تالاب فریدونکنار و سرخرود این روزها چندان با مهمانان خود مهربان نیستند. پرندگانی که هرسال تعدادشان از یک سو به دلیل ساختوساز اطراف تالابها و خشکشدن آنها کم میشود و از سویی شکار شکارچیان و زندهگیران غیرقانونی شمال ایران میشوند.
بازار فریدونکنار اما مهمترین محل برای خریدوفروش و بازاریابی گونههایی نایاب پرندگان مهاجر است. در این بازار از لاشه خوتکای معمولی تا اردک سرسبز و فیلوش و غاز خاکستری میتوان یافت تا دلالان معامله عروس غاز، آنقوت، اردک بلوطی و سر فید و قوهایی که زنده گیری شدهاند.
این روزها هم که صحبت از چند صد قطعه قوی مهاجر ناپدید شده در تالابهای مازندران است. یکی از نقاطی مورد توجه فعالان محیطزیست برای یافتن این مهمانان ربوده شده بازار فریدونکنار است.
این بازارها با وجود اعتراض چندباره فعالان محیطزیست همچنان بهعنوان میعادگاه دلالان، قاچاقچیان و شکارچیان غیرقانونی پرندگان شمال برقرار مانده است.
گفته میشود افرادی که هرساله دامگاههایشان را در تالابهای سرخرود محمودآباد و تالاب فریدونکنار برپا میکنند عمده کار فروش و یافتن مشتری را در این بازار و بازار دیگری در محمودآباد انجام میدهند.
صحبتکردن با شکارچیان، دام گذاران و قاچاقچیان پرندگان و حیوانات و میزبانان ناخوانده مسافران زیبای شمال کار سادهای نیست، کسانی که با شکار غیرقانونی، زنده گیری و ایجاد خطر برای زیست پرندگان مهاجر، باعث ناراحتی بسیاری از جمله ساکنان محلی این مناطق شدهاند.
اگر گشتی در شهر فریدونکنار و وزرا محله محمودآباد بزنیم پیش از هر چیز متوجه میشویم که پرندگان مهاجر، قوهها و تک درنای مهاجر شمال، در نظر عموم مردم هویتی ارزشمند هستند که در جایجای این شهر نصب مجسمهها و نمادهای آن مورد توجه قرار دارد.
یکی از کسبهای که سالهاست فروشنده ماهی در کنار بازار پرندگان فریدونکنار است در خصوص خریدوفروش گونههای نایاب میگوید: «از پارسال که قیمت انواع گوشت گران شده کار شکارچیان رونق بیشتری دارد. شبها دامهایشان را پهن میکنند و روزها با وجود ماموران نیروی انتظامی و رفتوآمد آزاد مردم شکار را میآورند و به فروشندگان تحویل میدهند. قیمتها همبالاست در این فصل هر شکارچی حتی اگر به دنبال زندهگیری گونههای نایاب نباشد روزانه تا ۲ میلیون تومان هم درآمد دارد و این رقم وسوسه برانگیزی است.»
از او میپرسیم آیا ماموران محیطزیست یا انتظامی بر این بازار نظارتی ندارند و او تاکید میکند: «نظارت دارند. یک قانون نانوشته وجود دارد که اینجا گونههای نایاب را بازاریابی میکنند، اما برای فروش کف بازار نمیآورند. بعضی شکارچیان هم مجوز دارند که خوب اینها خودشان هم شکار نکنند مجوزشان را برای قانونی شدن این خریدوفروش در اختیار بقیه میگذارند. در خصوص تعداد شکار هم حتما راهی هست که کسی بتواند از تیغ سختگیری زیاد بگذرد.»
در بازار پرندگان فریدونکنار کسی اجازه فیلمبرداری ندارد. نه فروشندگان و نه خریداران هم با در مورد کسبوکار و خریدشان صحبت نمیکنند. این هم احتمالا از قوانین نانوشته این بازار است.
گشتوگذار اینجا سخت است، دیدن لاشه زیباترین گونههای پرندگان مهاجر که برای پخت فسنجان و رنگین شدن سفرهها سربریده شدهاند و پرکنده و در حال پرکنی برابر مشتریان قراردادند، برای کسانی که عاشق حیوانات و محیطزیست هستند و خبر دارند طیکردن هزاران کیلومتر از سیبری تا اینجا چه اندازه برای این مهمانان مازندران دشوار بوده، کاری ساده نیست.
بیرون بازار یکی از خریداران میگوید: «سنت خوردن گوشت پرندگان وحشی در شمال و حتی برای مسافران شمال سالهاست که وجود دارد. اما مردم اینجا هم خیلی روی صید پرندگان نایاب حساس هستند. خود من هیچوقت در بازار از این پرندهها نمیخرم و از شکارچیان غیرقانونی هم خرید نمیکنم. اما شکار هست و این بخشی از کسبوکار مردم در این فصل محسوب میشود.»
