دیوید ایگناشس، ستوننویس و تحلیلگر سیاسی روزنامه آمریکایی واشینگتنپست، در یادداشتی با اشاره به بنبست در مذاکرات احیای برجام، تهدید ارجاع «ابعاد نظامی احتمالی» برنامه هستهای ایران به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای و ارجاع احتمالی آن به شورای امنیت سازمان ملل متحد را عاملی موثر برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران بهمنظور پذیرش محدودیتهای هستهای میداند.
در یادداشتی که روز جمعه، ۲۶ آذرماه، در واشینگتنپست منتشر شد، آمده است: «برای دولت بایدن که در تلاش بهمنظور مهار برنامه پیشرونده هستهای ایران به بنبست رسیده است، [تحولات] این هفته درسی بود در این زمینه که چه چیز میتواند تهران را به عقبنشینی وادار کند- تهدید به محکومیت جهانی ازسوی آژانس بین المللی انرژی اتمی.»
چندماه بود که ایران برای نصب دوباره دوربینهای نظارتی آژانس بینالمللی انرژی هستهای که در تیرماه از یک تاسیسات تولید سانتریفیوژ در کرج جمعآوری شده بود، تعلل میکرد. سپس ایالات متحده چهارم آذرماه، اعلام کرد که ممکن است یک جلسه ویژه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای برای بحث درمورد همکاری نکردن ایران با آژانس تشکیل شود و در پی آن، تهران این هفته اعلام کرد که آژانس بینالمللی انرژی هستهای میتواند دوربینهای دوربینهای آسیبدیده در تاسیسات کرج را با دوربینهای جدید جایگزین کند.
نویسنده یادداشت، موافقت تهران با نصب دوربینها در مجتمع تسا را نتیجه مستقیم تهدید آمریکا دانسته و افزوده است: «آژانس بینالمللی انرژی هستهای باید نظارت بر تصاویر دوربینها را هم بخواهد.»
تهران از اسفندماه سال ۱۳۹۹ با کاهش سطح نظارتهای آژانس بینالمللی بر تأسیسات هستهای ایران، اعلام کرد که با وجود حفظ دوربینهای نظارتی، تصاویر آنها را در اختیار آژانس نمیگذارد و تنها درصورت احیای توافق هستهای ایران و لغو تحریمها، بازرسان آژانس امکان دسترسی به آن تصاویر را خواهند داشت.
نصب دوباره دوربینهای تاسیسات کرج شاید گام کوچکی باشد، اما نویسنده یادداشت معتقد است آنچه که رخ داد، همزمان با بنبست خطرناک مذاکرات وین برای احیای برجام، نوعی طرح حایگزین (پلن بی) دیپلماتیک را به آمریکا پیشنهاد میکند.
بنابر این یادداشت، با خروج دونالد ترامپ و پیشرویهای هستهای ایران، ممکن است عمر برجام بهسر رسیده باشد، اما نهاد دیگری که میتواند در فشار بر برنامههای هستهای ایران موثر باشد، آژانس بینالمللی انرژی هستهای است که روسیه و چین هم در شورای حکام آن حضور دارند و میتواند برخی مسائل هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع دهد.
نویسنده به دولت جو بایدن پیشنهاد میکند که از شورای حکام آژانس بخواهد تا درباره چهار مورد از «ابعاد نظامی احتمالی» (PMD) در فعالیتهای هستهای ایران تصمیم بگیرد: «سه مورد شامل ذرات اورانیوم کشفشده در مکانهایی که ایران هرگز بهعنوان تاسیسات هستهای معرفی نکرده است (تورقوزآباد، ورامین و مریوان) و چهارمین مورد، مواد شکافتپذیر اعلامنشده و سایر فعالیتها در محل دیگری که مکان آن اعلام نشده است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
براساس این یادداشت، ایران در حال حاضر از مذاکرات بهعنوان یک «تریبون تبلیغاتی برای درخواست غرامت از آمریکا بهدلیل خروج دونالد ترامپ از برجام» استفاده میکند و مطرح کردن مسائل بالا در آژانس بینالمللی انرژی هستهای و افزودن آن به مذاکرات متوقفشده احیای برجام، تاکید را به جایی که باید، یعنی بر «برنامه مخفیانه هستهای ایران» بازمیگرداند.
تهران با نقض تعهدهای هستهای خود براساس برجام، درحال حاضر از سانتریفیوژهای پیشرفته برای غنیسازی ۲۰ درصدی و ۶۰درصدی اورانیوم را پیش میبرد و همچنین تولید اورانیوم فلزی را آغاز کرده است که مورد استفاده آن در ساخت هسته بمب اتمی است و به گفته کارشناسان و مقامهای اروپایی، «هیچ کاربرد غیرنظامی معتبری برای ایران ندارد». طبق برآورد اسرائیل، ایران مواد کافی برای ساخت سه بمب را در اختیار دارد و میتواند در کمتر از یک ماه غنیسازی اورانیوم خود را به سطح لازم برای ساخت بمب برساند، اما به گفته آنها، ساخت یک بمب، ۱۸ ماه تا دو سال دیگر طول میکشد، که البته این هم زمان نسبتا کوتاهی است.
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، قصد دارد نردههای محافظی را که برجام دربرابر دستیابی ایران به سلاح هستهای کشیده بود و ترامپ با خروجش از توافق ویرانشان کرد، بازسازی کند. او میگوید برای این کار دیپلماسی را در اولویت قرار میدهد و درصورت شکست آن، «آماده است تا به گزینههای دیگر روی آورد». اما براساس این یادداشت، مشکل در این است که این «تهدید ملایم» بایدن، بهوضوح نمیتواند بازدارنده جمهوری اسلامی ایران باشد.
نویسنده یادداشت، ناتوانی ایالات متحده در بازداشتن ایران از فراتر رفتن در سطح غنیسازی یا ساخت صفحات اورانیوم فلزی را «نگرانکننده» میداند و میافزاید: «بازدارندگی از اعتبار ناشی میشود و متاسفانه این موضوع در دولت بایدن در حال کاهش است.» او خروج بینظم از افغانستان و تصور کلی عقبنشینی ایالات متحده در خاورمیانه را از عوامل تاثیرگذار بر این مساله میداند.
آژانس بینالمللی انرژی هستهای نمیتواند غنیسازی یا سایر فعالیتهای تحت پوشش برجام را محدود کند، اما ممکن است در حال حاضر یک بازدارنده مناسب برای ایران باشد. این سازمان جهانی بهعنوان ناظر سازمان ملل متحد برای رسیدگی به مسائل مربوط به عدم اشاعه تسلیحات هستهای میتواند مسئله ایران را به شورای امنیت ارجاع دهد و این آغازگر تلاش جدیدی برای جلوگیری از توسعه تسلیحات هستهای این کشور باشد.
براساس این یادداشت، «تلاش برای محدود کردن برنامه هستهای ایران با توافق برجام آغاز شد که اکنون سست شده است و شاید زمان تغییر نام تجاری آن فرا رسیده باشد».
نویسنده در نهایت تاکید میکند که ایالات متحده باید خط قرمزهای برنامه هستهای ایران را دوباره ترسیم کند و بهترین راه برای شروع این کار، «یک کارزار تهاجمی از طریق ناظر بینالمللی، آژانس بینالمللی انرژی هستهای است».