چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر در حالی به پایان رسید که رویای برگزاری باشکوهترین جشنوارهای که از چند سال گذشته بر آن تاکید میشد، شکست خورد.
یکی از عوامل فروریختن رویای انقلابیون برای چهلمین دوره جشنواره کرونا بود و بسیاری از فیلمسازان شناختهشده نتوانستند در این سال فیلمی بسازند. اما این سیاست فرهنگی دولت سیزدهم بود که به برنامه برگزاری جشنواره فیلم فجر ضربه اصلی را وارد کرد.
با انتصاب محمد خزایی به سمت رئیس سازمان سینمایی، فیلمسازان با شعارهای او با چالشهایی مواجه شدند که آنها را عملا دلزده کرد؛ مشکلاتی که حتی با پایان جشنواره ادامه یافتند.
اولین حاشیه چهلمین دوره جشنواره با اعلام اسامی هیئت انتخاب فیلمها کلید خورد. حذف فیلم «مسیح، پسر مریم»، محصول موسسه اوج، اعتراض تند مدیران آن را در پی داشت؛ موسسهای که نماد سینمای حکومتی و امنیتی در ایران شناخته میشود و ارتباطات آن در سه دهه گذشته با مدیران امنیتی جمهوری اسلامی ایران بر هیچکس پوشیده نیست.
فیلم سوژهای جنجالی داشت و به روسپیخانههای دوره قبل از انقلاب ۵۷ میپرداخت؛ اما آنچه بهروز افخمی، یکی از اعضای هیئت انتخاب دلیل، حذف فیلم اعلام کرد، پوشش بازیگران فیلم بود؛ ولی نه بدحجابی آنان که برعکس به دلیل حجابشان. افخمی در این خصوص گفت: «پوشش زنان فاحشه در این فیلم همانند پوشش خانمهای ایرانی در خانه است و همه ما میدانیم که زنان فاحشه دکمه لباسشان را تا زیر گردن نمیبندند. پوشش زنان این فیلم در قالب برچسب فاحشه بسیار خندهدار و مسخره بود.»
مدیران اوج که برای حاکمیت از خود، خودیتر نمیشناسند، حملات تندی را علیه سیاستهای جشنواره به راه انداختند. آنان تاکید کردند چطور هم فیلم را کنار گذاشتند و هم دروغ گفتند، هم فیلم را تحریف کردند و هم دربارهاش تبلیغ رسانهای منفی انجام دادند؟! در واقع سانسور و برنامهریزی که همیشه دامن غیرخودیها را میگرفت، این بار یقه خودیهای انقلاب را گرفته بود. گفته شد که به «اوج» پیامک زدهاند که فیلم را حذف کنید و متنی هم پیشنهاد دادند که با آن از جشنواره انصراف دهند!
تصمیم جنجالی بعدی هیئت انتخاب جشنواره در دولت انقلابی ابراهیم رئیسی و اضافه کردن ناگهانی فیلم پسر ابراهیم حاتمیکیا در فهرست سودای سیمرغ بود. تهیهکننده اصلی فیلم «شب طلایی» که یوسف حاتمیکیا آن را کارگردانی کرده بود، مجوز کار نداشت. به همین دلیل به یکباره پدر کارگردان به تهیهکننده تبدیل و فیلم در لحظه آخر به فهرست سودای سیمرغ اضافه شد.
جنجالی بعدی با اعلام نام داوران بخش سودای سیمرغ دامن جشنواره فیلم فجر را گرفت. در شرایطی که بیشتر نامهای بزرگ سینمای ایران در این رویداد فرهنگی حکومتی غایب بودند، مسعود کیمیایی در اعتراض به داوری شهاب حسینی درخواست کرد فیلمش در بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی داوری نشود. پولاد کیمیایی نیز اعلام کرد خواستار حذف خود از بخش بهترین بازیگر است. این تصمیم به دلیل توهین شهاب حسینی به مسعود کیمیایی در جشنواره دو دوره قبل گرفته شد.
