در چارچوب تلاشها برای بازگرداندن اعتماد جامعه جهانی به ایالاتمتحده، دولت بایدن قصد دارد اجلاس رهبران برای دموکراسی را در ماه دسامبر جاری برگزار کند. بر اساس فهرستی که اخیرا وزارت امور خارجه آمریکا منتشر کرده است، جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، حدود ۱۱۰ تن از رهبران کشورهای مختلف را برای شرکت در این نشست مجازی دعوت کرده است.
البته «اجلاس دموکراسی» یکی از وعدههای انتخاباتی جو بایدن است که دور اول آن قرار است بهدلیل همهگیری کرونا در فضای مجازی در روزهای نهم و دهم ماه دسامبر جاری و دور دوم آن در پایان سال آینده با حضور سران کشورها برگزار شود.
واشینگتن در حالی قصد برگزاری این نشست را دارد که چندی پیش آمریکا، نیروهایش را با شتاب زیادی از افغانستان خارج کرد و از حمایت هواداران دموکراسی در آن کشور دست کشید. هرچند بحثهای بسیاری در مورد اینکه این عقبنشینی تصمیم راهبردی درستی بوده است وجود دارد، اما تردیدی نیست که دست کشیدن از حمایت گروهها و افرادی که ایالاتمتحده آنها را طرفدار دموکراسی در افغانستان و در معرض خطر رژیم طالبان میداند، سایه تاریکی بر نشست دموکراسی پیش رو میاندازد، بهویژه اینکه ایالاتمتحده مدعی است که این نشست را برای تشویق و حمایت از دموکراسی در سراسر جهان برگزار میکند.
ازاینرو ممکن است فعالان جامعه مدنی در سراسر جهان به رخدادهای کابل یا قندهار بنگرند و این پرسش را مطرح کنند که آیا ایالاتمتحده واقعا به حمایت از مبارزات این فعالان متعهد خواهد بود، درحالیکه همه میدانند اگر جامعه جهانی هنگامیکه فعالان در برابر تفنگ قرار دارند، در کنار آنها نباشد، دیگر صحبت از دموکراسی هیچ مفهوم و معنای ندارد.
اگر ایالاتمتحده میخواهد دموکراسی را در خارج از کشور ترویج دهد و همانگونه که کاخ سفید ادعا میکند، این موضوع اهمیت بسیاری در سیاست خارجی آن دارد، پس باید در تلاش برای رسیدگی به چالشهایی باشد که اعتبار آن را در این زمینه آسیبپذیر کرده است. اقدامات متعددی وجود دارد که دولت آمریکا میتواند با انجام آنها در کنار مردم افغانستان و بهطور کل در کنار همه فعالان و حامیان دموکراسی بایستد و نقش رهبری خود را در حمایت از دموکراسی تثبیت کند. جذب فعالان بهمنظور گسترش دموکراسی در جهان یک ضرورت مبرم و اساسی است، هرچند این امر در موارد بسیاری ممکن است طولانی و زمانبر باشد.
جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، در ماه سپتامبر گذشته در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اشاره به اینکه افراد هر جامعه، هسته اساسی دموکراسی را در سراسر جهان تشکیل میدهند، گفت «دموکراسی با تلاش فعالان ضد فساد، مدافعان حقوق بشر، روزنامهنگاران، معترضان مسالمتآمیز در خط مقدم مبارزه در بلاروس، برمه، سوریه، کوبا، ونزوئلا و همه نقاط دیگر جهان زنده است».
