هر جامعهای دارای آیینهای ملی و قومی و محلی است. هرچه یک کشور بزرگتر باشد، بر این تنوع افزوده میشود. جامعه ایران به علت تنوع قومی، زبانی، و مذهبی حتی در سطح برخی از استانها، دارای تنوع حیرتانگیزی از حیث آیینی است. برخی از این آیینها به مرزهای امروز ایران نیز محدود نمیشود و در غرب چین تا آسیای میانه و ترکیه تا بخشهایی از عراق نیز مشاهده میشوند. البته اسلامگرایان شیعه در ایران با دراختیار گرفتن فضای عمومی، تلاش وافری برای از میان بردن این آیینها به خرج دادهاند.
کاری که اسلامگرایان کردهاند، زدن رنگ و بوی اسلامی به برخی از این آیینها در جوامعی با اکثریت مسلمان است. با آنهایی نیز که رنگ و بوی اسلامی نمیگرفتهاند (مثل چهارشنبهسوری)، با شدت و خشونت مقابله کردهاند. سرکوب همهساله کسانی که مراسم چهارشنبهسوری را در خیابانها و کوچهها و میدانها بر پا میدارند، رویکرد مداومی برای حکومت اسلامی بوده است.
هدف از این امر نیز اسلامی کردن همه چیز در عرصه عمومی، و در اختیار کامل قرار دادن آن تحت قدرت اسلامگرایان بوده است. آیینهای عمومی تحت کنترل مقامات قرار گرفتهاند تا از آنها برای تبلیغات دینی و ایدئولوژیک استفاده شود. این اسلامی کردن، گاه با اسمگذاری و گاه با پیدا کردن یک آیه در قرآن انجام شده است. بخشی از مردم نیز برای آن که این آیینها بمانند و اسلامگرایان آنها را نابود نکنند، برخی از این رنگ و بوها را پذیرفتهاند؛ مثل دعای ساختگی و جعلی «یا محولالحال» برای نوروز. نوروز یک آیین باستانی در ایران بزرگ ماقبل اسلام بوده است که هیچ ربطی به اسلام ندارد. اضافه کردن قرآن به سفره هفتسین یا دعای مذکور، در جهت اسلامی کردن نوروز از سوی روحانیت شیعه انجام شده است که دستدرازی به این آیین به حساب میآید.
آیینهای ملی و نه اسلامی
مسلمانان باورمند، بر اساس هویت دینی خویش به اندازه کافی آیین مذهبی دارند که میتوانند آزادانه آنها را در معابد و پرستشگاههای خود بهجا آورند. دیگر نیازی به اسلامی کردن آیینهای دیگر نیست. اما اسلامگرایان به آنها قانع نیستند و میخواهند به گفته خمینی، هَمَه چیز اسلامی باشد».
آیینهایی مثل سیزدهبهدر و جشن چهارشنبهسوری، به دلیل جزئیات مرتبط با ادیان ایرانی (مثل احترام به آتش یا طبیعتگرایی) هرگز از سوی مسلمانان فاتح پذیرفته نشدند تا برایشان حدیثی جدید و قابل قبول از سوی مسلمانان باورمند ساخته شود. از این رو، این گونه آیینها از فرایند اسلامیسازی برکنار ماندند. جشن مهرگان و جشن سده با تلاش همهجانبه به محاق برده شد و امروز عمدتا از سوی زرتشتیان گرامی داشته میشوند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رژیم اسلامگرا در تلاش بوده است تا آیینهایی دولتساخته مثل مراسم روز براندازی رژیم پهلوی، نماز روز قدس، و راهپیمایی اربعین در کربلا، یا راهپیمایی به سوی بارگاه امام هشتم شیعیان در ایام نوروز را که همه ساخته حکومت هستند، به عنوان آیینهای ایرانیان، به ایرانیان و دنیا معرفی کند.
حکومت با تزریق منابع و تبلیغات دولتی گسترده برای مراسم محرم، آیینهای این ماه را از یک روز به ۱۰ روز افزایش داده و بر تعطیلات آن نیز افزوده است، چون آیینهای این روزها با مرگباوری و قربانیپنداری شیعه بهشدت مورد توجه حکومت است. روایت حاکم بر این آیینها، در برآمدن رژیم اسلامی و تداوم عمر آن موثر واقع شده است و شیعیانی که با حکومت مخالف میشوند، به سراغ روایت ظالم و مظلوم برای مخالفت با حکومت نمیروند. از این رو، حکومت همه آیینهای محرم را انحصاری، از آن خود کرده است.
تجاوز به جشنهای فردی و خانوادگی
رژیم به جشنهای فردی و شخصی شهروندان نیز دستدرازی کرده است. روز مادر (روز ولادت فاطمه، دختر پیامبر اسلام)، پدر (روز ولادت امام اول شیعیان)، دختر (روز تولد معصومه، دختر امام هشتم شیعیان) و پسر (روز تولد امام نهم شیعیان) بر اساس تقویم مذهبی شکل داده شده است تا مبادا مردم فراموش کنند که تحت حکومت دینی تمامیتخواه زندگی میکنند. مراسم و آیینی نیست که حکومت بدان دستدرازی نکرده باشد. آنهایی که حکومت شیعی در ایران را تمامیتخواه نمیدانند، باید دراز شدن دست آن را به همه حیطههای زندگی مردم، توضیح دهند.
سیاسی و دولتیسازی آیینهای سنتی
هیچ آیین مذهبی شیعه نیست که از تعرض حکومت در امان بوده باشد. حکومت به آیینها پول و امکانات تزریق میکند، در حوزه عمومی دست برگزارکنندگان آنها را باز میگذارد تا هر بلایی بر سر مردم بیاورند، و با مخالفان آنها بهشدت برخورد میکند. تصور حکومت این بوده است که با دولتی کردن این آیینها، مثل نهادهای دینی، همه چیز، از جمله انسانها و ذهنیت آنها را اسلامی میکند. در مقابل، توده مردم برخی از این آیینها را به نوعی کارناوال تبدیل کردهاند (مراسم عاشورا) و برخی دیگر را (ایام البیض یا لیلةالرغائب) اصولا نادیده میگیرند، چون دولت مروج آنها است.
در برابر این آیینهای دولتساخته، آیینهایی که مورد قبول حکومت نیست، مثل روز ولنتاین، هالووین و کریسمس، بهشدت مورد هجوم حکومت بودهاند و مغازهها به زور پلیس باید اشیای مربوط به این روزها را نمایش ندهند. ایرانیان آزاد نیستند تا آیینهای مورد نظر خود را برگزینند و هرچه خود میخواهند، جشن بگیرند. بخش مربوط به مهندسی فرهنگی حکومت در محدوده آیینها و سنتها به شدت حساس است.
تبدیل تقویم ملی به تقویم روحانیت شیعه
تنها مراسمهایی که در مدارس و ادارات و محیطهای عمومی مجاز است، مربوط است به تولد و مرگ مقدسان شیعه و رهبران مذهبی و نشاندن آنها در مقام قدسی؛ مثل روز مبعث پیامبر اسلام یا غدیر. هیچ جشن غیردینی در محیطهای عمومی مجاز نیست. در عید نوروز هم همه مراسم خانگی است. برخورد حکومت با سیزدهبهدر نیز محدودکردن و نادیده گرفتن و طرح نکردن این عنوان است تا این مراسم هم بهتدریج فراموش و حذف شود.