در آن سال کیمیایی به دلیل وقایع آبان ۹۸ و شلیک به هواپیمای اوکراینی با صدور بیانیهای، از حضور در جشنواره بهعنوان کارگردان انصراف داد و شهاب حسینی با لحنی توهینآمیز گفت: «با نبود تو مگر چه اتفاقی میافتد؟» به این ترتیب خانواده کیمیایی اعتقاد داشتند داوری شهاب حسینی در جشنواره فیلم فجر به معنای آزاد نبودن حقیقت و حقیقت نداشتن آزادی است.
اما حواشی چهلمین دوره جشنواره به همینجا ختم نشد. شیوع کرونا در همان روزهای نخست و برگزاری نشستهای خبری شلوغ و بدون برنامه به واکنش عکاسان منجر شد و آنها یکی از نشستهای خبری را ترک کردند. این افراد اعتقاد داشتند که فعالان اینستاگرامی به نام عکاس خبری مانع از فعالیت آنان در جلساتاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نشستهای خبری فیلم مسعود کیمیایی در غیاب او و پسرش بازهم خبرساز شد مهران مدیری با وجود اختلاف میان عوامل فیلم ادعا کرد در این نشست شرکت کرده است تا «حضور آنها غیاب کیمیایی را پررنگ کند».
و بعد، در حالی که جشنواره به روز اختتامیه نزدیک میشد، بمب اصلی جشنواره منفجر شد؛ حذف سیمرغ آرای مردمی به دلیل آنچه برگزارکنندگان امکان تخلف در ثبت آرا خواندند، اختتامیه را تحتتاثیر قرارداد. امیر بنان، تهیهکننده فیلم «ملاقات خصوصی» که تا آخرین لحظات از نظر تعداد آرای مردمی پیشتاز بود، در اعتراض به حذف سیمرغ درخواست کرد که فیلم از باقی رشتهها هم کنار گذاشته شود.
در واکنش به این اقدام، دبیر جشنواره اعلام کرد: «کسی حق انصراف ندارد.» سخنانی عجیب این آقای دبیر به اعتراض مجدد سینماگرانی منجر شد که اعتقاد داشتند این روش از مدیریت جشنواره در کمتر دورهای سابقه داشته است.
با اعلام اسامی نامزدهای سیمرغ هم نبود نام برخی فیلمها و چهرههای سینمایی خبرساز شد؛ اتفاقی که بهخصوص در مورد فیلم مهدویان به انتقامگیری در قبال اعتراض این فیلمساز به وقایع جشنواره قبل نسبت داده شد.
با شروع مراسم اختتامیه، انتشار اسامی برندگان و لو رفتن این فهرست بر هیجان چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر آب سردی ریخت و تنها سخنان کمی حاشیهدار اختتامیه جشنواره پس از تهدید و ارشاد مسئولان جشنواره، متعلق به نادر سلیمانی، برنده سیمرغ نقش مکمل مرد، بود که گفت: «آرزویم آزادی زنان سرزمینم است.»
هادی حجازی فر نیز هنگام دریافت جایزه بهترین کارگردانی فیلم اولی به لو رفتن اسامی اشاره کرد تا مشخص شود حاضران در جلسه از روند تقسیم جوایز یا به قولی غنائم جشنواره آگاهاند.
همچنین تغییر نام «بهترین فیلم از نگاه ملی» به جایزه «سرباز وطن، سیمرغ حاج قاسم سلیمانی» نیز جشنواره سیزدهم را چنان سیاسی کرد تا دیگر کمتر کسی به جنبه هنری و فرهنگی آن توجه داشته باشد.
حضور زینب سلیمانی و خانواده برخی کشتهشدگان جنگهای نیابتی ایران در منطقه در مراسم اهدای جوایز نیز از ابداعهای مدیران جشنواره و سازمان سینمایی بود.
