جو بایدن روز دوشنبه، در جمع مدیران کسب‌و‌کارها در کاخ سفید، وقتی به «نظم نوین جهانی» در پی بحران اوکراین اشاره کرد، جنجال برانگیخت، و به نظر می‌رسد تامل نکرده بود تا شهرت و میراث ناخوشایند این عبارت را در نظر بگیرد.

بایدن در میزگرد کاری نشست سه ماهانه مدیرعاملان سخنرانی می‌کرد، که روسای جنرال موتورز، اپل و آمازون نیز در آن حضور داشتند، و سخنانش را با این جمله به پایان رساند: «اکنون زمانی است که اوضاع دارد تغییر می‌کند. ما قرار است‌ــ قرار است یک نظم نوین جهانی شکل بگیرد، و ما باید آن را رهبری کنیم. و در انجام این کار، باید بقیه دنیای آزاد را متحد کنیم.»

این عبارت به‌سرعت در توییتر داغ شد، و مفسران فرصت را از دست ندادند و با وجد به آن پرداختند، و از نظر آن‌ها، رئیس‌جمهوری احتمالا اتفاقی یک تئوری توطئه کهنه را یادآوری کرده بود که بر اساس آن ادعا می‌شود فرقه‌ای از نخبگان گلوبالیست (جهان‌گرا) در سایه مشغول برنامه‌ریزی‌اند تا جهان را تقسیم و حکومتی تمامیت‌خواه را تحمیل کنند.

کاربری در توییتر نوشت: «من نمی‌خواهم جو بایدن رهبری خط ژله در خانه سالمندان را داشته باشد چه رسد به رهبری جهان. ترسناک است دیوانه‌هایی که قرنطینه و تعطیلی‌های سراسری برایمان راه انداختند حالا نظم نوین جهانی خلق کنند.»  

کاربری دیگر گفت: «یادتان رفته همه چیزهایی که توی آن ویدیوهای [تئوری] توطئه سال ۲۰۱۲ فهمیدیم؟ یادتان رفته واکسیناسیون همگانی، نظارت همگانی (گذرنامه‌های واکسن) و حکومت پلیسی کامل بخشی از نظم نوین جهانی است؟»

و به این ترتیب ادامه یافت. دیگری با لحنی ظاهرا صادقانه ادعا کرد: «من قلبا معتقدم که جو بایدن را گلوبالیست‌ها، از جمله بابیلون، روی کار آورده‌اند تا نظم نوین جهانی ایجاد کنند.»

هرکس به خودش زحمت داده باشد تا به کل سخنرانی بایدن گوش بدهد، برایش هیچ تردیدی نمی‌ماند که اشاره او وضعیت متغیر روابط ژئوپلتیک در واکنش به حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین در ماه گذشته است. 

این جنگ شاهد شهرهایی بوده است که با تاکتیک‌های جنگی محاصره بی‌رحمانه، در هم کوبیده شده‌اند، اوکراینی‌ها اقدام به مقابله شجاعانه کردند و وقتی بمب‌ها بر زایشگاه‌ها، مهدکودک‌ها، مراکز خرید، سالن تئاتر و حتی یک بنای یادبود هولوکاست باریدند، ادعای ارتکاب جنایات جنگی مطرح شد.

در همین حال، جامعه بین‌المللی اقدام به اعمال تحریم‌های اقتصادی تنبیهی علیه کسب‌و‌کارها، بانک‌ها، سیاستمداران و الیگارش‌های روس کرد، که مشابه آن قبلا هرگز دیده نشده است، از [خرید] صادرات و سوخت این کشور اجتناب کردند، فعالیت شرکت‌ها متوقف شد، از لحاظ تجاری و همچنین دیپلماتیک با آن قطع رابطه کردند، به این امید که مخاصمه پایان یابد.

