آرامگاه سعدی؛ مرد نکونامی که حاکم ظالم را به «خواب نیمروز» توصیه کرد

محسن فروغی آرامگاه سعدی را با الهام از معماری ایرانی و با اقتباس از کاخ چهل‌ستون اجرا کرد

آرامگاه سعدی‌ــ میراث آریا

در کوهپایه شمال شرقی شیراز، در انتهای خیابان بوستان و کنار باغ دلگشا، شاعر و نویسنده‌ای در خاک آرمیده است که به قول محمدعلی فروغی، پژوهشگر تاریخ و ادبیات، «شیوه نثر فارسی را چنان دلنشین ساخت که زبانش، زبان رایج فارسی شد و ایرانیان سخن گفتن را از او آموختند».

آرامگاه سعدی که سالانه گردشگران بسیاری را از نقاط مختلف به تماشا فرامی‌خواند در تعطیلات نوروز ۱۴۰۴ نیز در فهرست پربازدیدترین مکان‌های تاریخی و فرهنگی ایران قرار گرفت. به‌ طوری‌ که بر اساس داده‌های وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در بازه زمانی ۲۵ اسفند تا نهم فروردین، ۲۲۶ هزار و ۶۵ نفر از آن بازدید کردند.

درباره اهمیت و جایگاه سعدی در زبان و ادبیات فارسی، ده‌ها کتاب و مقاله به نگارش درآمده، با این حال همچنان ناگفته‌های بسیاری درباره این شاعر پرآوازه وجود دارد. هنوز هم همان‌گونه که محمدعلی فروغی در مقدمه‌اش بر تصحیح گلستان نوشت، بسیاری از ایرانیان، سروده‌های سعدی را در گفتار روزمره‌شان به مثل و کنایه و تشبیه بر زبان می‌آورند و هر جا نیاز به مثال آوردن از متن ادبیات ایران در باب رخدادهای روز باشد، به آثار سعدی رجوع می‌کنند.

مثل همین سال‌های اخیر که آزار و اذیت‌های حکمرانی علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، به اوج رسید، ایرانیان بارها در توصیف شرایط موجود به گلستان سعدی گریز زدند و زندگی تحت سلطه «حاکم جبار» را با روایت‌هایی از این کتاب که خالقش را به حکمت می‌شناسند، توصیف کردند. از جمله حکایتی در باب «سیرت پادشاهان» که «ملک بی‌انصافی» را به خواب نیمروز توصیه می‌کند تا در آن، یک نفس خلق را نیازارد. 

این حکایات بارها در حساب‌های کاربری ایرانیان با مخاطب قرار دادن حاکمان جمهوری اسلامی منتشر شدند.

مرد نکونام ساکن باغ دلگشا

سعدی شیرازی، سراینده بوستان و نویسنده گلستان که نوروز امسال به‌طور میانگین روزانه ۱۶ هزار نفر از آرامگاهش بازدید کردند، زاده قرن هفتم هجری بود. ایرانیان او را با القابی مانند «شیخ اجل» و «استاد سخن» می‌شناسند و سخنوران، اندیشمندان و اهالی شعر و ادبیات سایر ملل نیز آثار منثور و منظومش را ستوده‌اند.

سعدی در سال‌هایی که اتابکان در فارس حکمرانی می‌کردند، چشم به دنیا گشود. در نوجوانی پدرش را که بسیار از او آموخته بود، از دست داد و پس از یورش مغول‌ها، ایران را به مقصد بغداد ترک کرد تا در مدرسه نظامیه این شهر تحصیل کند.

پس از آن، به شام، حجاز و دیگر نقاط جهان سفر کرد و سرانجام با کوله‌باری از تجربیات سفر که خود به «خوشه‌چینی» تشبیهش کرد، به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف ساکن شد. او در همین خانقاه درگذشت و در خاک آرمید.

پیشینه آرامگاه سعدی

قدیمی‌ترین داده‌های تاریخی درباره آرامگاه سعدی گزارش ابن‌بطوطه است که می‌گوید نزدیک به ۶۰ سال پس از فوت سعدی، به دستور شمس‌الدین محمد صاحب‌‌دیوان، وزیر هلاکوخان ایلخانی، مقبره‌ای بر مزار سعدی ساخته شد، اما با دستور یعقوب ذوالقدر که در سال ۹۹۸ حمکرانی فارس را به عهده داشت، این مقبره به طور کامل تخریب شد و اثری از آن باقی نماند.

