آمار و ارقام منتشر شده از منابع رسمی در ایران، حاکی از افزایش روزافزون مقوله خشونت در سطح جامعه ایران است. این سطح افزایش خشونت صدای بسیاری از کارشناسان و مسئولان امر را در آورده و زنگ خطر بزرگی برای جامعه ایران است. جامعهشناسان یکی از دلایل روند صعودی خشونت در سالهای اخیر را نبود شادی و یا کنترل بیش از حد آن دانستهاند. گفتنی است در تازهترین رده بندی جهانی صورت گرفته توسط موسسه گالوپ، مردم ایران از لحاظ معیار شاد بودن در رده پنجم کشورهایی قرار گرفته که بدترین وضع را دارند.
براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور، شمار مراجعان نزاع در جامعه در ۴ ماه نخست سال ۱۳۹۸ برابر با ۲۱۵ هزار و ۶۴۳ نفر برآورد شده است که از این تعداد ۶۹ هزار و ۷۷۴ نفر را مردان و ۱۴۵ هزار و ۸۶۹ نفر را زنان تشکیل میدهند. بر اساس این آمار همچنین شمار نزاع در پایتخت برابر با ۳۶ هزار و ۱۸۲ نفر است.
این در حالی است که بسیاری از زنان در ایران تمایلی به اعلام شکایت در زمینه خشونتهای خانگی ندارند، بهطوری که حسین ناریان، بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب در ایران آمار مربوط به خشونتهای خانگی علیه زنان را «آمار سیاه» خوانده است. ناریان معتقد است یکی از دلایل خشونت علیه زنان نگرشهای جامعه به زنان است. جامعهای که در آن نوع نگاه مردسالارانه وجود دارد و موجب میشود که نگاه به زن و مرد تحت تاثیر قرار بگیرد.
حسین ناریان، بازپرس دادسرا میگوید یکی از دلایل خشونت علیه زنان نگرش جامعه به زنان است- STR / AFP
سال گذشته دولت حسن روحانی اقدام به تدوین لایحه منع خشونت علیه زنان کرد اما قوه قضائیه همچنان نظر خود را در خصوص آن تا مدتها ارائه نکرده است.
اگر بخواهیم تعریفی از خشونت داشته باشیم باید بگوییم که رفتاری است كه هدف آن صدمه زدن به خود و یا دیگران است. خشم و پرخاشگری ممكن است بدنی ( زدن – لگد زدن – گاززدن)، لفظی (فریاد زدن، رنجاندن) و یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران (چیزی را به زور گرفتن) باشد. در این خصوص دو دیدگاه عمده نظیر دیدگاه زیستشناسی و دیدگاه اجتماعی وجود دارد. عوامل مختلفی میتواند در این زمینه موثر باشد كه از آن جمله میتوان به عوامل اقتصادی، فقر، گرانی، تحریم و عدم توانایی در فراهم كردن اسباب و وسایل مورد نیاز، كاهش تاب آوری و تحمل مردم جامعه، افزایش الگوهای خشونت زا در جامعه و.... اشاره كرد.
نقش جامعه در کاهش یا افزایش خشونت
امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس؛ معتقد است که خشونت ذاتی و ارثی نیست و این جامعه است که فرد را خشن میکند. خشونت فرآیند ذهنی است و جنبههای بیرونی و درونی در بروز آن موثر است. این جامعهشناس در گفت و گو با خبرگزاری برنا گفته است که دلایل زیادی از جمله مشکلات اقتصادی، تعصبات فکری، نوع تربیت خانوادگی، تک سرپرست و بی سرپرست بودن خانواده، بیکاری، فقر، رشد و گسترش خشونت در رسانههای جمعی و گروهی، اختلالات روانی، عقدههای فکری، قدرتطلبی، کاهش آستانه تحمل، استفاده از مواد مخدر و روانگردان از مهمترین عوامل موثر بر افزایش نزاع و خشونت در جامعه است.
مساله خشونت از زمان تشکیل نطفه در رحم مادر موثر است. همچنین نبود تفریحات شادیآور جمعی، تحریمها و مشکلات اقتصادی، تاخیر در ازدواج، طلاق، تعطیلات آخر هفته و برنامههای کسلکننده تلویزیون حتی رنگهای محیط اطراف و... مجموعهای از عوامل هستند که باعث بروز خشونت و افزایش نزاع و درگیری میشود.
این جامعهشناس معتقد است که احساس تبعیض یا گزینشی عمل کردن در بروز رفتار خشونتآمیز موثر است همچنین کسی که فرد دیگری را تهدید یا تحقیر یا تمسخر میکند، دچار خشونت شده است.
امانالله قرایی، جامعهشناس، معتقد است خشونت ذاتی و ارثی نیست و جامعه است که فرد را خشن میکند- AFP
قراییمقدم با اشاره به اینکه نزاع یکی از مصادیق خشونت است، گفت که در منطقهای که دعوا پدیدهای عادی تلقی میشود و جزو فرهنگ آن منطقه محسوب میشود زمینه بروز خشونت بیشتر است. مردم بر حسب تجربه دریافتهاند که هرجا دست به خشونت بزنند به هدفشان دست پیدا میکنند و زبان خشونت تبدیل به ابزاری برای رسیدن به خواستهها و نظرات شده است.
او با اشاره به اینکه روند رو به رشد خشونت در جامعه باعث خواهد شد که جامعه ما جزو خشنترین کشورهای جهان باشد بیان داشت که، زندگی در فضای شهری به دلیل اینکه انجام امور سرعت بالایی را میطلبد، از این رو، افراد درگیر خشونت و عصبانیت بیشتری میشوند. در مقابل زندگی در یک جامعه کوچکتر به طور نمونه جوامع روستایی، از آنجایی که سرعت حرکت جامعه در انجام امور در حد پایینی است، بنابراین با میزان بروز خشونت پایینتری نسبت به جوامع شهری مواجه است.
در پایان با نگاهی اجمالی به حوادث در جامعه میتوان گفت که برای رفع معضل خشونت،باید سطح استانداردهای اجتماعی در جامعه بالا برود. وقتی سطح استانداردهای اجتماعی بالا میرود، امنیت روانی مردم هم ارتقا پیدا میكند. بنابراین از همان دوران كودكی باید تلاش كنیم تا سطح انتظارات و عواطف را به كودكانمان آموزش دهیم و از طریق آموزش و پرورش همدلی را در میان آنها ایجاد كنیم.
باید سعی كنیم شیوهها و راهكارهای مدیریت خشم را به كودكانمان آموزش دهیم و تلاش كنیم تا چرخه خشم را كنترل كنیم. مثلا شرایط ایجاد قلدری و یا گردن كلفتی را از بین ببریم و شرایط مطلوب تخلیه هیجانی را جایگزین آن كنیم. میتوانیم میزان نشاط اجتماعی را در جامعه از طریق برگزاری موسیقی و كنسرت و... افزایش دهیم. در این شرایط افراد وارد تعامل و گفت و گو شده و زمینه خشم از بین میرود.