انتخاباتهای مقدماتی حزب جمهوریخواه در سه ایالت کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و جورجیا به پایان رسید. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده آمریکا، در هر سه انتخابات از کسانی در برابر نامزدهای مورد حمایت افراد با نفوذ حزب متبوعش حمایت کرده بود. غالب ناظران سیاسی، پیش از آغاز مه ۲۰۲۲، تحلیل میکردند که انتخاباتهای مقدماتی جمهوریخواهان در ماه مه یک «همهپرسی کوچک» است در مورد میزان محبوبیت ترامپ در بین پایگاه اجتماعی محافظهکارهای آمریکا.
نتایج نظرسنجیهای موسسههای مختلف–چه لیبرال و چه محافظهکار–از محبوبیت گسترده ترامپ در میان بدنه اجتماعی محافظهکارها حکایت داشت و همچنان نیز دارد. با اینوجود نخستین انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه در سوم ماه مه به این محبوبیت جسمانیت بخشید. پیروزی جیمز دیوید ونس در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان در ایالت اوهایو ثابت کرد محبوبیت چهلوپنجمین رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، تا چه اندازه در جهت دادن به سرنوشت حزبِ محافظهکارها موثر است: حمایت ترامپ از ونس در انتخابات مقدماتی مجلس سنا، آرای این چهره جوان را، در کمتر از ۲۰ روز، از ۲۳ درصد به ۳۲ درصد رساند.
نتایج انتخاباتهایی که در حد فاصل ۱۷ مه تا ۲۴ مه در سه ایالت آمریکا برگزار شد، اگرچه خواسته ترامپ را تمام و کمال محقق نکرد، اما نشان داد محبوبیت او تا چه اندازه بر آرای جمهوریخواهان تاثیرگذار است: چهرههای متنفذ حزب جمهوریخواه جز در انتخابات مقدماتی فرمانداری در ایالت جورجیا، که در ادامه به آن اشاره خواهد شد، در هیچ یک از رقابتهای مهم حریف او نشدند.
در انتخاباتهای ایالت کارولینای شمالی، که هفدهم مه برگزار شد، ترامپ از سه نامزد حمایت کرد: برای مجلس سنا از تد باد، برای مجلس نمایندگان از بو هاینز و مدیسون کاتورن. در نهایت اما تنها دو نفر نخست پیروز شدند و کاتورن نتوانست بلیط حزب جمهوریخواه برای حضور در انتخابات نوامبر ۲۰۲۲ را به دست بیاورد.
با اینحال پیروزی تد باد مهمترین نتیجهای بود که ترامپ میتوانست در کارولینای شمالی بهدست بیاورد. باد، هم بهلحاظ سیاسی و هم بهلحاظ ایدئولوژیک، مهرهای مهم برای جریانی بهحساب میآید که در حال حاضر دونالد ترامپ رهبریاش را بر عهده دارد. این تاجر ۴۹ ساله جزو افرادی است که، پس از شکست ترامپ در سال ۲۰۲۰، از ادعای تقلب صورت گرفته در انتخابات ریاستجمهوری گذشته کاملا حمایت کرد.
پس از وقایع ۶ ژانویه ۲۰۲۱، و حمله گروههایی (که برخی آنها را حامیان ترامپ خواندنند) به ساختمان کنگره آمریکا، گروهی از جمهوریخواهان عضو سنا و مجلس نمایندگان به تغییر نتیجه انتخابات رای مثبت دادند؛ تد باد، در مقام عضو مجلس نمایندگان، یکی از اعضای این گروه ۱۴۷ نفره بود. پیش از آن نیز، به همراه ۳۸ عضو دیگر مجلس نمایندگان، نامهای را امضا کرده بود و از وزارت دادگستری دولت فدرال خواسته بود، به ادعای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری رسیدگی شود؛ تد باد نویسنده و مبتکر آن نامه بود.
از سوی دیگر، تد باد از جمله چهرههایی بهحساب میآید که نگاه ایدئولوژیکش با ترامپ جور است. این موضوع را میتوان از حمایت سفتوسخت کمیته «باشگاه ترقی» (Club for Growth) از کارزار انتخاباتی او دید. این کمیته، در جریان رقابتهای انتخاباتی هفدهم ماه مه، منابع مالی مورد نیاز کارزار انتخاباتی باد را، با دستودل بازیِ کمسابقهای، تامین کرد. بر پایه گزارشهای منتشر شده در این زمینه، «باشگاه ترقی»، تنها در یک هفته پایانی رقابتها، ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از هزینههای تبلیغات تلویزیونی تد باد را پرداخت.
اما کمیته «باشگاه ترقی» را نمیتوان صرفا یک گروه سیاسی بهحساب آورد. اصلیترین هدف این کمیته، هدفی ایدئولوژیک است. «باشگاه ترقی» را گروهی از میلیاردرهای آمریکایی، از جمله جف یاس و ریچارد ایلاین، بنیان گذاشتهاند و ماموریت اصلی گروهشان را مقابله با نظام مالیاتی ایالات متحده آمریکا تعریف کردهاند. چنین هدفی از یک باور ایدئولوژیک نشات میگیرد. این گروه، به لحاظ نظری، به نحله فکریای تعلق دارد که به باورشان نهاد دولت باید کمترین دخالت را در سازوکارهای بازار آزاد داشته باشد و حتی از منظر برخی از جناحهای رادیکالترشان، مثل لیبرتارینها که نقش بسزایی در تعیین آخرین سیاستهای دولت ترامپ در مقابله با همهگیری کرونا ایفا کردند، باید تا الغای کامل نهاد دولت پیش رفت.
از این منظر گردانندههای «باشگاه ترقی» نظام مالیاتی فعلی در ایالات متحده را یکی از ابزارهایی میدانند که دولت بهواسطه آن در کار بازار آزاد اختلال ایجاد میکند. از نظر این گروه، نظام مالیاتی تا جایی قابل قبول است که هزینههای دولت را در انجام وظایف قانونیاش تامین کند؛ هزینههایی مثل تامین امنیت اجتماعی که مهمترین عامل ثبات بازار بهحساب میآید. به گمان این گروه نظام مالیاتی آمریکا، حتی پس از سه اصلاح اساسی به نفع این جریان فکری در دولتهای ریگان، جورج دبلیو بوش و ترامپ، همچنان مخل سازوکارهای بازار آزاد است و به اصلاحات بیشتری نیاز دارد.
«باشگاه ترقی» اگرچه در ایالتهای اوهایو و پنسیلوانیا از چهرههایی حمایت کرد که بهنوعی رقبای ترامپ بهحساب میآمدند ولی از نظر ایدئولوژیک با او در یک جبهه قرار دارند. ترامپ نیز جزو مخالفان جدی دخالت دولت در سازوکارهای بازار آزاد است. بیستم ژانویه ۲۰۱۷، وقتی ترامپ مراسم سوگند ریاست جمهوری و سخنرانیاش به پایان رسید، او، در مقام چهلوپنجمین رئیس جمهوری آمریکا، به اتاق کارش آمد و، آنگونه که در آن دوران مشهور بود، صدور «سونامی فرمانهای ویژه» را آغاز کرد.
از جمله فرمانهای ویژهای که ترامپ در نخستین ساعتهای حضورش در کاخ سفید صادر کرد، اعلام یک نبرد ایدئولوژیک تمام عیار بود. محتوای آن فرمان مربوط میشد به ابطال یکی از واپسین اقدامهای باراک اوباما در حوزه مسکن. دو هفته پیش از ورود ترامپ به کاخ ریاست جمهوری، دولت اوباما با صدور فرمانی ویژه نرخ بیمه دولتیِ وامهای مسکن را کاهش داده بود. صدور فرمان دولت اوباما دستکم نفعی ۵۰۰ دلاری را در سال برای متقاضیهای وام مسکن تضمین میکرد و خرید خانه، بهطور نسبی، برای گروههای کمدرآمد ارزانتر تمام میشد.
برخی ناظران اقتصادی درباره ابطال آن حکم از طرف دونالد ترامپ گفتند فردی که میخواست «در کنار کارگرهای از یاد رفته آمریکایی بایستد» در اولین اقدام «خانه خریدن را برای آمریکاییها گرانتر کرده است.»
