پیش از هرچیز ذکر این نکته لازم است که هیچ متن رسمی از قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین منتشر نشده است. اما نیویورکتایمز سال گذشته متنی منتشر کرد که «ویرایش نهایی برنامه همکاریهای جامع ۲۵ ساله ایران و چین» نام دارد. هرچند منابع رسمی این متن را تایید نکردند اما بسیاری از جمله مقاماتی در جمهوری اسلامی، همان را مرجع گفتههای خود قرار دادهاند. این نوشته نیز آن متن را مبنی قرار دادهاست و هرجا به «قرارداد ۲۵ ساله» اشاره میشود منظور همان متن تایید نشده است.
بخش اصلی قرارداد ۲۵ساله موارد کلی است که چشمانداز، ماموریت، اهداف و زمینههای همکاری دو کشور را ذکر کردهاست. درباره فناوری اطلاعات در متن بخش اصلی تنها در دو جا، به مواردی کلی اشاره شده است.
در بند دوم، در بخش ماموریت، آمده است که طرفین (ایران و چین) در موارد زیر با هم همکاری میکنند … یکی از این موارد این است: «گسترش همکاریها بین دانشگاهها و بخشهای فناوری و علمی». همچنین در بند چهارم، در بخش زمینههای همکاری، به همکاری در مسايل «علمی، آکادمیک و فناوری» اشاره شده و جزییات بیشتر را به پیوست ۲ این قرارداد ارجاع داده است.
در ضمیمه شماره ۱ این متن که اهداف اساسی قرارداد ۲۵ساله ایران و چین لیست شدهاند هم توضیحات کلی در مورد همکاری در زمینهها فناوری اطلاعات و ارتباطات چندین بار ذکر شدهاست. اما قالب محتوای این بخش بسیط است و جزییات قابل اشاره و بررسی در آن ذکر نشده است.
برای مثال در این ضمیمه یکی از موارد همکاری که اشاره شده این است: «توسعه و تقویت همکاریهای علمی، فنی، حقوقی و اقتصادی در حوزههای مختلف فضای مجازی و تجهیزات کاربر نهایی». یعنی از زیرساختهای اصلی شبکههای ارتباطی تا کامپوتر خانگی و موبایل را شامل میشود.
شباهت نیازهای شبکه ملی اطلاعات و قرارداد ۲۵ساله با چین
در بند «د» ضمیمه ۲ قرارداد ۲۵ساله با عنوان «عناوین اصلی برای برنامه همکاریهای جامع ۲۵ ساله» به طور دقیق و جزئی، انتظارات جمهوری اسلامی از چین در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را بیان کرده است.
مسائل مربوط به آنچه در افکار عمومی «اینترنت ملی» خوانده میشود و حکومت از آن بهعنوان «شبکه ملی اطلاعات» یاد میکند، بهخصوص مسايل زیرساختی، در این بخش قرارداد ۲۵ساله عینا مشاهده میشود.
در بخش ۱ بند د با عنوان «تعریف پروژههای مشترک برای توسعه و تقویت شبکه زیرساختهای اطلاعاتی و ارتباطی» موارد زیر آمده است که هرکدام را جداگانه بررسی میکنیم:
۱. «توسعه نسل پنجم ارتباطات از راه دور»: این جمله بسیار محل تعجب است. زیرا در یک قرارداد همکاری که باید مسايل مربوط به ۲۵ سال آینده ذکر شود، مسالهای آمده که یک فناوری مربوط به حدود ۱۰ سال پیش است که در ۳ سال گذشته تجاری هم شده است. حتی همین الان توسط اپراتورهای موبایل در کشور درحال پیادهسازی به صورت آزمایشی است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
هماکنون نسل ششم ارتباطات همراه درحال توسعه است و پس از پیادهسازی آن، فناوران به سراغ نسل هفتم خواهند رفت. این تنها چشمانداز ۵ تا ۱۰ سال آینده است نه حتی ۲۵ سال آینده. لذا میتوان گفت تفکری در تدوین بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات این سند نقش داشته، شناخت دقیقی از سرعت فناوری در این حوزه نداشته است.
۲. «خدمات اساسی مانند موتورهای جستجو، پست الکترونیک و پیامرسانهای اجتماعی»: تقریبا ۲۰ سال است که انواع طرحهای حمایتی برای توسعه موتور جستجو و پیام رسانهای داخلی اعلام میشود. میلیاردها تومان هم هزینه شده یا وامهای بلاعوض داده شدهاست. اما کماکان مردم ایران تمایلی به استفاده از پیامرسانها یا سرویسهای ایمیل داخلی ندارند. همچنان تلگرام فیلترشده یا واتساپ با محدودیتهای فراوان به دلیل امنیت بالا، انتخابهای اول و دوم کاربران ایرانی است.