بایدن به مدیرانی که در واشنگتن دور هم جمع شدند هشدار داد در حالی که درگیری به‌جای پیروزی سریعی که به نظر می‌رسد پوتین پیش‌بینی می‌کرد، به یک جنگ فرسایشی طولانی تغییر شکل داده است، روسیه می‌تواند با حملات سایبری بیشتر علیه غرب، اقدام به انتقام‌جویی کند و از سلاح‌های شیمیایی علیه غیرنظامیان اوکراینی استفاده کند.

تمام این‌ها به این معنا است که تغییر موازنه قدرت میان کشورها اجتناب‌ناپذیر خواهد بود و جهان درصدد بازتنظیم روابط دیپلماتیک به نحوی است که کرملین طرد شود‌ــ تا وقتی که پوتین در قدرت باقی بماند و جنگش علیه یک کشور دموکرات آزاد بی‌محابا ادامه داشته باشد، وضعیت همین است‌ــ که واضح است اشاره رئیس‌جمهوری آمریکا به این موضوع بوده است.

از لحاظ تاریخی، عبارت «نظم نوین جهانی» رایج بوده است و امثال وودرو ویلسون پس از جنگ جهانی اول و سر وینستون چرچیل پس از جنگ جهانی دوم و در دوره متاخرتر، جورج اچ‌دبلیو بوش در واکنش به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آن را تقریبا همان‌طور به کار بردند که بایدن به کار برده است.

در ۱۱ سپتامبر ۱۹۹۰، بوش پدر در نشست مشترک کنگره، نطقی ایراد کرد با عنوان «به سوی نظم نوین جهانی» و در آن از چرچیل نقل قول مستقیم آورد.

او این‌گونه شروع کرد: «تاکنون، دنیایی که شناخته‌ایم دنیایی دچار شکاف بوده است‌ــ دنیای سیم‌ خاردار و بلوک‌های سیمانی، درگیری و جنگ سرد.»

«اکنون، می‌بینیم که دنیایی جدید دارد پدیدار می‌شود. دنیایی که در آن چشم‌اندازی حقیقی از نظم نوین جهانی وجود دارد. به قول وینستون چرچیل، نظمی جهانی که در آن اصول عدالت و بازی جوانمردانه... از ضعیف در مقابل قوی دفاع می‌کند. دنیایی که سازمان ملل متحد، فارغ از بن‌بست جنگ سرد، برقرار است تا رویای تاریخی بنیان‌گذارانش را محقق کند. دنیایی که در آن آزادی و احترام به حقوق بشر میان تمام کشورها جایگاه دارد.»      

اما این عبارت به مفهومی کمتر خوش‌بینانه نیز به کار رفته است، به‌خصوص در ترویج «وحشت سرخ» در مورد گسترش «توطئه کمونیست بین‌المللی» در دهه ۱۹۵۰، که با تعقیب‌های قانونی شرم‌آور جوزف مک‌کارتی، سناتور جمهوری‌خواه، در آن دوره به اوج رسید.

حال‌و‌هوای بدگمانی پس از جنگ [جهانی] از اضطراب‌های اجتماعی بسیار قدیمی‌تر بهره می‌بُرد، در مورد اینکه امکان دارد محفل‌های مخفی در سایه به شرارت مشغول‌ باشند، و با تعقیب، محکومیت و اعدام «جادوگرها» به‌دست پاک‌دینان (پیوریتن‌ها) در قرن هفدهم در انگلستان، اسکاتلند و آمریکا توام بود و سازمان‌های برادری مثل فراماسون‌ها به شیطان‌پرستی متهم شدند.

جو بایدن در یک سخنرانی فقط از «نظم نوین جهانی» استفاده کرد و اینترنت [توهم] توطئه کم مانده است منفجر شود.

