صبح روز یکشنبه، ۴ اردیبهشت، شهروندان قائمشهر با دیدن یک قلاده پلنگ بالغ متعجب شدند. با این حال، جست و خیز این حیوان چندان طول نکشید و با وجود ادعای زندهگیری، به ظهر نکشید که بر اثر اصابت دو گلوله از سوی ماموران نیروی انتظامی جانش را از دست داد.
پیام محبی، رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران، عملیات زندهگیری پلنگ را خندهدار و غیرحرفهای میداند. او در گفتوگو با خبرآنلاین، تاکید کرد: «متاسفانه صحنههایی که دیدم کاملا خندهدار و غیرحرفهای بود. خودروهایی بدون تجهیزات و افرادی غیرحرفهای و با جمعیت زیادی از مردم گوشی بهدست جمع شدند که پلنگ را بگیرند، در حالیکه زندهگیری حیوانات یک کار کاملا علمی و حرفهای است که باید با حضور دامپزشک و محیطبان آموزشدیده انجام شود.»
این کارشناس با انتقاد از مشکلات فراوان در ساختار سازمان محیط زیست و حیات وحش افزود: «تعداد دامپزشکانی که در ادارههای محیط زیست ایران مشغول به کارند، از تعداد استانهای کشور کمتر است و نتیجهاش همین اتفاق تلف شدن پلنگ میشود.»
او اشاره کرد که جمعیت پلنگها هنوز به مرحله خطر انقراض نرسیده است، اما با این روند، تا چند سال آینده احتمال انقراض پلنگها هم بیشتر میشود و به راحتی ذخایر ژنتیکی این موجودات را از دست میدهیم.
گفتههای رئيس بیمارستان دامپزشکی تهران درباره انقراض گونههای مختلف حیوانی در ایران وقتی شکل نگرانکنندهتری میگیرد که خبرها نشان میدهد در همان روز تلف شدن پلنگ سرگردان مازندران، یک قلاده خرس قهوهای نیز در اردبیل کشته شده است.
این خرس که خود را به یکی از روستاهای شهرستان نمین رسانده بود، پیش از رسیدن ماموران محیط زیست، به دست اهالی روستا از پا درآمد. ناآشنایی اهالی برای مواجهه با حیوانات وحشی در حدی بود که به انواع روشها و رفتارها برای مهار خرس، از جمله استفاده از تراکتور رو آورده بودند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حسن قاسمپور، سرپرست ادارهکل حفاظت محیط زیست استان اردبیل، درباره این واقعه توضیح داد که خرس مورد نظر هیچ خسارتی به مزارع، دامها، و اشخاص وارد نکرده بوده است و مردم به صرف مشاهده حیوان، به سمتش حملهور شدهاند. اهالی منطقه پس از خسته کردن این حیوان، با تراکتور او را متوقف کردند. کارکنان محیط زیست جسد نیمهجان خرس را تحویل گرفتند و در نهایت حیوان تلف شد.
همزمانی این دو واقعه در یک روز، بار دیگر ضعف آموزش زیستمحیطی در ایران و ناکارآمدی دستگاههای مرتبط با محیط زیست و حیات وحش را نمایان کرد. البته آسیب رساندن به گونههای کمیاب حیوانی در ایران، چه از سوی مردم و چه زیر نظر نهادهای خصوصی و دولتی، موضوع تازهای نیست. آزار تولهخرس زخمی در سوادکوه در خرداد ۱۳۹۸ که به مرگش منتهی شد، تعقیب یک راس کل از سوی آفرودبازان در کویر مرنجاب در آبان ۱۳۹۹ که به مرگ حیوان انجامید، و مرگ گرگ دستآموز در مازندران به ضرب گلوله در اواخر سال گذشته تنها نمونههایی از بیگانگی مردم با نحوه رفتار با حیوانات وحشی و حتی نوعی دشمنی با حیات وحش است.
حیواناتی که در باغ وحش نگهداری میشوند، نیز حال و روز بهتری ندارند. بهمن سال گذشته بود که مدیر باغوحش ارم از بیماری عفونی و درنهایت مرگ یک قلاده مادهپلنگ به نام «ماوی» خبر داد که سال ۹۸ از پارک پردیسان به آن محل منتقل شده بود. در همان زمستان، چند ماهی پس از مرگ آلفا در سال ۹۸ و کاسیا در سال ۹۹ در دلفیناریوم برج میلاد، بوریس، شیر دریایی این مجموعه، نیز که به مرکز نگهداری حیوانات صفادشت فروخته شده بود، جان باخت. این حیوان در حالی به مرکز نگهداری حیوانات صفادشت منتقل شده بود که پیشتر، سابقه تلف شدن زرافه، گورخر آفریقایی، و یک قلاده ببر در کارنامه این مرکز ثبت شده بود.
گزارش و تصویرهای منتشر شده در خبرنیوز از باغ وحش شیراز در فروردین امسال نیز نشان میدهد که حیواناتی که در این محیط نگهداری میشوند، در وضعیت بسیار بدی به حال خود رها شدهاند. بر اساس گزارش منتشرشده در این پایگاه خبری، گرازهای باغ وحش شیراز در محیطی سرشار از پلاستیک و زباله دور خود میچرخند، سگهایی که در سلولهای تاریک زندگی میکنند، در نبود نگهبانها سنگباران میشوند و خرس بیقرار آن فضا به اختلال «زوکوزیس» مبتلا است و حرکات تکراریاش ناشی از آموزش نیست، بلکه به دلیل اختلال ناشی از زندگی اجباری درازمدت در محیطهای مصنوعی و بسته است.
در کنار اینها، انتشار آگهیها و خبرهایی مبنی بر فروش غیرقانونی شیر، پلنگ، و انواع تمساح برای نگهداری در محیطهای خانگی، نشان میدهد که آسیب رساندن به حیوانات در ایران وارد مرحله جدیدی شده است.
همین یک هفته پیش خبرگزاریها از کشف یک قلاده شیر نر که غیرقانونی در باغی در استان گلستان نگهداری میشد، خبر دادند. به گفته کارشناسان حیات وحش، این شیر نر جوان که در باغ وحش به دنیا آمده بود، به واسطه قاچاقچیان در همان مرحله نوزادی از مادر جدا شده و در باغی در حوالی شهر گرگان نگهداری میشد.
در حالی که به استناد ماده هشت آیین نامه اجرایی قانون شکار و صید، خرید و فروش و واردات و صادرات همه جانوران وحشی، اعم از بومی و غیربومی و زنده و کشته، بدون کسب پروانه از محیط زیست ممنوع و مستلزم مجازات است، به نظر میرسد که نظارتی بر قاچاق حیوان و انواع حیوانآزاری در محیطهای خصوصی یا عمومی از سوی سازمان محیط زیست یا سایر نهادهای مرتبط در کار نیست و روز به روز تعداد بیشتری از آنها در معرض آزار و تلف شدن قرار میگیرند.