حدود ۲۰۰ سال پس از آن، کریم‌خان زند دستور داد در محل آرامگاه پیشین عمارتی ساخته شود. بنای جدید با گچ و آجر و به ارتفاع دو متر بر فراز مزار سعدی استوار شد.

آرامگاه سعدی در دوران قاجار نیز از یورش حکمرانان و مذهبیان تندرو در امان نماند و یکی از مراجع تقلید شیراز به دلیل انتساب سعدی به اهل سنت دستور داد سنگ آرامگاهش را بشکنند.

منصور رستگار فسایی در کتاب «علی‌اصغر حکمت شیرازی» نقل کرده است که پس از آن تخریب، در سال ۱۳۰۴، ابراهیم قوام‌الملک «دیوار مقبره را تجدید کرد و اشجار کاجی بر آن‌ نهاد». در همین دوره بود که یک بار به دستور فتحعلی‌خان صاحب‌دیوان مرمت شد و چند سال بعد نیز سنگ جدید آرامگاه به اهتمام حبیب‌الله‌خان قوام‌الملک شیرازی نصب شد. آخرین متولی، خادم و کلیددار آرامگاه سعدی قبل از تجدید بنای فعلی کربلایی سید زین‌العابدین حسینی نیک بود که سال ۱۳۲۱ خورشیدی  بر اثر بیماری حصبه فوت کرد.

آرامگاه جدید، ره‌آورد علی‌اصغر حکمت و محسن فروغی

آرامگاه سعدی تا سال ۱۳۲۷ در دوران پهلوی دوم به همین شکل پابرجا بود تا اینکه علی‌اصغر حکمت، رئیس وقت انجمن آثار ملی، و علی سامی، رئیس انجمن آثار ملی در شیراز، اجرای طرح ساخت بنای جدید را که ایده آن چندین سال قبل مطرح شده بود، پیگیری کردند.

حکمت، بسیاری از ساختمان‌های فرهنگی و بعضی از آرامگاه‌­های مشاهیر را در زمان پهلوی اول و هنگامی که وزیر معارف وقت بود، نوسازی و مرمت کرد اما بنای آرامگاه سعدی در زمانی نوسازی شد که از کناره‌گیری حکمت از وزارت حدود یک دهه می‌گذشت و او در سمت ریاست انجمن آثار ملی و دبیر کل یونسکو در ایران فعالیت می‌کرد.

در ابتدا قرار بود طراحی آرامگاه سعدی نیز مانند آرامگاه حافظ به آندره گدار، معمار برجسته فرانسوی سپرده شود، محمد دبیرسیاقی در کتاب «راه‌آورد حکمت» درباره دیدار و گفتگوی حکمت با گدار در نخستین روزهای فروردین ۱۳۲۷ به نقل از او، نوشته است: «موسیو گدار که برای نقشه ساختمان سعدیه آمده­ است، دیشب وارد شد و امروز ناهار را با من صرف نمود، ورود او بسیار به‌موقع و محل حاجت است، عصر دو و نیم بعداز ظهر به بقعه سعدیه رفتیم، اعضای انجمن آثار ملی فارس نیز بودند. مجلس پذیرایی فراهم بود. جماعت کثیری از نخبه وجوه و محترمین و تجار و روسای ادارات و فرهنگیان به دعوت آمده­ بودند، ابتدا من چند کلمه در خیرمقدم و تشکر سخن گفتم. مردم فارس حقیقتا از این اقدام خشنود هستند و پس ­از زدن کلنگ، مجلس خاتمه پذیرفت.»

با وجود این، طراحی آرامگاه سعدی در نهایت به محسن فروغی، سپرده شد و او نیز با همکاری علی‌اکبر صادقی طراحی بنا را آغاز کرد. این طرح با الهام از معماری ایرانی و با اقتباس از کاخ چهل‌ستون اجرا شد. محسن فروغی فرزند محمدعلی فروغی بود. محمدعلی فروغی سال‌های زیادی از عمرش را صرف پژوهش در آثار سعدی کرد و هنوز هم تصحیح او از بوستان و گلستان از معتبرترین نسخه‌های موجود است.

ساخت آرامگاه جدید حدود چهار سال به طول انجامید و سرانجام در سال ۱۳۳۱ طی مراسمی رسمی با حضور محمدرضا شاه پهلوی و ملکه ثریا در شیراز افتتاح شد. در این مراسم محمود حسابی، وزیر فرهنگ وقت، علی‌اصغرخان حکمت و شماری از صاحب‌منصبان، تاجران و شاعران شیراز حضور داشتند.

