فرمانده بخش مبارزه با تروریسم برکناری خود را «توهین آمیز و تنبیهی» خوانده است و آن را نمیپذیرد. سپهبد عبدالوهاب الساعدی از قهرمانان بزرگ ارتش عراق در جنگ علیه داعش است که حمله به موصل را رهبری کرد تا این شهر که عملاً پایتخت داعش بود پس نه ماه محاصره در سال 2017 به تصرف ارتش عراق درآید.
اما عادل عبدل مهدی نخست وزیر عراق در آخر هفته گذشته ناگهان او را از سمت فرماندهی بخش مقابله با تروریسم (سیتیاس) برکنار کرد و با این کار باعث حیرت نخبگان نیروهای مسلح عراق شد. به این سپهبد مقام جدیدی در وزارت دفاع عراق دادند که خودش آن را علافی میداند.
الساعدی انتقال خود را نپذیرفته است و مقام جدید خود را «توهینآمیز» و «تنبیهی» خوانده است. تنزل دادن این سپهبد که میتوان گفت محبوبترین فرمانده بلندپایه ارتش است موجی از حمایت مردمی از وی را در خیابانها و رسانههای اجتماعی برانگیخت. برای مثال در شعارنوشتهای که در فضای همرسانی کردهاند آمده است « مردم دوستش دارند بگذار سیاستمداران از او متنفر باشند» و در شعارنوشته دیگری گله کردهاند که « در این کشور میهنپرستان جایی ندارند».
این برکناری وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم در گرماگرم ستیز شدید بین ایران و ایالات متحده برای کسب نفوذ در عراق صورت گرفته است. تنشی که به این هراس (به طور قطع اغراقآمیز) منجر میشود که مبادا درگیری نظامی تمام عیاری را به دنبال داشته باشد.
علت واقعی برکناری الساعدی مشخص نیست. برخی میگویند چون از نظر جناحهای طرفدار ایران خیلی به آمریکاییها نزدیک بود برکنار شد. اما دلیل قانعکنندهتر میتواند این باشد که مبارزه شدید وی با فساد در بخش مقابله با تروریسم سبب شده است که سایر فرماندهان ارشد به مخالفت با وی روی آورند.
فساد نظامیان در بخش مقابله با تروریسم نیز همان شکل معمول فساد در نیروهای مسلح عراق را دارد که راهی شدن اعتبارات مالی تهیه غذا و سایر منابع به جیبهای اشخاص، زیرمیزی دادن سربازان برای اعزام نشدن به خط مقدم یا معافیت دائم گرفتن از جمله آنها است.
در 17 اکتبر 2017 که بخش مقابله با تروریسم شهر نفتخیز کرکوک را از کردها پس گرفت فساد گستردهتر شد و برخی از افسران با کمک سایر مقامات به فروش نفت در بازار سیاه دست زدند.
برخی از کارشناسان امور عراق قبول دارند که با الساعدی رفتار غیرمنصفانهای کردهاند اما خود وی هم اشتباه کرده است که حکم نخستوزیر را نپذیرفته است.
عباس خادم مدیر بخش ابتکار عراق در شورای آتلانتیک میگوید: «اشتباه بزرگی کرد که آن تصمیم را در تلویزیون محکوم کرد».
خادم که هماکنون در بغداد به سر میبرد در عین حال میگوید تمام تحولات سیاسی در عراق را در پیوند با مقابله بین ایران و ایالات متحده تحلیل کردن ناپختگی محض است.
اما به هر حال چنانچه تنشهای رو به اوج بین ایالات متحده و ایران به درگیری مسلحانه بکشد عراق یکی از میدانهای این نبرد خواهد بود و داشتن افراد وفادار در میان نیروهای مسلح منظم و غیرمنظم اهمیت خواهد داشت.
علاوه بر غوغایی که برکناری الساعدی از فرماندهی بخش مقابله با تروریسم برانگیخت نبرد سر در اختیار گرفتن گروه شبهنظامی بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی) نیز ادامه دارد. این ائتلاف عمدتاً از شیعیان تشکیل یافته است که برای جنگ با داعش آموزش دیدهاند و اوج پیروزیشان در سال 2014 در عراق و سوریه بوده است.
سابقه بسیاری از گروههای بسیج مردمی عراق که دارای 65 تا 85 هزار رزمنده است و حدود 30 گروه مختلف آن را تشکیل دادهاند به خیلی قبل از سربرآوردن داعش میرسد.
