هر سال که مدیران اپل در صحنه درندشت دفاتر درندشتتر خودشان مدل جدید آیفون را معرفی میکنند جلوی آنها مجموعه کارتهایی قرار دارد. در برخی از این کارتها دوربینهای جدید را معرفی کردهاند و برخی هم عکسهای جدیدی هستند که همان دوربینها گرفتهاند. برخی دیگر از کارتها نیز نشانگر فرایندهای ساخت گوشی هستند یا نشان میدهند که اگر گوشی از دست کاربر روی زمین یا درون آب بیفتد از بین نمیرود.
یک کارت هم که کمتر به چشم میآید اما هر سال در این رویداد حضور دارد فهرست مشخصات است. اما این فهرست پر از اختصارات حوزه فناوری برتر مثل «بیویآر»، «پیویسی» و «مرکوری»، فهرست امکاناتی نیست که اپل به گوشی اضافه کرده است بلکه مواد زیانباری است که اپل در آن به جا گذاشته است.
این کارت در واقع پاسخ اپل به سئوالی است که به طور فزاینده راجع به تمامی محصولات این شرکت مطرح میکنند: این محصول چه آسیبی به محیط زیست میزند؟ در واقع اپل هم قصد دارد نظر مشتری را به این نکته جلب کند که برای کاهش آسیبرسانی محصولاتاش بیکار ننشسته است و همچنین بگوید که قبول دارد هنوز کارهای زیادی مانده که باید انجام دهد.
فیل شیلر رییس بخش بازاریابی اپل در معرفی این کارت در مراسم آیفون گفت: برای این کارت اهمیت زیادی قائل هستیم. به همین دلیل است که هیچ وقت آن را از قلم نمیاندازیم و میخواهیم همچنان گستره آن را افزایش دهیم.
در پی همان مراسم، «لیزا جکسون» قائممقام ابتکارات حوزه محیط زیست، خطمشیها و جامعه اپل و رییس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست که در لندن است با سربلندی از پیشرفتهای زیستمحیطی آیفون جدید میگوید که افزون بر تقویت پردازندهها و دوربینهای آن انجام گرفته است. اما به روشنی از کارهای انجام نداده هم میگوید و این که تمایل دارند به بهبودها شتاب بدهند.
جکسون به ایندیپندنت میگوید «به نظرم قسمت جالب قضیه اینجاست که داریم آهسته و پیوسته به پیش میرویم. آنقدر آهسته که این فقط بخشی از ماجرا است و نه قسمت جذاباش. نمیخواهیم بگوییم «ببینید ما چه کردهایم» بلکه بیشتر میخواهیم بگوییم «ما که گفتیم روی این قضیه کار خواهیم کرد و هر محصول جدیدمان داستان خودش را دارد».
جکسون میگوید این بار ماجرایی که در آیفون جدید بیش از همه به آن مباهات میکند به مواد به کار رفته در قطعه ارتعاشدهنده کوچکی به نام موتور ضربهایلمسی مربوط میشود که گوشی به کمک آن میتواند سقلمه ظریفی به کاربر بزند. این قطعه کار خود را با اتکا بر آهنرباهایی انجام میدهد که از موادخام نادر زمین ساخته شدهاند و اکنون این مواد قابل بازیافت است و اعتبار زیستمحیطی گوشی جدید را افزایش میدهد.
البته همین مورد هم نشان میدهد که هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. «هنوز در آیفونهای معمولی هم حدود یک چهارم عناصر نادر زمین را به کار گرفتهاند. بنابراین قضیه هنوز تمام نشده است».
وقتی اپل اعلام کرد راهبرد «بساز و نابود نکن» را دنبال خواهند کرد و میخواهند کاری کنند که گوشی همراه بخشی از چرخه اقتصاد شود تا بتوان از قطعات کهنه در گوشیهای جدید آیفون دوباره استفاده کرد با مشکلاتی بنیادی مواجه شد که بازیافت میتواند پاسخی به یکی از آن مشکلات باشد. به گفته منتقدان، بخشی بسیار زیانبار در فرایند ساخت گوشهای هوشمند همین استخراج کردن مواد نادر از زمین است که البته خیلی هم دشوار است.
