پس از تسلط طالبان بر افغانستان، در حالی که رسانههای افغانستان به طور کامل زیر فشار دستورهای طالبان قرار گرفتند، شمار زیادی از زنان مشاغل خود را در رسانهها ترک کردند، اما در گوشه و کنار کشور هنوز هم زنانی هستند که با وجود ترس و دلهره از برخورد خشن طالبان، به تلویزیون برگشتهاند و به کارشان ادامه میدهند.
فریحه فرهمند، دوسال قبل کارش را با شبکه تلویزیونی «آرزو» در شهر مزارشریف آغاز کرد. او مجری برنامه صبحگاهی آن شبکه شد و بامداد هر روز، دو ساعت برنامه اجتماعی و فرهنگی «صبح آرزو» را همراه با یک همکار مرد، زنده اجرا میکرد.
چهاردهم اوت، ساعت هفت صبح را نشان میداد و فریحه باید از پرده تلویزیون به بینندگان سلام و صبح بهخیر میگفت، اما آن روز نه خبری از فریحه بود و نه از روشنی صبح. شهر مزارشریف شب توفانی و پراضطرابی را سپری کرده بود و صبح، مردمان شهر همچون گنگهای خواب دیده، ساکت و مضطرب به یکدیگر مینگریستند. آن شب، مزارشریف نیز مانند بسیاری از دیگر نقاط کشور به دست طالبان سقوط کرده بود و تنها پایتخت افغانستان هنوز در کنترل دولت بود. آن صبح، همه در خانههاشان پای تلویزیون نشسته بودند که خبرها را دنبال کنند و دریابند که چه اتفاقی برای شهرشان و دیگر شهرها افتاده است. برخلاف روزهای قبل، آنروز صدای مجری برنامه صبحگاهی تلویزیون آرزو در هیچ خانهای شنیده نمیشد. یک روز پس از آن در پانزدهم اوت، طالبان سراسر کشور را تصرف کردند و همه رسانههای افغانستان ملزم به رعایت دستورات طالبان برای پخش برنامهها شدند.
فریحه فرهمند در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی میگوید: «از روز سقوط مزارشریف به بعد، همه زنان و دختران فعال در تلویزیون آرزو و دیگر رسانهها، خانهنشین شدند. من این وضعیت را دو هفته تحمل کردم، اما سرانجام احساس کردم که خودم را سانسور میکنم.» فریحه، خودسانسوری را نوعی عقبنشینی از مبارزه میداند و تعریف میکند که پس از دوهفته خانهنشینی، سرانجام با تلاش فراوان، خانوادهاش را متقاعد کرده است که به او اجازه دهند به کار برگردد. او میافزاید: «با خانواده به تفاهم رسیدم که به کار برگردم، اما وقتی با رئیس تلویزیون تماس گرفتم و گفتم سر کارم برمیگردم، به من گفت، اصلا چنین فکری را نکن، این کار خطرناک است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اما در نهایت رئیس تلویزیون هم متقاعد شد که به فریحه اجازه دهد که برنامه صبحگاهیاش را از سر گیرد. فریحه پس از دوهفته خانهنشینی، اولین کارمند زن بود که بر صفحه شبکه تلویزیونی آرزو که از شهر مزارشریف پخش میشود، ظاهر شد و بار دیگر، از دریچه آن شبکه تلویزیونی، صبح با صدای یک زن آغاز شد.
فریحه در مورد کار رسانهای زیر سلطه طالبان میگوید، از آزادیهایی که در انتخاب محتوای برنامهها، نوع زبان، حرکات، و حتی پوشش مجری در حکومت پیشین افغانستان وجود داشت، دیگر خبری نیست. او میافزاید: «دیگر از ترس طالبان کسی علاقهمند نیست که مهمان برنامههای تلویزیونی شود. مجریان هم با رعایت احتیاط سخن میگویند و هیچ کس حق ندارد کلمهای در نقد کارکردهای طالبان به زبان بیاورد.»
این در حالیاست که پیش از تسلط طالبان، مجریان در رسانهها با زبان و صدای آزاد، کارکرد مقامات را، از رئیس جمهوری تا پایینرتبهترین مامور حکومت، مورد نقد قرار میدادند و آنان را به پاسخگویی وامیداشتند.