این شهروند شمالی در مورد قاچاقچیان و زندهگیران هم میگوید: «در این منطقه کسانی که نزدیک تالاب زمین دارند گاهی در فصل مهاجرت یا زمینهایشان را به بعضی افراد کرایه میدهند یا خودشان دامگاه با ریختن غذا برای پرندگان ایجاد میکنند. من شاهد هستم که مردم اگر متوجه شوند خودشان به محیطزیست زنگ میزنند. حتی اگر موجب درگیری با شکارچیان شود. اما وقتی نیمهشب پرندهها را زندهگیری میکنند کاری از کسی بر نمیآید.»
در آسمان زمستانی فریدونکنار عبور دست جمعی پرندگانی توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند. زیبایی که میتوان دقایق زیادی به آن نگاه کرد و از دیدن آن لذت برد.
در ورزا محله که ساختوساز در حریم تالاب و خشکشدن آن عملا زیستگاه پرندگان را هر روز تنگتر و تنگتر میکند یکی از کسبه محلی میگوید: «دامگاههای شکارچیان پیش چشم مأموران محیطزیست و جنگلبانی شرایطی را به وجود آورده که حاصل آن امسال، زنده گیری و سر بریدن تعداد زیادی از قوهای مهاجر شده است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این فرد که از قدیمیهای ورزا محله است، توضیح میدهد: «درست نیست که میگویند امسال آنفلوانزا پرندگان بود، نه خبری نبوده و نمیشود که چند صد قطعه قو در اول فصل مهاجرت ناپدید شوند و کسی نفهمد. ما هم خیلی ناراحت هستیم. آذرماه قوها رسیدند و بعد از یک هفته ناپدید شدند. مامورانی که باید با شکارچیها برخورد کنند همه این افراد را از قبل میشناسند و کسی در این منطقه نمیتواند حتی ۲۰ قطعه پرنده را که قو هم باشند، زندهگیری کند و پیش خود نگهدارد بدون آنکه کسی متوجه شود. چه برسد به چند صد قطعه قو که دیگر اصلا امکان ندارد.»
در اخباری که منابع رسمی منتشر کردند آمده است «از ۷۰۰ قطعه قوی مهاجر که تاکنون به فریدونکنار رسیدهاند، نزدیک به ۵۰۰ قطعه ناپدید شدهاند.» ۵۰۰ قوی وحشی که معلوم نیست چگونه طی یک هفته گرفتار شده و خریدوفروش شدهاند.
یکی از فروشندگان بازار پرندگان در محمودآباد دراین خصوص گفت: «امکان ندارد این تعداد پرنده را بدون آنکه کسی متوجه شود، شکار کرد. آن هم قو که خریدوفروش آن زیر ذرهبین انجام میشود.»
اما کسی در محمودآباد و فریدونکنار از قوها خبری ندارد. نه در بازار پرندگان کسی در مورد آن حرف میزند و نه جای دیگر. از هفته قبل که اخبار شکار غیرقانونی این پرندگان منتشر شده دیگر هیچکس حاضر نیست نشانی از قوهای اسیر بدهد. فقط گفته میشود دو شکارچی غیرمجاز دراینرابطه دستگیر شدهاند. دونفری که نمیتوانند تنها زندهگیران ۵۰۰ قطعه قوی مهاجر باشند.
اما برای اینکه بدانیم قوها کجا هستند بازهم باید در بازار فریدونکنار جستجو کرد. در این مجموعه نزدیک به ۳۰ فروشنده فعال هستند.
فروشندگان لاشه پرندگان پیشقراول شمال را عرضه میکنند. مرغابی، غاز، خوتکا و چنگر. لاشه یک جفت خوتکا یا همان چهارتایی که اردک کوچک مهاجر است در این بازار ۱۵۰ هزار تومان قیمت دارد و چهارتای آن از ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان به فروش میرسد.
اما لاشه غاز بسته به جثه آن از ۷۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان قیمت دارد و لاشه مرغابی هم ۴۰۰ هزار تومان به فروش میرسد. قیمت چنگر هم جفتی ۳۵۰ هزار تومان است هرچند فروشنده میگوید روزبهروز تا ۱۰۰ هزار تومان ممکن است این قیمت افزایش پیدا کند. کسی آرام در بازار جوری که دیگر همکاران نشنوند، نجوا میکند این پرندگان نیمهشب در دامگاه نزدیک فریدونکنار صید میشوند و صبح به این بازار میرسند.
حکایت قوهها همانطور که اشاره شد چیز دیگری است، از دوهفته قبل قیمتها تغییر کردهاند و خریدوفروش سخت شده است. تا دوهفته قبل لاشه یک جفت قو تا ۶ میلیون تومان هم بسته نوع این مسافران زیبا معامله میشدند. اما حالا قیمت خیلی بالاتر است و فروشندگان نیز در دسترس نیستند، البته خریداران بهخصوص اگر مجموعهدار باشند و از تهران آمده باشند با هر قیمتی حاضر به خرید زنده این پرندگان نایاب هستند و گاه یک جفت قو را تا ۲۰ میلیون تومان هم خریداری میکنند.
از بازار بیرون میآییم. شکارچیان مهاجران سیبری حتما جایی در همین نزدیک دامهایشان را پهن کردهاند. پرندگان دیگر تا نیمهشب گرفتار آنها خواهند شد و فردا مشتریها میآیند تا دوباره رونقبخش این کسبوکار ناراحتکننده در شمال ایران باشند.