علت این موضوع در عناصر تشکیلدهنده «تجربه کاربری» نهفته است. در سرویسهای پیامرسان، شبکه اجتماعی و ای میل، کاربران بسیاری از جنبههای شخصی زندگی خود را به اشتراک میگذارند. برای همین «اعتماد» یکی از مهمترین عناصر تجربه کاربر در این دسته از خدمات است.
حتی اگر ایمیل ملی کارایی (Performance) بالاتری نسبت به جیمیل یا اوتلوک داشتهباشد، باز هم کاربر ایرانی در سرویسهایی که امنیت اطلاعات در آنها حرف اول را میزند، تمایلی به استفاده از نمونه داخلی ندارد. مگر اینکه همانند تجربه «وایبر» عمدا در سرویسدهی آن اختلال ایجاد کنند. فعالیتهایی که اخیرا نمونههایی از آنها درباره اینستاگرام گزارش شده است.
۳ و ۴. «تجهیزات ارتباط از راه دور (مسیریاب GPS، سوئیچ، سرور) و تجهیزات کاربر نهایی (تلفن همراه، اپتاپ، تبلت)»: اولا GPS یک سرویس ماهوارهای متعلق به ارتش آمریکا است. این موضوع در کنار توسعه 5G که در بند اول آمده یک بار دیگر سطح دانش نویسندگان این متن را نشان میدهد.
اما نکته دیگر اینکه سابقه تلاش برای ساخت یا حداقل مونتاژ سختافزار در ایران به حدود ۳۰سال میرسد. با اینحال بازار سختافزار ایران بین شرکتهای چینی یا تولیدکنندگان آمریکایی که سختافزارهای خود را در چین تولید میکنند تقسیم شدهاست.
اگر در اینجا منظور تولید برند ایرانی با محصولی است که در چین تولید شده، که همین الان شرکتهایی در ایران مشغول این کار هستند. بنابراین این نکته به ذهن میرسد که ممکن است این همکاریها ریشه در نیاز دسترسی به Backdoor سختافزاری باشد. بکدور یا در پشتی، به راهی گفته میشود که بتوان از آن بدون اجازه به قسمتهای مشخصی از یک سیستم دیگر مانند سرور، موبایل، کامپیوتر، فایروال و … دست پیدا کرد.
۵. «توسعه نرمافزارهای پایه (سیستم عامل، مرورگر، آنتیویروس و…)»: به هرحال این موضوع مهم است که پژوهشگران ایرانی، بتوانند در آزمایشگاههای تحقیقاتی، روی سیستمعاملهای اساسا فارسی با هسته لینوکس کار کنند و یا مرورگرهای فارسی بنویسند و یا در زمینه امنیت اطلاعات فناوریهای بهروزی را توسعه دهند.
اما وقتی به لایه کسبوکار میرسیم، این دیگر یک دستاورد تحقیقاتی نیست بلکه یک محصول تجاری است که باید بتواند با قابلیتهای خود، در بازار، در برابر رقبا جایگاه خود را بهدست بیاورد. جمهوری اسلامی ممکناست بخواهد مانند کرهشمالی، کاربران (یا حداقل کاربران دولتی) را به استفاده از همان سیستمعاملهای بومی اجبار کند. اما «بازار» ویژگیهای دیگری دارد که با قرارداد و آییننامه و قانون سازگاری نخواهد داشت.
در ادامه این بند، پیشنهاد تحقیقات مشترک بین ایران و چین در زمینه هوش مصنوعی، استارتاپها و طیف فرکانس رادیویی و ماهوارهای هم بیان میشود.
توجه به موارد بالا نشان میدهد که اگر این متن از قرارداد ۲۵ساله ایران و چین که در خرداد ۱۳۹۹ درز کرد درست باشد، خواستههایی که درباره فناوری اطلاعات و ارتباطات در آن مطرح میشود، عموما در جهت توسعه شبکه ملی اطلاعات (اینترنت ملی) است.
ایجاد چنین زیرساختی در کنار آنچه در طرح موسوم به صیانت (طرح نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی) بهعنوان اختیارات «کمیسیون تنظیم مقررات شورای عالی فضای مجازی» مطرح شده، این امکان را فراهم میآورد که فضای مجازی ایرانی شبیه آنچه در چین در جریان است، پیش برود؛ پشت دیوار «آتش» بزرگ چین!