پخش مراسم اختتامیه جشنواره از شبکه نمایش نیز بدون حاشیه نبود. قطع صدای سالن از لحظه اعلام نام بازیگران برگزیده تا آخرین جایزه بلافاصله موجی از واکنشها در فضای مجازی را به همراه داشت و برخی آن را اقدامی برای سانسور سخنان برگزیدگان دانستند.
از دیگر حواشی مراسم اختتامیه سخنان وزیر ارشاد دولت رئیسی بود که در اشتباهی عجیب اعلام کرد: «خوشحال است که جشن سینمای ایران با جشن دهه فجر متقارن شده است»؛ در حالی که اساسا جشنواره فیلم فجر هرسال در همین تاریخ و به مناسبت سالگرد انقلاب ۵۷ برگزار میشود.
پس از پایان مراسم هم واکنشهای جنجالی ادامه یافت. ابتدا رضا میرکریمی، برنده سیمرغ بهترین کارگردانی، با اعلام اینکه وقتی فیلمش در هیچ رشتهای نامزد نشده، گرفتن جایزه بهترین کارگردانی مسخره است، تاکید کرد که دیگر در جشنواره فیلم فجر حضور نخواهد داشت. بعد از میرکریمی، مهدویان، مهمترین همکار سینمایی نهادهای امنیتی و فیلمساز تراز حاکمیت، هم در واکنش به اسامی نامزدها و برندگان اعلام کرد که او هم دیگر در جشنواره شرکت نمیکند؛ اما ختم حواشی جشنواره در صداوسیما اتفاق افتاد؛ جایی که محمد خزایی با حضور در برنامه هفت، علیه سیاستهای مدیران قبلی سخنانی تند بیان کرد و گفت: «فهرستی در اختیار فیلمسازان قرار خواهد گرفت که بدانند چه مواردی در فیلمهایشان موجب توقیف خواهد شد تا تکلیفشان را بدانند.»
خزایی عملا گفت که برنامه سانسور سینمای ایران برنامهریزیشده و هدفمند است؛ کاری که پیش از این در مورد آن پشت درهای بسته و در نهادهای امنیتی صحبت میشد. او با اشاره به مسئله لو رفتن فهرست برندگان و امنیتی خواندن این ماجرا، بر ورود نهادهای امنیتی و حراست وزارت ارشاد و پیگیری قضایی موضوع تاکید کرد. این در حالی بود که احسان رستگار، خبرنگار لودهنده اسامی، از نزدیکان قالیباف است که خود این روزها با حاشیههای لو رفتن فایل صوتی فرماندهان سابق سپاه و فسادی چند هزار میلیاردتومانی درگیر است.
رستگار در سال ۱۳۹۹ در برنامه هفت بهعنوان خبرنگار، حضوری ثابت داشت و مدام از سیاستهای ضد نظام مدیران سینمایی دولت روحانی انتقاد میکرد.
چهلمین جشنواره فیلم فجر که بنا بود به مناسبت ۴۰ سالگی خود نقطه عطفی در تاریخ این رویداد فرهنگی باشد، به بدترین و کمرونقترین شکل ممکن برگزار شد؛ تا آنجا که حتی رسانههای نزدیک به دولت نیز شیوه برگزاری جشنواره را مایه خجالت رئیس دولت سیزدهم در اولین سال تجربه مدیریت فرهنگی دانستند.
حالا جشنواره حکومتی فیلم فجر برای سال آینده با چالشی بزرگتر مواجه است و آن احتمال شرکت نکردن طیف گستردهای از سینماگران در این رویداد است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت انقلابی ظاهرا چنان حلقه انقلابیگری را تنگ کرده که حتی خودیها را هم بیرون انداخته است و آنها نیز خود را پشت در مدیریت فرهنگی، نهضتی، دینی و انقلابی جدید میبینند.