سید رحمان در اطراف پاسگاهی متروکه در منطقه تنگی دره، حد فاصل استانهای لوگر و وردک، در میان بقایای آثار سه جنگ افغانستان در ۴۰ سال گذشته به دنبال چند تکه آهنپاره بود تا با فروش آنها بتواند برای کودکانش در زمستان لقمه نانی فراهم کند. او میدانست که احتمال دارد میان این بقایای جنگ مواد منفجرنشده هم وجود داشته باشد که زندگیاش را با خطر روبهرو کند؛ اما گرسنگی شش فرزندش، هر ترسی را در دل او کشته بود. او با فرزند ۹ سالهاش در میان این زبالههای جنگ در جستوجوی آهنپارهها بود که ناگهان گلوله خمپارهای منفجر شد. سید رحمان کشته و فرزندش زخمی شد. پس از آن جاوید، فرزند سید رحمان دیگر به این منطقه بازنگشت؛ اما دیر شده بود و سید رحمان دیگر زنده نمیشد.
جستوجو برای آهنپارهها که بهای هفت کیلو از آن، یک دلار آمریکایی میشود، بخشی از تلاش مردمی است که در کنار پاسگاههای متروکه نظامی زندگی میکنند. آنان با این که میدانند در میان این زبالهها مواد منفجرنشده هم وجود دارد؛ اما مجبورند برای یک لقمه نان، جان خود را به خطر بیندازند.
نیویورکتایمز، در گزارشی به نقل از مقامهای سازمان ملل متحد میگوید، از زمان سلطه طالبان در افغانستان ۱۸۰ نفر در اثر انفجار جنگافزارهای منفجرنشده در میان پاسگاههای متروکه، جان خود را از دست دادهاند. این آمار میتواند خیلی بیشتر از گزارش سازمان ملل متحد باشد؛ زیرا در بسیاری از مناطق افغانستان، کشته شدن در اثر انفجار موادمنفجره به هیچ نهادی گزارش داده نمیشود، بهویژه پس از سلطه طالبان که گزارشدهی به دلیل نبود نهادهای فعال در این زمینه انجام نمیشود.
به نظر میرسد تلفات انسانی ناشی از این انفجارها در افغانستان، در حال افزایش است؛ زیرا با سقوط دولت پیشین، از مناطقی که مینگذاری شدهاند، حفاظت نمیشود. از سوی دیگر نهادها و موسسههای بینالمللی که در زمینه پاکسازی این مناطق فعالیت می کردند، دیگر در افغانستان فعال نیستند و مناطق خطرآفرین بدون کنترل رها شدهاند. برای شماری از دلالان آهنقراضه، بازار این تجارت بسیار گرم است. محمدامین در استان وردک، شرکت خرید آهنپاره دارد. او میگوید بخشی عمدهای از آهنپارههایی که از اطراف شهرها و مناطق جنگی جمعآوری میشوند، مواد منفجرنشده نظامیاند که بسیار خطرناک است. این مواد را کودکان از کوهها و اطراف پاسگاههای متروکه نظامی جمع میکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در حال حاضر این آهنقراضهها به کارخانههای ذوب آهن در شهر کابل فروخته میشوند. طالبان از انتقال این آهنقراضهها به پاکستان که خریداران بهتری داشت، جلوگیری کرد. به گفته مسئولان کارخانه ذوب آهن خان در کابل، روزانه پنج کامیون آهنقراضه به این کارخانه میرسد. محمدرحیم نوری، رئیس بخش امنیتی کارخانه خان که مسئول بررسی آهنقراضهها نیز است، به نیویورکتایمز گفت در شش ماه گذشته حدود ۱۰ درصد آهنقراضهای که به کارخانه رسیده است، مواد منفجره و تسلیحات نظامی بوده و ما ناگزیر همه را به زبالهدانی کارخانه انداختیم. این مواد بیش از اندازه و خطرناکاند.
پس از کشته شدن سید رحمان و زخمی شدن فرزندش، موسسه (HALO TRUST) که یک موسسه خیریه مینزدایی بریتانیایی است، پاکسازی منطقه را بر عهده گرفت. به گفته مسئولان این موسسه در حدود ۶۰ تن مواد منفجره در منطقه وجود داشت. به گفته هلو ترست، هنوز هم صدها کیلومتر منطقه مینگذاری شده در افغانستان وجود دارد که در ۲۰۲۴ از مین پاک خواهد شد. در دولت پیشین، ۱۲ کشور برای عملیات پاکسازی مین و مواد منفجره به افغانستان کمک مالی کردند. اما با سقوط دولت پیشین، کمکهای مالی جهانی به افغانستان قطع شد.
عبدالحبیب که ریاست نهاد دولتی پاکسازی مین را بر عهده دارد، میگوید ما هفت دفتر منطقهایی خود را از دست دادیم، زیرا منابع مالی لازم را نداریم. تعداد کارکنان این نهاد از ۱۰۰ نفر به ۱۲ نفر کاهش پیدا کرده و عملا عملیات پاکسازی مناطق مختل شده است. تعداد مینروبهای موسسه هلوتراست هم که در گذشته در حدود پنج هزار نفر بود، حالا به سه هزار تن کاهش پیدا کرده است، زیرا کشورهای کمککننده، با توجه به تحریمهای آمریکا، دوست ندارند در دام این تحریمها بیفتند.
به نظر میرسد با پایان جنگ در افغانستان، مناطقی که مواد منفجره خطرناک دارند، افزایش یافته است. از جنگ روسها و آمریکا، مواد منفجره زیادی در افغانستان باقی مانده است، از جمله نارنجکهای منفجرنشده که کودکان آن را با طلا اشتباه میگیرند. محمد آصف که در روستایی در منطقه تنگی دره زندگی میکند، میگوید در ۲۰ سال گذشته ۶۰ تن از روستای ما در اثر این مواد کشته و زخمی شدهاند؛ اما از زمان سقوط دولت پیشین و سلطه طالبان ۱۰ تن دیگر هم کشته شدهاند. طالبان در مناطقی که بمبهای دستساز میساختند، بهاندازه کافی مواد منفجره باقی گذاشتهاند.
به گزارش سازمان ملل متحد، بیشترین تلفات ناشی از این انفجارها به کودکان اختصاص دارد؛ زیرا آنان برای پیدا کردن آهنپارهها، کوهها و تپههای اطراف روستاها را جستوجو میکنند. آخرین گزارش سازمان ملل متحد که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد، نشان داد که ۸۰ درصد تلفات ناشی از مواد منفجره باقیمانده از جنگهای پیشین را کودکان تشکیل میدهند. (۸۴ کشته و ۲۳۰ زخمی)
عینالله، کودک پنج سالهای است که در همان منطقهای که سید رحمان کشته شد، در جستوجوی آهنپاره است. او با خواهرش به آنجا میرود و چیزی که در دست دارد، بقایای یک پیشران راکت (آرپیجی) است. با این که موسسههای خیریه به این کودکان آموزش میدهند که به مناطق خطرناک نزدیک نشوند؛ اما عینالله میگوید من از بمب نمیترسم، خانوادهام گرسنهاند و هر چیزی که فروشی باشد و پولی بابت سیر کردن شکم فراهم کند، پیدا میکنم.