فقط چند ساعت طول کشید تا خاکسترهای آتشفشانی کوه ویسوویس در سال ۸۹ میلادی شهر زنده و پر جنب و جوش پمپی ایتالیا را با تمام ساکنانش مدفون کند.
در اوایل قرن بیست و یکم، پمپی که ۲۵۰ سال پیش از آن با زحمت فراوان از زیر چند متر خاکستر بیرون آورده شده بود، نزدیک بود که بهخاطر مدیریت بیکفایت، بیتوجهی، و سرازیر شدن گردشگران، به مرگ دوم دچار شود. در سال ۲۰۱۰، ریزش سالن محل آموزش گلادیاتورها نزدیک بود پمپی را از فهرست میراث جهانی یونسکو خارج کند.
اما این روزها پمپی تولدی دیگر یافته است. حفاریهایی که با کمک راهبردهای جلوگیری از ریزش بناها صورت میگیرد، نشانههای دیگری از نحوه زندگی روزمره و طبقات اجتماعی ساکنان پمپی را آشکار کرده است.
اما مشکلات مربوط به بحران آبوهوایی، از جمله باران فراوان و به دنبال آن گرمای شدید و هوای خشک، ده هزار اتاق در ویلاهای این شهر و کارگاهها و خانههای ساکنان کمبضاعتتر پمپی را در معرض خطر ریزش قرار داده است.
اکنون کارشناسان با توسل به هوش مصنوعی و استفاده از پهپاد علائم فرسودگی در بناها را پیش از آن که بنا به مرحله خطرناک ریزش یا فرسایش برسد، ردیابی و بنا را مرمت میکنند.
سال گذشته، با استفاده از ترکیبی از هوش مصنوعی و ربات، بار دیگر نماهایی را که قطعاتی بسیار کوچک از آنها ریزش کرده بودند، مرمت و بازسازی کردند. در دستور کار کارشناسان، بازسازی سقف خانه یک هنرمند نقاش نیز قرار دارد که در جریان بمبارانهای متفقین در جنگ جهانی دوم ریزش کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برنامه دیگر، مرمت پادگانهای گلادیاتورهاست. اما مشکل عمده، فشار صدها تُن از بخشهای خاکبرداری نشده پمپی به قسمتهای کشف شده است، که همراه با باران و نبود آبروهای کافی، ممکن است به ریزش بناها منجر شود.
از ۶۶ هکتار مساحت پمپی، هفده هکتار هنوز از زیر خاکستر بیرون آورده نشده است.
در اوایل قرن نوزدهم، هدف باستانشناسان حفاری کل شهر پمپی بود، اما با بروز مشکلات بیشمار در این راه، تصمیم گرفته شد که برخی از بخشهای پمپی به حال خود در زیر خاکستر آتشفشانی گذارده شود. برای نمونه، در حفاریها، تمام قسمتهای آن، برای مثال ویلاها، به طور کامل حفاری نشد، و برخی اتاقهای آن همچنان پوشیده از گل و لای و خاکستر باقی مانده است.
اما اخیرا کارشناسان روشی را به کار بردند که در آن با استفاده از تورهای ویژه، از حرکت زمین و بناها و در نتیجه ریزش آنها جلوگیری میشود. در نتیجه حفاریهایی که اخیرا با این روش انجام شده است، یک خوراکفروشی سالاد و سوپ شبیه به آنچه در قرن بیست و یکم میبینید در گوشه میدان اصلی شهر پدیدار شده است.
در گوشهای دیگر، یک نقاشی دیواری با رنگ قرمز درخشان خاص پمپی کشف شده است که غذای آشپزباشی خیابانی را تبلیغ میکند. تجزیه باقیمانده مواد غذایی این نقطه نشان میدهد که منوی آشپز شامل خورشتهای پخته شده با ماهی، حلزون، و گوشت بز بوده است.
در میان اکثریت ساکنان پمپی که آن قدر بضاعت نداشتهاند که آشپزخانههای خود را داشته باشند، ظاهرا مصرف «فست فود» معمول و احتمالا تنها راه ارتزاق بوده است.
در این میان، باستانشناسان بیش از پیش عامل طبقه اجتماعی و جنسیت را در تعبیرهایشان از گذشته پمپی برجسته میکنند.
برای مثال، باستانشناسان اتاقی هفده متری را در یک ویلا کشف کردهاند که هم محل انبار آذوقه بوده و هم با سه تخت ساخته شده از چوب و کنف محل اقامت بردههای این خانواده مرفه بوده است. بر اساس اندازه یکی از تختها میتوان گفت که یک کودک هم در میان بردهها بوده است.
رئیس تیم باستانشناسان پمپی میگوید این کشفها پنجرهای به واقعیت زندگی افرادی است که بهندرت در منابع تاریخی ذکری از آنها به میان میآید.