«به آسانی میتوان دریافت که علت نادر بودن این مواد نایاب بودن آنها نیست بلکه به خاطر آن است که میزان تراکم آنها در معادن خیلی کم است و برای استخراج کردن آنها باید خیلی انرژی و وقت صرف کرد بنابراین عاقلانه است که به همان میزان وقت و انرژی بگذاریم و آنها را از گوشیهای اسقاط استخراج کنیم».
سایر قسمتهای این گوشی جدید هم مایه مباهات خانم جکسون است: مواد خامی مثل آلومینیم که ربات آیفونخردکن دیزی از گوشیهای اسقاطی به دست میآورد در گوشیهای جدید به کار گرفته میشود و کبالت باتریهای کهنه را هم با موفقیت بازیافت میکنند و در باتریهای جدید به کار میبرند.
اما هنوز مواد خام و فرایندهایی هستند که نیاز به بهبود دارند. اپل همچنان برای ساختن گوشیهایاش به سراغ مواد خام جدید و فرایندهای جدید میرود و برای آن که سازگاری با محیط زیست و پایداری زیستمحیطی را تا حد امکان در چنین فرایندهایی حفظ کنیم باید با چالشهای جدیدی دست و پنجه نرم کنیم.
جکسون میگوید: «داریم پیشرفت میکنیم. اما گاهی میگوییم ای کاش میشد سرعت را هم افزایش داد. ۱۴ ماده خام را در دستور کار قرار دادهایم و میزان پیشرفت در هر یک از این موارد یکسان نبوده است. در مورد برخی بحث فناوری در میان است. در مورد برخی هم بحث مقیاس. گاهی هم بحث چیزهای احمقانهای مثل مقررات حمل و نقل و چگونگی جابجا کردن مواد خام در میان است. یعنی باید همزمان در تمامی این موارد اقدام کنیم».
اپل سعی دارد معضلات فنی را با راهکارهایی شبیه راهکارهایی که برای محصولات خود به کار گرفته برطرف کند. مثل دستگاه بسیار دقیق و قوی دیزی که برای از هم جدا کردن قطعات گوشی نه سوار کردن قطعات به کار میرود و از پیشرفتهای فناوری استفاده میکند.
سایر مشکلات کمتر به فناوری برتر مربوط میشود اما حل کردنشان هم آسان نیست مثل رعایت مقررات نقل و انتقال مواد خام که نیاز به ریزهکاریهای حقوقی دارد تا مبادا اپل در مسیر رسیدن به اقتصاد چرخهای مقررات و قوانین را اشتباهاً زیر پا بگذارد. مسائل لجستیکی سنتیتر هم وجود دارد. برای مثل نباید حمل و نقل پسماندها آن قدر زیاد باشد که میزان دیاکسید کربن تولید شده بیشتر از میزان کاهش یافته بر اثر بازیافت باشد.
جکسون میگوید: در این جور کارها یک عالم به آدم خوش میگذرد اما یک عالم هم زحمت دارد.
به گفته جکسون این مشکلات جوری نیستند که بتوان آنها را یک روزه حل کرد و قال قضیه را کند. همان طور که اپل رشد میکند چالشهای زیستمحیطی هم بیشتر میشود. همان طور که احتمالاً سریعترسازی گوشیهای اپل را پایانی نیست مسائل مربوط به پایداری زیستمحیطی هم تمامی ندارد.
جکسون میگوید: «راستش را بخواهید به نظر من این روند تا ابد ادامه خواهد داشت. دلیلاش را خواهم گفت. مثل زمانی که انرژی مصرفی شرکت را ۱۰۰ درصد تجدیدپذیر کردیم. در سال ۲۰۱۷ من و تیم گفتیم الان دیگر ۱۰۰ درصد انرژی مصرفیمان در سراسر جهان از نوع تجدیدپذیر است اما برای حفظ نسبت ۱۰۰ درصد باید مدام کار کرد. چون مدام داریم تأسیسات جدید میسازیم، گروه اضافه میکنیم، فروشگاه اضافه میکنیم، مراکز داده اضافه میکنیم و در تمامی اینها باید به سرعت مصرف انرژی را به صد در صد تجدیدپذیر تبدیل کنیم».
اپل باید روند تولید محصولات جدید را ادامه دهد و مبنای این محصولات ممکن است مواد خام جدیدی باشد که ابتدا به ساکن چندان دارای پایداری زیستمحیطی نباشند.