ــ شایان سرداری‌زاده (Shayan86@) ۲۲ مارس ۲۰۲۲

منشا ایلومیناتی‌، مدلی برای تمام فرقه‌های شیطانی مخفی بعدی که پشت درهای بسته‌اند و نظریه‌پردازان توطئه از آن‌ها وحشت دارند‌ــ به‌خصوص قشون آدرنوکروم جمع‌کن دموکرات‌های پلید که ادعا می‌شود محل فعالیتشان پیتزافروشی موردعلاقه هیلاری کلینتون است‌ــ به عصر روشنگری آلمان در قرن هجدهم برمی‌گردد.

چنان که در وب‌سایت اتحادیه ضدافترا (Anti-Defamation League) آمده است، این عقیده که چنین گروهی فتنه‌انگیزی می‌کند تا «نظم نوین جهانی‌»‌اش تحقق پیدا کند اولین بار در دهه ۱۹۹۰ در آمریکا، میان افراط‌گرایان ضد‌دولت شهرت پیدا کرد. 

این سازمان توضیح می‌دهد: «توطئه‌باوران معتقدند توطئه‌گران خودکامه سوسیالیستِ تک‌جهانی بیشتر این سیاره را زیر سلطه دارند و نقشه چیده‌اند آخرین سنگر آزادی، ایالات متحده آمریکا را، با کمک همدستانشان در دولت، از بین ببرند.»

«توطئه‌گران گلوبالیست از طریق اقدام‌های سرکوبگرانه، و همچنین بحران‌های ساختگی مانند حملات تروریستی و همه‌گیری‌ها، درصددند هرگونه مخالفتی را از بین ببرند و آمریکایی‌ها را خلع سلاح کنند تا نظم نوین جهانی برقرار شود و آن‌ها را به بردگی بکشد.»

اتحادیه ضدافترا می‌گوید طرفداران این عقیده بر این باورند که توطئه‌گران برنامه دارند تا روزی در ایالات متحده آمریکا، حکومت نظامی اعلام کنند، سلاح‌های گرم را توقیف کنند و مخالفان را در اردوگاه‌های مخفی کار اجباری گرد آورند.

این جنبش غرایز ستیزه‌جویانه آمریکایی‌های راست‌گرا را با پیشگویی‌های رستاخیزی بنیادگرایان مسیحی در هم می‌آمیزد‌ــ پت رابرتسون، مبلغ مذهبی راست‌گرا که برنامه تلویزیونی دارد، در سال ۱۹۹۱، کتابی پرفروش نوشت با عنوان «نظم نوین جهانی» که در مورد دشمنانی خیالی هشدار می‌دهدــ و در سه دهه اخیر، هم‌زمان با رشد اینترنت، تب شایعه‌سازی از حقایق نصفه‌‌و‌نیمه، سردرگمی سیاسی و تفسیرهای بدخواهانه و خودسرانه در بهترین حالت، به‌شدت گسترش پیدا کرد.

تئوری‌های توطئه اکنون به شکلی از تفریح عمومی در رسانه‌های اجتماعی تبدیل شده است، و هر چیزی از پرونده‌های ایکس گرفته تا الکس جونز به آن دامن می‌زند و در خیال‌پردازی‌های حاشیه‌ای کیو انان که می‌گویند «واقعیت خودت را انتخاب کن» به اوج می‌رسد. معتقدان متعصب کیو انان، که در قرنطینه و تعطیلی سراسری در دوره همه‌گیری کرونا کسل شده بودند، شایعه‌های یهودستیزانه کهن را با اسطوره‌های روایت‌های ماجراجویی و وام‌گیری‌ها از فرهنگ عامه در هم آمیختند تا نگرانی و دلهره تمام شود.

گاف‌های آشکاری مثل گاف بایدن فقط آب به آسیاب کسانی می‌ریزد که می‌خواهند باور کنند مردان مارمولکی با رداهای کلاه‌دار ابریشمی پشت درهای اتاق هیئت مدیره جمع می‌شوند تا با ارباب صحنه‌گردانشان مشورت کنند، در مورد سلطه جهانی مصمم‌اند و به دستکاری رویدادهای بین‌المللی مشغول‌اند تا اهداف شریرانه اربابشان دست پیدا کنند.