ویژگی‌های معماری سعدیه

آرامگاه سعدی بنایی برگرفته از اصول معماری قدیم و مدرن ایرانی است که هشت ستون در ورودی آن دیده می‌شود. از بیرون، بنا به شکل مکعب است و از درون به‌صورت هشت‌ضلعی طراحی شده است. سنگ مزار سعدی در مرکز این عمارت هشت‌ضلعی قرار دارد و سقف آن با کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ تزیین شده‌ است.

در هفت ضلع ساختمان، هفت کتیبه از گزیده‌های گلستان، بوستان، قصاید، بدایع و طیبات شیخ سعدی به خط ابراهیم بوذری نگاشته شده‌ است. یک کتیبه دیگر نیز حاوی توضیحاتی از علی‌اصغر حکمت درباره چگونگی ساخت آرامگاه است.

بنا دیوارهایی از جنس مرمر و گنبدی لاجوردی با کاشی‌های فیروزه‌ای دارد. ساختمان اصلی آرامگاه از دو ایوان عمود بر هم تشکیل شده است و در بخش‌های مختلف آرامگاه، اشعاری از سعدی دیده می‌شود. از جمله قصیده‌ای در ضلع شرقی با این مطلع: بسی صورت بگردیده‌ است عالم/ وز این صورت بگردد عاقبت هم.

بر ورودی آرامگاه نیز این بیت معروف شیخ اجل نقش بسته است: ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید/ هزار سال پس از مرگ او گرش بویی

قنات سعدیه و حوض ماهی 

در گذشته، در عمق ۱۰ متری صحن آرامگاه، قناتی جریان داشت که آب آن به «حوض ماهی» می‌ریخت و باغ دلگشا را در همسایگی آرامگاه سعدی سیراب می‌کرد.

برخی متون تاریخی قدمت قنات آرامگاه سعدی را به دوران ایران باستان نسبت می‌دهند. برخی دیگر نیز معتقدند که این قنات به دستور خود سعدی ساخته شد. آنچه مسلم است، این قنات نزد مردم ارج و قرب بسیاری داشت. برخی برای حاجت‌روایی در آن آب‌تنی می‌کردند، گروهی سکه در آن می‌انداختند و برخی دیگر چند جرعه از آب آن را بر سر جوان‌ها می‌ریختند تا بختشان باز شود.

گفته می‌شود که شیرازی‌ها رسم داشتند شب چهارشنبه‌سوری را با شستشو در آب این قنات آغاز کنند. ابن‌بطوطه نیز روایت کرده است که دوستداران سعدی پیش از ورود به آرامگاه، خود را در آب این حوض می‌شستند. محمدعلی موحد، استاد زبان و ادبیات فارسی، هم تایید کرده است که در گذشته رسم بود ایرانیان هنگام بازدید از مقبره سعدی، جامه خود را در حوض مرمرین آن بشویند.

آب این قنات از چشمه‌ای می‌جوشید که از زیر کوه سعدی سرچشمه می‌گرفت و برای استفاده از آن، چاه‌هایی در عمارت‌های بالادستی آرامگاه حفر شده بود.

حوض ماهی که مانند نگینی درخشان در سمت چپ آرامگاه سعدی قرار دارد، ساختمانی هشت‌ضلعی با زیربنای بیش از ۳۰ مترمربع است که از طریق ۲۸ پله به صحن آرامگاه متصل می‌شود. اما در سال‌های اخیر، این حوض و قنات سعدیه در نتیجه بی‌اعتنایی و نبود اراده برای نگهداری و محافظت خشک شده‌اند.

به گواهی فعالان میراث فرهنگی، از زمان ساخت سازه جدید آرامگاه سعدی در هفت دهه گذشته، اقدام موثری برای مرمت و بهسازی آن صورت نگرفته است. در سال‌های اخیر، به‌تناوب تصاویری از این بنا منتشر شد که نشان می‌داد سنگ‌ها و کاشی‌های آن در آستانه فروریختن‌اند، دیوارها ریزش کرده‌اند و خطر فرونشست برخی بخش‌ها وجود دارد.

با این حال، مسئولان محلی همواره مدعی‌اند که بودجه کافی برای مرمت آرامگاه سعدی ندارند. این در حالی است که تنها در ایام نوروز، روزانه دست‌کم ۱۶ هزار نفر از سعدیه بازدید کرده‌اند. یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد که درآمد حاصل از این تعداد گردشگر می‌تواند بخش قابل‌توجهی از هزینه‌های مرمت را تامین کند، اما مشخص نیست این درآمدها چگونه و کجا هزینه می‌شوند.

بیشتر از فرهنگ و هنر