تردیدی نیست که اینگونه اظهارات از سوی رئیسجمهوری قدرتمندترین کشور جهان باعث تشویق فعالانی میشود که بهدنبال مبارزه با رژیمهای استبدادیاند، اما این اظهارات بهتنهایی نمیتواند دست رژیمهای مستبدی که شهروندان خود را مورد شکنجه و آزار قرار میدهند و ایالاتمتحده مدعی ایستادگی و حمایت از جریانهای دموکراتیک در آنها است را ببندد. اگر ایالاتمتحده میخواهد این اظهارات را در عمل پیاده کند و بهطور عملی از دموکراسی حمایت کند، باید در گام نخست، تمام تلاشهای خود را برای نجات حامیان باقیمانده دموکراسی و آزادی در افغانستان انجام دهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از ماهها به اینسو، بسیاری از نهادها و حامیان حقوق بشر از دولت بایدن میخواهند که افغانهای در معرض خطر که در ۲۰ سال گذشته در کنار ایالاتمتحده برای ساختن یک افغانستان صلحآمیز و دموکراتیک کار کردهاند را از کشور بیرون کند. بااینحال، از زمانی که آخرین پرواز هواپیمای نظامی آمریکا چند ماه پیش فرودگاه کابل را ترک کرد، هزاران نفر دیگر در انتظار خروج از افغانستاناند.
وزارت امور خارجه آمریکا میگوید که اولویت ایالاتمتحده تنها انتقال کارکنان نهادها و سازمانهایی است که بودجه آنها را آمریکا تامین میکند، نه کارکنان سازمانهای خیریه یا افرادی که در برنامههای قراردادهای همکاری فعالیت داشتند. درحالیکه ازنظر طالبان هیچ تفاوتی وجود ندارد که این شهروندان تحت چه شرایطی با آمریکاییها کار میکردند. به باور طالبان، همه افراد یادشده خائناند و در معرض خطر تلقی میشوند، صرفنظر از ضمانتهایی که گاهی از سوی برخی از طرفها مطرح میشود.
ناکامی برنامههای آمریکا در افغانستان عملا بر صداقت و اعتبار واشینگتن سایه افکنده است. در طول چند دهه گذشته ایالاتمتحده پیوسته تاکید دارد که این کشور در کنار هر ملتی که به دنبال آیندهای بهتر در برابر یک رژیم تمامیتخواه باشد، میایستد، اما این اظهارات هرگز با دیپلماسی قوی یا کمکهای خارجی کافی همراه نبوده است. بنابراین، کاخ سفید باید بهسرعت وارد عمل شود تا لطمهای که به اعتبار آن وارده شده است را جبران کند. البته نخستین گام در این راستا، دوری از استانداردهای دوگانه در برخورد با رژیمهای استبدادی است. علاوه بر آن، لازم است معیار اساسی روابط بینالملل، میزان پایبندی کشورها به ارزشهای دموکراسی و آزادی باشد که ایالاتمتحده مدعی است که بدون در نظر گرفتن منافع اقتصادی و سیاسی از آنها دفاع میکند.
از سوی دیگر، باید ایالاتمتحده و متحدانش گزینههای عملی جدیدی را برای ایجاد تغییر در رفتار رژیمهای سرکوبگر بهکار گیرند؛ اما درعینحال، ایالاتمتحده باید به این واقعیت اذعان کند که اغلب تحریمهایی که علیه این یا آن رژیم اعمال میکند، تاثیر منفی مستقیمی بر رژیم ندارد، بلکه ملتهای بینوا و درمانده را تحت تاثیر و فشار قرار میدهد. شکی نیست که حتی در برخی از موارد، تحریمهای آمریکا منجر به افزایش قدرت رژیمهای سرکوبگر میشود، بهویژه اینکه رژیمهای یادشده از تحریمهای آمریکا بهعنوان بهانهای برای توجیه شرایط دشوار اقتصادی کشور و سرپوش گذاشتن بر فسادی که سراسر نظام را فراگرفته است، استفاده میکنند.
هرچند اجلاس سران برای دموکراسی بیانیههای بسیاری را برای حمایت از مدافعان آزادی و دموکراسی در همه جا صادر خواهد کرد، اما این بیانیهها تا هنگامیکه با اقدامات عملی برای بازگرداندن اعتبار ایالاتمتحده در نظر کسانی که جان خود را برای پیشرفت دموکراسی به خطر میاندازند، همراه نباشد، هیچ سودی در پی نخواهد داشت. ناکامی در تغییر رویکرد فعلی واشینگتن بدون شک نشان میدهد که ایالاتمتحده دیگر در جایگاهی قرار ندارد که بتواند رهبری جهان آزاد را در دست داشته باشد.