جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، از توقف مذاکرات هستهای ایران در وین خبر داد و علت آن را «عوامل خارجی» اعلام کرد.
بورل در توییتی نوشت: «متن نهایی توافق آماده و روی میز است. من و تیمم بهعنوان هماهنگکننده به ارتباط با همه طرفهای برجام از جمله ایالات متحده برای غلبه بر شرایط فعلی و دستیابی به توافق ادامه میدهیم.»؛ سخنی دو پهلو و پرابهام که نه برای مردم ایران و نه سایر ناظران در جهان، روشن نکرد که مذاکرات به چه دلیل متوقف شده است و آیا همه موارد مورد بحث که ۱۱ ماه آزگار در کشوقوس گفتوگوهای غیرمستقیم بین تهران و واشنگتن برای احیای برجام ادامه داشت، حلوفصل شده بود؟
«متن نهایی توافق آماده و روی میز است» دقیقا چه معنایی دارد؟ یعنی تحریم سپاه پاسداران که از موارد محل اختلاف بین آمریکا و ایران بود، برداشته شده است؟ تحریم بیت آیتالله خامنهای چطور؟ یا اینکه ایران به پذیرش شرایط اتحادیه اروپا تن داده و از خط قرمزهایش عبور کرده است؟
تا همین دو هفته پیش و قبل از حمله نظامی روسیه به اوکراین هم از موافقتهای هرچند نسبی درباره موارد ذکرشده خبری نبود. جمهوری اسلامی بهصراحت اعلام کرده بود که از خطوط قرمزش عدول نخواهد کرد و همچنان برای احیای توافق پیشین، خواستار لغو همه تحریم ها و تضمین متقن از ایالات متحده آمریکا برای تداوم تفاهم در دولتهای بعدی این کشور شده بود.
خوشباوری بیاندازه است که به همین سادگی «عوامل خارجی»، که همه گمانهزنیها بهصورت غیرمستقیم متوجه روسیه است، عامل توقف یا بر هم خوردن تلاشها برای احیای توافق هستهای بدانیم.
در وضعیتی که تلاشهای غرب برای افزایش فشار به روسیه شدت گرفته است و امکان درگیری نظامی مستقیم با روسها نیز وجود دارد، اتحادیه اروپا و آمریکا باید از هیچ تلاشی برای مقصر نشان دادن روسیه در منازعات بینالمللی فروگذار نکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
توافق سال ۲۰۱۵ با جمهوری اسلامی، موسوم به برجام، نقصهای فراوان داشت. این را نه از دید یک مخالف نظام جمهوری اسلامی یا تندرو افراطی در غرب، بلکه از نگاه کارشناسی آشنا به ژئوپلتیک منطقه و روابط بینالملل میگویم.
باراک اوباما در ماههای پایانی دور دوم ریاست جمهوریاش، بهسرعت تلاش کرد تا این توافق را عملی کند و با وجود انتقادهایی که سیاست جمهوری اسلامی ایران در منطقه و موضوع حقوق بشر در داخل ایران میشد، این توافق را به سرانجام رساند. این توافق نه مطلوب کشورهای منطقه و اسرائیل بود و نه توانست نیازهای ملت ایران را برآورده کند.
توافق انجام گرفت اما کشورهای غربی رغبتی برای حضور در بازار ایران نشان ندادند. ایران کشوری است که بهدلیل نوع نظام دیکتاتوری و نظامیـامنیتی که دارد، بازاری مطمئن و باثبات محسوب نمیشود.
پس از برجام، رابطه ایران با همسایگان نیز بهبود پیدا نکرد و مداخلات منطقهای ایران و تنشهایی که گروههای شبهنظامی وابسته به سپاه پاسداران ایجاد میکنند کمتر نشد.
در سال ۲۰۱۳ که گفتوگوهای هستهای آغاز شد، ایران این پیششرط را داشت که درباره موضوعهای خارج از برنامه هستهایاش مذاکره نخواهد کرد.
خوشبینی به نتیجه مذاکرات و تاثیر آن در تغییر رفتار ایران راه را برای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) باز کرد و این توافق صورت گرفت.
رئیسجمهوری بعدی آمریکا، دونالد ترامپ، در سال ۲۰۱۸، از این توافق خارج شد. اما این سوال مطرح است که آیا در دو سال و اندی که این توافق بر سر جایش بود، آیا کشورهای غربی به وعدههایشان مبنی بر حمایت از سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در ایران عمل کرده و کسبوکار و مشاغل بیشتری در ایران ایجاد کردند؟
و آنسوی طرف توافق؛ آیا رفتار جمهوری اسلامی در منطقه تغییر کرد و برای نمونه، از حمایت شبهنظامیان حوثی در یمن یا حزبالله لبنان دست برداشت؟ رابطه این کشور با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین به کجا رسید؟ امنیت منطقه چه شکل و ظاهری به خود گرفت؟
با نظام کنونی حاکم بر ایران و نگرش سیاسی و امنیتیاش، چقدر عاقلانه و عملی است که باور کنیم اتحادیه اروپا و آمریکا به دنبال احیای توافق پیشین بودهاند؟
برنامه هستهای ایران نگرانیهای جدی ایجاد کرده است. چنانچه گزارشهای سازمانهای امنیتی و نظامی ایالات متحده آمریکا درست باشد، ایران تا ساخت بمب هستهای فقط چند هفته فاصله دارد.