با این وجود، نه اقدام اوباما انحصار بازار مسکن در آمریکا را از دست بانکدارها بیرون میکشید و نه ابطال حکم او بیش از گذشته فرصت خانه دار شدن را از طبقه متوسط و طبقه کارگر آمریکا دریغ میکرد. درگیری از اساس به موضوع دیگری دلالت داشت. دولت اوباما، که پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ در آمریکا چند نفری از والاستریتیها را به محاکمه کشانده بود، بهمنظور دهنکجی به رقبایی که دخالت دولت در تعیین سازوکارهای بازار آزاد را امری مذموم میدانند، دخالتی کوچک در بازار مسکن را مجاز شمرد. بنابراین ابطال فرمان ویژه اوباما بهوسیله ترامپ پاسخی بود به دهنکجی اوباما؛ یعنی دستِ دولت از سر بازار کوتاه.
چندی بعد که دونالد ترامپ، به نقل از مجله فوربس، «ثروتمندترین کابینه تاریخ معاصر آمریکا» را تشکیل داد، این رویاروییِ ایدئولوژیک با دموکراتها روشنتر شد. او چند روز پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶، و در نوامبر همان سال، یکی از جنجالیترین وزرای کابینهاش را معرفی کرد. ترامپ در توصیف زنی که از فوریه ۲۰۱۷ تا ژانویه ۲۰۲۱ سکان نظام آموزشی آمریکا را بهدست گرفت، چنین نوشت: «بتسی دیواس فردی نابغه و یک مدافع پرشور آموزش و پرورش است. ما، تحت رهبری دیواس، نظام آموزشی آمریکا را اصلاح خواهیم کرد.»
با اعلام شدن نام دیواس بهعنوان نامزد احتمالی پست وزارت آموزش، صدای اعتراض غالب رسانهها و ناظران بلند شد. منتقدها میگفتند بتسی دیواس به غیر از دفاع از فکر گسترش مدارس خصوصی و ضدیت با آموزش همگانی رایگان، سابقه دیگری در امر آموزش ندارد. از این منظر رهبرهای اتحادیههای معلمها، انتخاب دیواس به وزارت آموزش را ایدئولوژیکترین انتخاب ممکن میدانستند و شخص او را سرسختترین مخالف مدارس عمومی آمریکا.
با اینحال رقبای فکری و سیاسی محافظهکارها در حال حاضر دست بالا را در کاخ سفید دارند. جناح چپ حزب دموکرات، از جمله مشهورترین چهره این جناح یعنی برنی سندرز، اعتقاد دارد باید نهاد دولت این اختیار را داشته باشد تا بهواسطه افزایش مالیات بخشهای ثروتمند جامعه کیفیت آموزش همگانی و رایگان را، چه در سطح مدارس و چه در سطحی آموزش عالی، ارتقا دهد. استدلالشان در این زمینه این است که آموزش یک حق همگانی بهحساب میآید و بالا بودن کیفیت آن، مثل کیفیت آموزش در کشورهای اسکاندیناوی، به تحقق خیر جمعی منجر خواهد شد.
به همین علت یکی از مهمترین برنامههای دموکراتها برای سال ۲۰۲۳ بالا بردن مالیات ثروتمندها است که به به مذاق گروههایی مثل «باشگاه ترقی» و چهرههایی مثل دونالد ترامپ خوش نمیآید. از این جهت حضور احتمالی افرادی چون تد باد در مجلس سنای آمریکا، نه تنها میتواند موضع جمهوریخواهان را در برابر برخی اصلاحات فرهنگی مد نظر لیبرالها تقویت کند، بلکه میتواند سد راه اصلاحات اقتصادی مد نظر جناح چپ دموکراتها نیز باشد.
از این گذشته، دونالد ترامپ در درگیری سیاسی عمیقی که با چهرههای متنفذ حزب متبوعش دارد، نیازمند افرادی است که به وفاداریشان اطمینان کامل داشته باشد. عمق این درگیری را میتوان در انتخابات فرمانداری ایالت جورجیا دید. دونالد ترامپ در این انتخابات از دیوید پردو، سناتور سابق این ایالت، حمایت میکرد. با این همه، مایک پنس، معاون ترامپ در کاخ سفید، حامی برایان کِمپ بود که در نهایت نیز در این انتخابات پیروز شد و نشان داد ترامپ در راه رویارویی با چهرههای متنفذ حزب جمهوریخواه راه آسانی در پیش ندارد.