در وضعیت موجود کنونی، فریحه نمونهای از دهها زن فعال در عرصه رسانه است که با وجود هراس از برخورد طالبان، با تغییر در نحوه گفتار، رفتار، و حتی پوشش و آرایش معمول خود، به کارشان در رسانهها ادامه میدهند. فریحه میگوید در پی حضور او در تلویزیون، بهتدریج دیگر کارکنان زن تلویزیون آرزو هم به سمتهای خود برگشتهاند، اما از ترس واکنش طالبان، همه با احتیاط کار میکنند.
فریحه رفتار طالبان را در برابر زنان، «پیچیده» توصیف میکند. او میگوید: «در نخستین روزهای برگشتنم به کار پس از تسلط طالبان، در یکی از برنامهها در مورد بازگشایی مدرسهها در استان بلخ بحث کردم. بعد متوجه شدم که نعیم، سخنگوی طالبان در قطر، آن برنامه را در صفحه توییترش به اشتراک گذاشته است.» این در حالیاست که شمار زیادی از مقامهای طالبان با کار زنان، به ویژه در رسانهها، موافق نیستند.
از پانزدهم اوت به بعد، هیچ رسانهای در افغانستان اجازه پخش موسیقی، به ویژه آهنگها و ترانههای شاد با کلیپهای تصویری که زنان در آن نقش بازی کرده باشند، ندارد. پخش سریالها و فیلمها، برنامههای انتقادی، و حتی تفریحی و سرگرمی، نیز متوقف شده است.
به گفته فریحه فرهمند، دستورالعمل اخیر طالبان برای رسانهها که در آن پخش فیلم و نمایشها با حضور زنان، پخش برنامههای انتقادی طنزآمیز و نیز سریالهای خارجی ممنوع داده شده است، یک دستور جدی است و همه رسانهها ملزم به رعایت آن هستند.
حضور زنان در رسانههای افغانستان در ۲۰ سال گذشته، از عمدهترین دستآوردهای دو دهه تلاش برای استقرار دموکراسی در آن کشور شناخته میشود. اما در سالهای اخیر در نتیجه مسدود شدن شریانهای اقتصادی تامین کننده رسانهها در افغانستان، شمار زیادی از رسانههای ویژه زنان تعطیل شدند و حضور زنان در دیگر رسانهها نیز به دلیل نابسامانیهای امنیتی، ترورهای هدفمند و تبلیغات افراطگرایان دینی، کاهش یافت. با این حال، به گزارش انجمن قلم کشور نروژ، تا اوایل سال جاری میلادی حدود ۷۰۰ فعال رسانهای زن در افغانستان فعالیت داشتند که با تسلط طالبان بر کشور، شمار آنان به کمتر از ۱۰۰ تن رسیده است.
در دستورالعملی که در ماه نوامبر از سوی شیخ محمد خالد حنفی، وزیر «امر به معروف» طالبان، به نشریات و رسانههای افغانستان ابلاغ شد، هرچند حضور زنان را در فیلم و نمایشهای تلویزیونی منع شد، اما در مورد مجریان و خبرنگاران زن فقط به تاکید بر حجاب اسلامی بسنده شده است. اما در مواردی در استانهای مختلف افغانستان، از جمله بدخشان، قندوز، و برخی استانهای جنوبی، مقامهای محلی طالبان مشخصا مانع فعالیت زنان به گونه مختلط با مردان در رسانهها شدهاند. تفاوتها در دیدگاه و عملکردهای مقامات طالبان در چهارماه گذشته، همواره به نگرانیها و تردیدهای مردم، به ویژه اصحاب رسانه، افزوده است.
با این حال، دوام کار در رسانه برای زنانی مانند فریحه فرهمند که با وجود تهدیدها و خطرات هنوز از صفحه تلویزیون با مردم حرف میزنند، نوعی مبارزه برای حفظ دستآوردهای زنان در ۲۰ سال گذشته است؛ هرچند به گفته او، دیگر از آزادیهای ۲۰ سال گذشته در انتخاب موضوعات و حتی کلمات، خبری نیست.