اگر چنین نگرانی در غرب مطرح است، چین و روسیه نیز این نگرانی را دارند. روسیه، متحد جمهوری اسلامی و کشوری که امروز اتحادیه اروپا و آمریکا آن را عامل غیرمستقیم شکست مذاکرات در وین معرفی میکنند، خود از مخالفان اصلی دستیابی ایران به سلاح هستهای است.
روسیه از نگرانی دستیابی اوکراین به سلاح هستهایــ کشوری که دانش ساخت سلاح هستهای و نیروگاههای مجهز لازم را داردــ و پیوستنش به اتحادیه اروپا و امکان استقرار سلاحهای هستهای در نزدیکی مرزهای روسیه، به این کشور حمله کرده است.
سادهلوحانه است که بگوییم روسیه برای اخذ تضمینهای معافیت از تحریم در صورت احیای توافق برجام ایران با غرب، مسئول شکست مذاکرات است.
روسیه بارها در شورای امنیت به قطعنامههای محکومیت ایران رای مثبت داده است و از هیچ تلاشی برای دفع خطر هستهای شدن ایران فروگذار نخواهد کرد.
و اما، درخواست روسیه برای گرفتن ضمانت از آمریکا و غرب که تبادلات تجاری و فنی با ایران مشمول تحریم نشود، باید کنار نگرانیهای غرب از احیای برجام نیز بگذاریم که باعث شده است بتوانند بهراحتی از بنبست فعلی مذاکرات با جمهوری اسلامی خارج شوند؛ به این معنا که طبق توافق سال ۲۰۱۵، محدودیت فروش اسلحه به ایران در سال ۲۰۲۰ ملغی میشد و بند «غروب» درباره فعالیتهای هستهای ایران، که نگرانی اصلی در ایالات متحده آمریکا است، نیز در سال ۲۰۲۵ برداشته می شود.
۱۱۰ عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا روز ۲۱ دی ۱۴۰۰ نامهای به آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده، ارسال کردند. جمهوریخواهان در این نامه از دولت بایدن درخواست کردند که مذاکرات وین را ترک کند؛ یعنی کمتر از دو ماه پیش در نامه ای بهصراحت درخواست توافق دیگری را میکردند که در آن بند «غروب» وجود نداشته باشد. در این نامه آمده بود: «ایالات متحده و شرکایمان باید فشار بر ایران را تشدید کنند تا پیشرفت خطرناک برنامه هستهای خود را متوقف کند. موثرترین روش برای این کار اجرای جدی تحریمهای موجود است. لازم است اهرم فشار ایجاد کنیم تا مجبور شوند درباره توافقی بهتر و سختگیرانهتر بدون وجود بندهای غروب مذاکره کنند.» (طبق برجام، بعضی از محدودیتهای هستهای و غیرهستهای ایران در تاریخ معینی برداشته خواهد شد.)
حمله روسیه به اوکراین، درگیری غرب و ایالات متحده آمریکا در این منازعه و خواسته روسیه در مذاکرات احیای برجام این فرصت را به طرف غربی داده است که این توافق را کاملا ازبینرفته قلمداد کند.
در شرایط فعلی، نه ایران قادر خواهد بود که غرب را مسئول بر هم خوردن مذاکرات بداند و نه غرب از طرف ایران به عهدشکنی متهم خواهد شد، معاملهای که در نهایت هم به سود غرب و ایالات متحده آمریکا و حتی روسیه و چین خواهد بود.
در شرایطی که مشخص نیست بحران اوکراین چه مدت ادامه خواهد داشت، افزایش قیمت نفت بخشی از نیازهای فوری جمهوری اسلامی را تامین و دغدغههای مالیاش را تا اندازهای رفع خواهد کرد.
اما بر هم خوردن مذاکرات برجام میتواند به افزایش تنشها و تحریکهای بیشتر ایران در منطقه منجر شود. کشتیرباییها، تنشها در حوزه خلیج فارس و تنگه هرمز، تشدید حملات موشکی و پهپادی حوثیها به کشورهای منطقه، همگی میتواند بخشی از راهبرد بعدی جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران برای ابراز خشم از احیا نشدن توافق هستهای باشد.
و در این شرایط، اروپاییها دور جدیدی از مذاکرات با ایران را ترتیب خواهند داد که بینیاز از حضور روسیه و تامینکننده حداقلهای مورد نظر ایران وغرب باشد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سه ماه آینده گزارش جدیدش درباره سوالهای مطرحشده در مورد مشاهده رد مواد رادیواکتیو در سه منطقه اعلامنشده را بر اساس پاسخهای ایران به شورای حکام خواهد فرستاد و پس از آن، میتوانیم انتظار شروع مذاکراتی جدید را داشته باشیم. گفتوگوهایی که در آن از بند «غروب» و لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران خبری نباشد و معافیتهای بانکی و مالی و ختم تحریم فروش نفت ایران در نظر گرفته شود. در مقابل نیز برنامه هستهای ایران محدود و تحت نظارت کامل آژانس قرار بگیرد.
در واقع میشود گفت حمله نظامی روسیه به اوکراین فرصت اعلام غروب برجام را ایجاد کرد.