از 30 سپتامبر و بر اساس حکمی که نخستوزیر صادر کرد کلیت گروه بسیج مردمی عراق با نیروهای مسلح منظم این کشور یکپارچگی تنگاتنگتری پیدا کرده است. در نتیجه در مورد این که تا چه اندازه باید از استقلال خود بگذرند اختلافاتی درون ائتلاف بسیج مردمی عراق رخ داده است و بازتاب آن در مجلس عراق نیز قوی بوده است.
ایالات متحده، عربستان سعودی و کشورهای حاشیهی خلیج فارس به طور سنتی به بسیج مردمی عراق به چشم دستنشاندگان ایران مینگرند اما از نظر کارشناسان این جنبش، چنین نگرشی نادرست یا در بهترین حالت سادهانگاری محض است.
برخی از گروهها مثل کتائب حزبالله آشکارا ایران را رهبر مقاومت در برابر ایالات متحده، اسراییل و کشورهای حاشیهی خلیج میدانند و میگویند اگر جنگی بین ایالات متحده و ایران دربگیرد به پایگاههای ایالات متحده در عراق حمله خواهند کرد.
اما اکثر گروههای بسیج مردمی عراق هرگز دستنشانده ایران نبودهاند و دولت عراق به سربازان آنها حقوق میدهد. این پول را در گذشته به رهبران گروههای مختلف این ائتلاف میدادند اما اکنون به طور مستقیم به خود افراد میدهند.
یکی از مقامات بسیج مردمی عراق میگوید: «این طوری خیلی بهتر است» چون رزمندگان حقوقبگیر دولت خواهند بود و کمتر مدیون فلان فرمانده یا فلان گروه خواهند بود».
قیس الخزعلی رهبر گروه عصائب اهل حق که زمانی دستنشاندهی ایران به شمار میآمد در مصاحبه با ایندپندنت میگوید: «اشتباه است که فکر کنیم گروهی "عراقی ایرانی" داریم و گروهی "عراقی آمریکایی"»
دکتر خادم هم با این حرف موافق است و میگوید علاقهمندی غیرعقلانی واشنگتن به دستنشانده ایران خواندن بسیج مردمی عراق در واقع برای دلخوش کردن خودشان است. به نظر خادم ایالات متحده به صورت نامعقولی بسیج مردمی عراق را بزرگترین مشکل عراق خوانده است که درست نیست. به گفتهی وی بزرگترین مشکل عراق نداشتن برق کافی است.
اگر فشار آمریکا برای منحل کردن یا به حاشیه راندن بسیج مردمی عراق به ثمر برسد همان مشکلی پیش میآید که در سال 2003 و به هنگام اشغال عراق به دست ایالات متحده رخ داد. در آن هنگام آمریکاییها ارتش عراق را منحل کردند که فاجعه به بار آورد و « ناگهان 400 هزار سرباز آموزش دیدهی نظامی راهی خیابانها شدند».
بروز آشفتگی در میان نیروهای امنیتی عراق خواه بروز آشفتگی در میان ردههای بلندپایه بخش مبارزه با تروریسم بر اثر برکناری الساعدی باشد خواه بر سر آینده بسیج مردمی عراق باشد میتواند راه را برای سربرآوردن دوبارهی داعش باز کند.
داعش به پایگاههای اصلی خود در روستاهای نواحی سنینشین عقبنشینی کرده است و تاکنون نتوانسته است بیش از حملات سیخونکی کاری انجام دهد. اما همیشه مترصد آن است تا از اختلافات بین دشمنان خود استفاده کند و به صحنه برگردد. به گفته مقامات امنیتی عراق داعش قویترین حضور را در نواحی شمال عراق دارد که مورد اختلاف دولت عراق و نیروهای کرد است.
نیروهای نظامی منظم عراق بدون برخورداری از دهها هزار سرباز مجرب بسیج مردمی عراق دشوار بتوانند جلوی بازگشت داعش را بگیرند زیرا به لحاظ کمیت نیرو و واحدهایی که به خوبی آموزش دیده باشند دچار کمبود هستند.
اوضاع عراق بعد از بازپسگیری موصل به میزان زیادی آرام بوده است اما صلح موجود همچنان شکننده است.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent