آوازخوانی زنان در سالهای پس از انقلاب به سرنوشت متفاوتی دچار شد. استعدادهایی که میتوانستند در داخل کشور روی صحنه بروند و به کار و هنر خود و اقتصاد موسیقی رونقی ویژه ببخشند، فضایی نشاطآور و لذتبخش برای خود و طیفی از مخاطبان بیافرینند، و ایدهها و نمودهای تازهای در گونهها و ژانرهای مختلف موسیقی ایجاد کنند، به دلیل سختگیریها و برداشتهای محتسبمزاجانه فقهی از خواندن زنان، یا کنج انزوا اختیار کردند، یا ترجیح دادند به جای ماندن در وطن و بیفعالیتی و محدودیتهای فراوان، ترک یار و دیار کنند، رخت خویش بیرون کشند و در دیار دیگر بخت خویش بیازمایند.
«شکیلا محسنی صداقت» که با نام هنری «شکیلا» در فضای خارج از ایران مطرح شد، از این دست آوازخوانان زن است که در چهار دهه گذشته توانست به یکی از خوانندگان مهم و پرطرفدار ژانری بین موسیقی پاپ و سنتی بدل شود. او از سال ۱۹۹۱ کارش را به شکل حرفهای آغاز کرد و در این مدت به شکل پیوسته آلبومهای بسیاری (نزدیک به ۲۰ آلبوم) و نیز تکترانههایی منتشر کرد که از سیر مستمر و پیوسته کارهایش خبر میدهد؛ و اجراهای صحنهای او نیز نشان میدهد که خوانندهای مسلط به ابزار صحنه و اجرای صحنهای و زنده موسیقایی است.
اجرا در برنامه فریدون فرخزاد در ۹ سالگی
هرچند زندگی هنری شکیلا بارقهای در دوران کودکی او دارد، شکل جدی آن از میانههای دهه سوم زندگیاش آغاز شد. او البته خود در گفتوگویی با برنامه تلویزیونی «تاکشو» منصور سپهربند (ژانویه ۲۰۲۱) از خواندن در برنامه شو «میخک نقرهای» فریدون فرخزاد یاد کرده است؛ زمانی که ۹ سالش بود و پدرش را هم از دست داده بود. در آن برنامه، فرخزاد از صدایش به خوبی یاد کرد و شاید اگر خود و مادرش میخواستند، امکان فعالیت جدی برایش فراهم میشد، اما او در نهایت ترجیح داد که آن مسیر را ادامه ندهد؛ تا سن ۲۲ سالگی که به آمریکا و شهر ساندیگو و نزد خالهاش آمد.
او دو سال اول را درس کامپیوتر خواند، اما بیعلاقگی به آن رشته سبب شد تا به دنبال درس و تحصیل موسیقی برود. ولی ازدواج و بچهداری او را از ادامه جدی تحصیل باز داشت تا زمانی که در سال ۱۹۹۱ نخستین آلبومش را با عنوان«"با من مدارا کن»، با شرکت «فارس ویدیو» به بازار عرضه کرد. در همان سالها دو اثر دیگر را هم با این شرکت منتشر کرد، تا در نهایت شرکتی بزرگتر به سراغش آمد تا تولید و عرضه کارهایش را بر عهده گیرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شکیلا در همان گفتوگو گفته است که معروفترین کارش برداشتی از ترانه محلی «نوایی» است که سبب شد تا در هر کنسرتی که در هر گوشه و کنار دنیا برگزار میکند، درخواست برای اجرای نوایی در زمره فصلالخطاب مخاطبان قرار گیرد و او هم آن را اجرا کند.
برخی از مهمترین کارهای او عبارتند از: هیچ مگو، غیبت نور، آخرین کوکب، اشک مهتاب، آن سوی بیسو، شعله بیدار، مژده آزادی، و شهر عشق.
در تمامی این آثار او کوشیده است در انتخاب ترانهها و تصنیفها، به سرودههای شعرای کهنی چون مولانا و حافظ و سعدی توجه کند و در کنار آن، اشعار برخی از شاعران معاصر را نیز در خوانشهای خود به کار گیرد؛ از جمله چند سروده از «فروغ فرخزاد» که ملودی آنها را نیز خود ساخته و پرداخته است. اثری به نام «فریاد» هم از جمله آثاری است که او خود ملودی آن را ساخت.
خواندن به زبانهای دیگر، قرار گرفتن در پرفروشهای بیلبورد
بخشی دیگر از تواناییهای شکیلا، اجرای آثاری به زبانهای دیگر است. خود در همان گفتوگوی تلویزیونی اشاره کرده است که در سالهای اولیه شروع به فعالیت، چند کار، از جمله یکی از ترانههای معروف «ویتنی هیوستن»، را در اجراهایی بازخوانی میکرد، و حتی ترانه تایتانیک «سلین دیون» را هم در چند اجرا خواند، اما تا سه دهه بعد عملا اندیشه رفتن به سراغ کارهای انگلیسی به ذهنش خطور نکرده بود. او بالاخره از میانههای دهه دوم قرن ۲۱ به سراغ این ژانر میرود. از این منظر، او را می توان با گوگوش مقایسه کرد که حداقل بسیاری از ایرانیان اجراهایش را به زبانهای عربی، ترکی، فرانسوی، و یکی دو ترانه انگلیسی به خاطر دارند. شکیلا اما از گوگوش هم چند گامی جلوتر رفته است و علاوه بر زبان انگلیسی، به زبانهای اسپانیایی، کردی، و حتی هندی اجرای برنامه داشته است. اجرای او از ترانه معروف «شیرین شیرین» به کردی، از پرطرفدارترینهای آثار او است که هایده، و پیش از او نیز جلالالدین محمدیان، خواننده معروف کرمانشاه، اجرایش کرده بودند.