جکسون میگوید: «به نظر من همیشه باید نوآوری کنیم و همگام با نوآوریها باشیم. هرگز نباید در اپل جلوی نوآوری را بگیریم. اما همان طور که اسم نوآوری پیدا است همیشه از آن عقب هستیم. وقتی اپل به سراغ مواد خیلی جدیدی میرود باید به فکر چگونگی بازیافت کردن آنها باشیم. البته همکاریمان به قدری تنگاتنگ است که میتوانیم بپرسیم حالا که دارید مشخصات این ماده را در میآورید نمیشود فکری هم برای بازیافت آن بکنید؟»
جکسون میگوید یکی از رهیافتهایی که برای مطرح شدن هر چه بیشتر این پرسش دنبال کرده است کوچک نگهداشتن گروه خودش بوده است. یعنی سعی کرد اهداف گروه خودش را در کل فرایند طراحی تزریق کند نه آن که مبلغان محیطزیست را به اتاق طراحی گسیل کنند و سایر طراحان را کلافه کنند (اپل به حریم خصوصی نیز همین رویکرد را دارد و سعی میکند اصول خود را همچون بذری در ذهن تمام کارکنان بکارد نه آن که دیدهبان فداکاری را وارد میدان کند که فرایند را مختل کند): «نمیرویم یقه مشتی مهندس تولید یا طراح محصول را بگیریم و همه را به گروه محیط زیست بیاوریم. قبل از هر چیز باید توجه داشت روش کار اپل این گونه نیست. همكاری جزو سرشت طراحی است و اگر با طراحان تعامل نداشته باشيم به معنای آن است كه يك جاي كار ميلنگد. همه را همان جایی که هستند نگه داشتیم و شروع به ایجاد گروهی مجازی از افراد سراسر شرکت کردیم که افزون بر هر کار دیگری که میکنند با اهداف ما در زمینه تغییر اقلیم و مواد خام همدلی دارند و آنها را میشناسند. این گروه در گذر زمان بزرگتر شده و از زنجیره بالاتر رفته است. اکنون به طور مرتب در مراحل خیلی ابتدایی فرایندها با طراحان بحث میکنیم».
جکسون خیلی روشن میگوید نه آن که کلیت اپل و فرایند طراحی آن با چنین تفکری سازگار باشد بلكه بحثهای دشواری ممکن است رخ دهد: «نه آن كه گاهی انتخابهای دشوار پيش نيايد. چون با كاركردها يا امكاناتی سرو كار داريم که به راستی حالت دگرگونشوندهای دارند. ولی تا آن جا كه ممكن است سعي داريم مشكلات را قبل از آن كه به چالشهای واقعی تبديل شوند برطرف كنيم.
جکسون باز هم به روشنی میگوید كه كارهای زيادی باقی مانده است كه بايد انجام بدهيم و انتقادات زيادی هم در راه است.
او ميگويد: «اين طور نيست كه در اپل همه تمام وقت در فكر چنين چيزهايی باشند. اما آن قدر آدم داريم كه كار شركت برایشان مهم باشد و محصولی بسازند كه به باور خودشان در روش ساخت آن حساسيت زيادی برای مسائل زيستمحيطی زمين قائل شدهاند».
او ميگويد با گذشت زمان اين نگرش از صافی عبور میكند و به سطوح بالای شركت راه میيابد و كسانی را كه قاعدتاً ساليان سال بعد از اين آيفونها را طراحی خواهند كرد تحت تاثير قرار ميدهد.
او به حمايتهای تيم كوك و دن ريچو رييس بخش سختافزار در كمك كردن به تزريق هر چه بيشتر ارزشهای زيستمحيطی به سراسر شركت اعتقاد دارد. آنهايی که از همان آغاز با محصولات سروكار دارند مثل جانی ايو، طراح مشهور اپل كه به خلق مشهورترين محصولات اپل كمك كرد و در حال ترك كردن اين شركت است و همچنين اوانز هنكی رييس گروه طراحي «خيلی حساسيت دارند كه محصولات ما هر چه قدر هم جالب و نمادين باشند برای محيطزيست زمين هم عالی باشند».
او ميگويد: به نظر من خيلي خوب است كه بلندپايگان و بالادستهای اين گروهها نيز به راستي احساس مسئوليت كنند و مشكلات دشوار را مطرح كنند.
