای زیستهی آنها شکل میگیرد، که برای زنان و مردان متفاوت است.
از نظر گرو نگاه زنانه میتواند به معنای تربیت سادهی چشمها باشد تا افراد با شیوههای جدیدی به سوژههای مختلف نگاه کنند. نگاه کردن راهی برای ساخت جهان است و این سیاسی است.