اما آنچه اسباب شهرتی، هرچند موقت، برای او در میان مخاطبان انگلیسیزبان شد، از جمله اثری که اندک شهرتی نیز یافت و در صدر برخی از سایتهای معروف موسیقی مثل «بیلبورد» قرار گرفت، ترانهای به نام «Fall Away» بود که شکیلا در آن به شکلی ماهرانه ملودی و یک واژه مکرر «نوایی» از قطعه معروف موسیقی خراسان را به همین نام، با موسیقی جاز ترکیب کرد که در نوع خود ابتکاری جالب توجه بود. پس از این اجراها بود که یکی دو کمپانی آمریکایی به سراغش آمدند تا روی صدایش به زبان انگلیسی سرمایهگذاری کنند، اما او در همان گفتوگو اشاره میکند: «آنها به من گفتند اگر بخواهی در این زمینه موفق شوی، باید بین دو تا سه سال به شکل مرتب و حتی ۲۴ ساعته در خدمت ما باشی و به توصیههای ما عمل کنی. به من گفتند باید تور کنسرتی را که برایت برنامهریزی کردیم که از اجراهای متعدد و پیوسته در شهرهای کوچک و تالارهای کوچک شهرهای بزرگ آمریکا شروع میشود، به شکل جدی دنبال کنی تا بتوانی سری بین سرها در بیاوری و موفق شوی.» شکیلا اما میگوید که چنان انرژی و پشتکاری را شاید سی سال قبل داشت، اما اکنون گام نهادن در این وادی برایش بسی دشوار است.
با این حال، او به گفته خودش چند کار به زبان انگلیسی خواند و بهخصوص اثری را با بهرهگیری ازاشعار مولانا اجرا کرد که در نوع خود شنیدنی است. صدایش در انگلیسی لطیف و جذاب است و به گفته خودش، برخی از دنبالکنندگان کارهایش زبان فارسی نمیدانند، اما صدایش را دوست دارند و کارهایش را دنبال میکنند و به همین دلیل او مجبور شده است برای برخی از آثارش در کانال یوتیوب خودش، زیرنویس انگلیسی هم قرار دهد تا مخاطبان انگلیسی، گذشته از شنیدن صدایش، به مفهوم شعری که میخواند نیز پی ببرند.
کارهای انگلیسیاش عمدتا با مفاهیمی مانند صلحدوستی، توجه به محیط زیست و هشدار برای تخریب دریاهاو اقیانوسها ساخته شده است. او در همان گفتوگو یکی از دلایل توفیقش را همسرش میداند که به او در ساخت کلیپهای حرفهای و برنامهریزی کنسرتهایش بسیار کمک کرده است. یکی از دو فرزندش نیز میخواسته است راه مادر را در خوانندگی ادامه دهد، اما در نهایت و پس از چند ماه فعالیت اولیه، عطای کار را به لقایش میبخشد.
حسی خوب که به مخاطب هم انتقال مییابد
اگر یکی از ویژگیهای هنر را همانا بازتاباندن وجوه درونی شخصیت هنرمند در اثر و آفرینش هنریاش بدانیم، شکیلا را باید چنین هنرمندی نام نهاد؛ هنرمندی که به نظر میرسد اشعاری فضای عرفانی سرودههایی که میخواند، به نوعی در چهره و سیمای آرام او میتوان دید و حس کرد. خوانندگی دنیایی متفاوتتر از نوازندگی است، چرا که ساز حنجره (یا همان آواز) بیشترین نزدیکی را به لحاظ حسی و عاطفی به فرد هنرمند دارد و عملا آوایی است که از درون او برمیخیزد. هنگامی که این «ساز» بخواهد نجواگر تجلیات درونی هنرمند باشد، به یک عنصر بیش از همه نیاز دارد، و آن صداقت هنری است و به نظر میرسد خانم شکیلا توانسته است خود و هنرش را یکی کند و نتیجه را به مخاطب انتقال دهد تا او نیز با شنیدن این صدا و آوا، به حسی از آرامش دست یابد.
نکته جالب در همان گفتوگو، توصیه به افرادی است که قصد گام نهادن در مسیر خوانندگی دارند که به گفته او، خواندن و موفقشدن در این عرصه، به منظومهای از رفتارها نیاز دارد که بخشی از آن به تواناییهای ذاتی افراد، مانند صدای خوب، ارتباط دارد و بخشی دیگر به موارد اکتسابی، مانند تمرین منظم و گسترده، دانستن نتخوانی در اندازه ضرور، و شناخت دقیق ریتم همراه تمرینهایی برای اجراهای صحنهای، و البته حسن خلق و برخورد مناسب با مخاطبان و دوستداران کارهای خواننده، مرتبط است که به نظر میرسد شکیلا در شروع هفتمین دهه عمر خود، بسیاری از اینها را با خود دارد.