جکسون باز هم به روشنی میگوید اپل اگر هم بخواهد اين اهداف را محقق كند هنوز راه درازی باقی مانده است. كارهای نكرده زيادی داريم. جكسون شرح ميدهد كه چطور به سراغ همكاراناش در اپل ميرود و از آنها در مورد مسائل زيست محيطی میپرسد و میگويد پایبندی اپل به توليد محصولات پايدار روشن است اما لزوماً به طور كامل محقق نشده است: «هر چند گاه به دفاترشان سری میزنم میگويم "چه خبرها؟" و آنها میگويند "ای بابا از كجا بدونم. نمیدونم." سازمان بزرگی داريم. مقداری زمان میبرد تا به هدفمان برسيم».
از ايرپادهای اپل خيلی انتقاد كردند و در نهايت هم باتری آنها كاركرد مناسبی نداشت و به علت استفاده از روش ساخت چسبی و كوچكاندازه ممكن نبود كه باتریها را عوض كنند. در همان مقطع بود كه به كپه بيخاصيتی از پلاستيك و باتری تبديل شدند.
اپل برای آن كه مشكل را حل كند پيشنهاد داد كه ايرپادهای قديمي را در ازای دريافت ۳۹ دلار با ايرپاد جديد عوض كند و برای اين مبلغ هم صورتحساب تعويض باتری صادر میكند در حالی كه در كل ايرپاد جديدی تحويل میدهد. ايرپادهای قديمی دريافتی را هم به كارگاههای مخصوصی میفرستند تا اجزایشان را تجزيه كنند و مواد خام جديد را از درون آنها استخراج كنند.
اين شركت همچنين چندی پيش از اجرای برنامهای به نام برنامه تعمير مستقل خبر داد كه دست فروشگاهها را در تعمير محصولات اپل بازتر ميگذارد تا بلكه عمر اين محصولات افزايش يابد. جكسون ميگويد «علت اجرای اين برنامه پاسخ دادن به دغدغههای مردم بود».
بهرغم پاسخ دادن اپل به چنين دغدغههايي، تداوم انتقادات يقيناً به خاطر آن است كه شركتهای سختافزاری به نماد واضح مصرف تبديل شدهاند: فلزات و پلاستيكهايی را سرهم ميكنند كه سالی يك بار تمام آنها را بايد روزآوری كرد و چندی بعد دور انداخت. جكسون به روشنی به اين واقعيت اشاره میكند كه اپل برای مقابله با چنين ديدگاهی میبايست كارهایش را مورد تأكيد بيشتری قرار میداد.
او میگويد: در گذشته اين موضوع را روشن نكرده بوديم كه اين كار بخشی از هويت ما است. به عهده ما است كه اين كار را انجام بدهيم. معتقدم بهتر ميتوانيم اين كار را انجام بدهيم.
او به تلاشهايی كه اپل در زمينه جنگلكاری و بازيابی مواد خام انجام میدهد اشاره كرد و هم چنين از كارهای خاصتری مثل اختصاص اولين نمايش در خدمات اپلتیویپلاس به فيلم ملكه فيلها ياد كرد كه درباره زيستگاهها حيوانات در كنيا است.
جكسون میگويد: به نظر من هميشه در اطرافمان جماعتی را داريم كه كنار گود نشستهاند و میگويند فلان كار را انجام ندادهايد و من به طور معمول در جوابشان میگويم بله «هنوز» انجام ندادهايم.
اگر هم اپل تضمين بدهد كه پايداری زيستمحيطی محصولاتاش را هر چه بيشتر كند لزوماً به معنی آن نيست كه ساير شركتها نيز همين كار را بكنند. به خصوص شركتهايی كه تحت فشار مداوم و مشابهی قرار ندارند. بنابراين سبزگرايی بايد بخشی حياتی از اصول اخلاقی، بازاريابی و كسب سود شركتها باشد. ساير شركتهايی كه چنين نام و نشان مشهوری ندارند و ارزش كمتری دارند با زير پا گذاشتن چنين پایبندیهايی و تن ندادن به سرمايهگذاری در شيوههای توليد پايدار به آسانی میتوانند شركتهای دارای پايداری زيستمحيطی بيشتر را تضعيف كنند.
