به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای در وین باعث شده است که مخالفان برجام صدای خود را بلندتر کنند و خواهان سیاست تهاجمیتر علیه ایران شوند. جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا، در یادداشتی در روزنامه «دِ هیل»، جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، را متهم کرد که دارد در «نبرد ارادهها» از جمهوری اسلامی ایران شکست میخورد. بولتون نوشت که تلاشهای بایدن برای احیای برجام در حال شکست است، و از این بابت احساس خشنودی کرد.
بولتون، که سالها است به مخالفت با جمهوری اسلامی ایران و طرفداری از حمله نظامی به ایران شناخته میشود، در مقاله خود دو پرسش مطرح کرد: «چرا آمریکا نتوانسته است جلو برنامه تسلیحات هستهای ایران را بگیرد؟»، و «با توجه به از دست رفتن زمان، واشنگتن چگونه میتواند از شکست نهایی جلوگیری کند؟»
این سیاستمدار که سابقه نمایندگی دائم آمریکا در سازمان ملل و سمتهای ارشد در وزارت خارجه را نیز دارد، گفت موافقان برجام اشتباه میکنند که خروج ترامپ از آن توافق را مشکل اصلی میبینند، چرا که مشکل اصلی در خود آن توافق بوده است. بولتون گفت، اشتباه اصلی برجام این بود که به ایران اجازه داد ظرفیتهای غنیسازی خود را حفظ کند؛ خط قرمزی که دولت اوباما نخستین بار در سال ۲۰۱۲ از آن برگذشت. او در این یادداشت یادآوری کرد که هفت قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل (از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰) خواهان توقف کامل غنیسازی توسط ایران شده بودند.
بولتون گفت: «اگر ایران هستهای واقعا ناپذیرفتنی است، تنها راه پیش رو، تغییر حکومت در ایران و اقدامات نظامی و اطلاعاتی برای بیخطر کردن برنامه هستهای ایران است. همین است که حالا در این لحظه متاخر، واشنگتن باید تصمیم بگیرد که چه کسی در نبرد ارادهها پیروز میشود. تهران فعلا پیش است. حالا نوبت شما است آقای رئیس جمهوری.»
از سوی دیگر، مایک واگنهایم، خبرنگار ارشد تلویزیون «آی ۲۴» تلآویو، در مقالهای مدعی شد که دولت بایدن دارد به موضع اسرائیل در مورد ایران نزدیکتر میشود. واگنهایم در آن مقاله که روز یکشنبه در روزنامه «اورشلیم پست» منتشر شد، به سفر بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائيل، به واشنگتن و دیدارهای او با انتونی بینکن و لوید آستین، وزرای خارجه و دفاع آمریکا، اشاره کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
واگنهایم نوشت: «در حالی که مقامات آمریکایی از سماجت ایران در مذاکرات وین که به نظر میرسد به بنبست خورده باشد، غافلگیر شدهاند، میتوان گفت که دولت بایدن به آرامی دارد به خط فکری همیشگی اسرائیل نزدیک میشود: بهتر است با چماق به سراغ ایران رفت تا هویج.»
اشاره این تحلیلگر به سخنان یک مقام ارشد آمریکایی است که چند روز پیش به رسانهها گفته بود که مقامات دو کشور در مورد رزمایش احتمالی نظامی با موضوع حمله به تجهیزات هستهای ایران صحبت کردهاند؛ آمادگی برای وضعیت احتمالی به نتیجه نرسیدن مذاکرات.
واگنهایم گفت: «مقامات اسرائيلی مدتها است که عملا به کاخ سفید التماس میکنند که تهدید نظامی قابل اتکایی برای از بین بردن برنامه هستهای ایران در نظر گیرد. خبر رزمایش نظامی احتمالی مشترک اسرائیل و آمریکا که این هفته منتشر شد، اولین نشانه است که تیم بایدن از موضع همیشگی «تمام گزینهها روی میز هستند» فراتر رفته است.»
این تحلیلگر در ضمن به سخنان آستین پیش از دیدارش با گانتز اشاره کرد و به رابطه دیرین آن دو ژنرال: زمانی که گانتز فرستاده نظامی سفارت اسرائیل در آمریکا بود، آستین فرمانده سنتکام بود. آقای آستین در سخنان هفته پیش خود از روند مذاکرات وین ابراز نارضایتی کرده بود و از «نگرانیهای عمیق» مشترک آمریکا و اسرائیل در مورد ایران گفته بود.
برخی از کارشناسان اسرائیلی اما تحلیلهایی متفاوت دارند. مثلا آموس هارل در مقاله تحلیلی خود در روزنامه هاآرتز تیتر زد: «حمله اسرائیل به ایران شاید ده سال پیش ممکن بود، اما امروز نه.»
آقای هارل تحلیل خود را بر اساس گفتوگو با یکی از مقامات ارشد دفاعی اسرائيل تنظیم کرده که گویا به او گفته است واقعیتهای مربوط به برنامه هستهای ایران بسیار متفاوت از تیترهای روزنامهها است. او گفته است: «اوضاع چنان نومیدکننده است که من تقریبا دیگر روزنامهها را نمیخوانم.»
هارل نوشت که آن مقام از «پوشش هیستریک مذاکراتِ وین» ناخرسند است. به گفته او، برخی اظهارنظرها باعث شده است که «این تصویر غلط ایجاد شود که مذاکرات وین قطعا دارد با نتیجهای بد برای اسرائيل تمام میشود، و اسرائیل تقریبا به طور حتم در آستانه حمله به تجهیزات هستهای ایران برای پایان این پروژه است.»
این تحلیلگر افزود که واقعیت غیر از این است، چرا که مذاکرات وین هنوز به بنبست کامل نخوردهاند و اسرائیل در مورد اینکه نتیجه خوب کدام است، مواضع مبهمی دارد. او همچنین نوشت که حمله اسرائیل به ایران شاید ده سال پیش ممکن بود، اما دیگر ممکن نیست، و افزود: «ارتش اسرائیل تازه دارد طرحهای عملیاتیاش را تجدید میکند و توجه جدی به این گزینه احتمالا سالها طول می کشد.»
هارل هشدار داد که حمله نظامی میتواند منجر به «جنگی در منطقه شود که در آن جبهه خانگی اسرائیل مورد تهاجم بیسابقه حزبالله قرار خواهد گرفت.» او سپس نتیجهگیری کرد: «تفنگی که اسرائیل در هوا تکان میدهد، در حال حاضر هیچ فشنگی ندارد.»
یونا جرمی باب، دیگر تحلیلگر اسرائیلی، در مقالهای در روزنامه «اورشلیم پست» به گزارش اخیر «نیویورک تایمز» درباره اختلافات واشنگتن و تلآویو راجع به حمله به ایران اشاره کرد. او نوشت که آن گزارش دو واقعیت تازه را برملا کرده است. اول اینکه اسرائيل و موساد دوست دارند زمانی به ایران ضربه بزنند که آن کشور آژانس بینالمللی انرژی اتمی را خشمگین کرده باشد، و نکته دوم اینکه تمرکز اسرائیل و موساد دیگر نه غنیسازی اورانیوم، که توسعه تسلیحاتی توسط ایران است. جرمی باب نوشت که نشانه این واقعیت نه تنها حمله روز ۲۶ سپتامبر به موشکهای بالیستیک است، بلکه اطلاعات جدیدی که گفته میشود دیوید بارنیا، رئیس موساد، هفته گذشته درباره اقدامات تسلیحاتی ایران با خود به واشنگتن آورده بود.
باور موساد این است که ایران برخی فعالیتهای تسلیحاتی را به صورت زیرزمینی و دور از چشم بازرسان آژانس انجام میدهد، در حالی که باور رایج اطلاعاتی در آمریکا سالها این بوده که ایران اقدامات تسلیحاتی هستهای را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است.
این تحلیلگر با اشاره به بحثهای موجود در اسرائیل درباره چگونگی مقابله با برنامه هستهای ایران، نوشت: «با توجه به اینکه ایران اکنون تنها چند هفته با سطح ۹۰ درصدی غنیسازی اورانیوم فاصله دارد، این گفتوگو اکنون برای موساد و سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل به سطح جدیدی از اهمیت میرسد.»