بنابراين خطر آن وجود دارد كه اصولی مثل پايداری زيستمحيطی و رعايت حريم خصوصی مانند اصول طراحی مطلوب و عملكرد سريع، حالت تجملی پيدا كنند و فقط آنهايی كه استطاعت خريدن محصولات گرانتر را دارند از آن بهرهمند شوند. جكسون قبول ندارد كه آيفون جزو محصولات تجملی باشد و ميگويد: «به نظر من محصول پركيفيتی است» و مشخص است كه به نظر ی اين معضل را بايد از طريق وضع كردن مقررات برطرف كرد.
«نقش دولت اين است كه جلوی آنها را بگيرد. اگر میگوييم داشتن هوای پاك، آب پاك، رسيدگی به تغيير اقليم، بهرهبرداری واقعاً كارآمد از مواد خام و امثالهم جزو خواستهای اجتماعی ما است پس بايد نهادی هم برای اجرای آنها و مسئوليتپذير كردن افراد وارد عمل شود».
اين استدلال درست است اما به شرطی كه سياستمداران هم در صحنه حضور داشته باشند. ولی هيچ تضمينی نخواهد بود اگر كسی را به رياست جمهوری ايالات متحده برگزينند كه منكر تغيير اقليم است و فوری نگرشها را عوض میكند.
جكسون ميگويد: «خب رهبران سياسی عوض میشوند ولی دانشمندان و جماعتی كه كار فنی انجام میدهند باقی میمانند و به نظر من در كل خيلی درستكار هستند. عالم سياسی است كه گاهی مشكل درست میكند نه علم».
با اين حال دستوركارها را سياستمداران تعيين میكنند. كارهای فعالان زيستمحيطی هر اندازه هم كه شورانگيز باشد باز هم خطر آن هست كه گوش سياستمداران بدهكار آنها نباشد.
با اين حال جكسون میگويد استدلال كردن آسانتر شده است.
او ميگويد: «به نظر من همه چيز را كه كنار بگذاريم يكی از مزيتهايی كه در حال حاضر از آن برخوردار هستيم اين است كه انرژی پاك واقعاً ارزانتر است. ناگهان از مزيتی برخوردار شدهايم كه براي ما هواداران محيط زيست سابقه نداشته است: آن چه كه به نظر ما محشر است ارزانتر هم هست. كاری كه متوليان بايد بكنند اين است كه راهی پيدا كنند تا آن را وارد سياستهای عمومی كنند».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او ميگويد به شكلهای مختلفی میتوان اين كار را انجام داد. برای مثال میتوان ماليات كربن وضع كرد. ولی در فرايند چنين كاری بايد تأكيد كرد كه «به دنبال گزينههای گرانتر نيستيم» و اين كه «نمیخواهيم به نگرش قديمیمان برگرديم كه خواهان اعمال نوعی نظارت باشيم و نظارت هم خرج دارد. من واقعاً خواستار گذار به سازوكاری هستم كه از هر لحاظ بهتر باشد».
او ميگويد استدلال ساده اقتصای برش دارد و رهبران اپل هم تحت فشار آنهايی هستند كه برای شركت كار میكنند. طبيعتپسند بودن ممكن است از منظر عقلانيت اقتصادی مطلوب نباشد ولي جوانان و كاركنان متعهد سيليكون ولي و جاهای ديگر خواهان تغيير هستند.
جكسون كه به تازگی از مراسم هفته اقليم سازمان ملل برگشته است میگويد در آن جا جلوههايی از همين انرژی جوانی را به چشم ديده است و گرتا تونبرگ با سخنرانی تند و تيزی كه در آن جا انجام داد به رهبران جهان به خاطر آن كه حمله نمیكنند حمله كرد.
گرتا تونبرگ گفت: «با حرفهای توخالیتان روياها و كودكی مرا ربوديد. چشم تمامی نسلهای آينده به شما است اگر امید ما را نابود کنید، هرگز شما را نخواهیم بخشید. شما را راحت نخواهیم گذاشت. همین حالا، همین جا خط و نشان میکشیم».
جکسون از این که میبیند جزو همان جنبش است «شاد و خوشحال» است.
جکسون میگوید: «جالب این است که ”فوریت بیامان حال حاضر“ را به آدم گوشزد میکند» و بعد سخنانی از مارتین لوتر کینگ را نقل قول میکند: حسی که واقعاً در تمامیت خشم و درماندگی آنها وجود دارد این باور است که باید این کار را انجام دهیم و میتوانیم انجام دهیم.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent