برای آنکه بفهمم چه ایمیلهایی برایم آمده، نیازی نیست آنها را باز کنم. میدانم چند نامه دیگر به فهرست بلندبالای نامههای مردان دوجنسگرایی اضافه شده که توصیههایم را طلب میکنند. به مثابه یکی از فعالان اصلی دوجنسگرایی، مرجع مردانی شدهام که در پی راهنمایی و حمایتهایم برای مدیریت زندگی در خفا و مسیر آشکارسازی خودند. باعث افتخارم است که به من رجوع میکنند، اما توان من برای کمک به آنها محدود است.
اگر میپندارید بیشتر این نامهها از سوی مردان جوان است، اشتباه میکنید. در واقع اکثرشان از طرف مردان مسنتر و اغلب متاهل است. مردانی که جنسیت خود را در اعماق [وجودشان] دفن کردهاند و حالا که متاهل و بچهدار شدهاند، نمیدانند همسرشان خودشان را دوست دارد، یا شخصیت دگرجنسگرایی را که در طول این چند دهه نقش آن را بازی کردهاند.
احتمال بسیار زیادی میرود که مردان دوجنسگرا گرایش جنسیشان را مخفی کنند. طبق مطالعهای، فقط ۱۲ درصد مردان دوجنسگرا آشکارسازی کردهاند و با جنسیت خود باز برخورد میکنند. مطالعههای مشابهی نشان میدهد که ۸۲ درصد مردان دوجنسگرا خود را دگرجنسگرا وانمود میکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سخت نیست فهمیدن اینکه چرا آشکارسازی برای مردان دوجنسگرا دشوار است و در واقع نگرانیهای آنان هم بجا است. دوجنسگراها باید با داغ ننگ تمام مواردی که معمولا گریبانگیر سایر گروههای اقلیت جنسی و جنسیتی است کنار بیایند، اما علاوه بر آن، چالش خاص خودشان را هم دارند. آشکارسازی در واقع باعث میشود از چشم بخش بزرگی از افرادی بیفتند که سعی در جذبشان دارند.
شاهد این موضوع نتایج مطالعههایی است که نشان میدهد ۶۳ درصد زنان با مردی که با مرد دیگری رابطه جنسی داشته است، وارد رابطه نمیشوند و فقط ۱۹ درصد زنان با فرد دوجنسگرا رابطه برقرار میکنند.
این آمار نشان از این موضوع دارد، و آنچه من در دنیای واقعی میبینم نیز بسیار شبیه این است. یک فرد دوجنسگرا به من گفت دوستی دارد که سالها در برنامههای مجازی دوستیابی خود را دگرجنسگرا معرفی کرده و با زنان بسیاری آشنا شده که به هم میخوردهاند. بعد، زمانی که فهمیده دوجنسگرا است، وضعیت شناسه خود را در آن برنامه به دوجنسگرا تغییر داده و دیگر به زنی مناسب خود بر نخورده است.
اگر مردان همجنسگرا در صورت آشکارسازی دیگر برای بیشتر مردان همجنسگرا جذاب نباشند، چند نفرشان ممکن است آشکارسازی کند؟ مردان دوجنسگرا به مشکل غریبی دچارند، چنانکه یکی از آنها از من پرسید: «اگر بیشتر زنان با مرد دوجنسگرا رابطه نگیرند، آیا آشکارسازی دوجنسگرایی در واقع خودبهخود به معنای آشکارسازی در حکم همجنسگرا نیست؟»
اگر قرار باشد درستی این آمار و شواهدی را که سایر مردان دوجنسگرا برایم روایت کردهاند بپذیریم، سوالی که طبیعتا پیش میآید این است که چرا؟ چرا چنین به نظر میرسد که این همه زن با رابطه گرفتن با مردان دوجنسگرا مشکل دارند؟
خودم این تجربه را داشتهام که حتی وقتی در واقع هیچ علاقهای به طرف نداشتهام، بابت گرایش جنسیام از من روگردان شده است. یک مورد را از راهپیمایی افتخار لندن به یاد دارم. مرا به زنی غیرهمجنسگرا معرفی کردند که سرتاپا خودش را درون پرچم افتخار دگرباشان پیچیده بود، اما همین که از گرایش جنسی من با خبر شد، ۱۰ دقیقه تمام در این مورد بالای منبر رفت که چرا به هیچ وجه نمیتواند با مردان دوجنسگرا رابطه برقرار کند.
اینجا باید تمایز مهمی را روشن کرد. هیچ کس نباید وادار شود که شخص دیگر را جذاب بینگارد. اگر مرد دوجنسگرایی هیچ هیجانی در ما برنمیانگیزد، اشکالی ندارد. اما طبق تجربه خودم مشکل به داغ ننگ مربوط میشود. خودم از مردان دوجنسگرا شنیدهام که زنانی که با جنسیت آنها مشکل دارند، معمولا به پیشداوری دچارند و گمان میکنند مردان دوجنسگرا در واقع همجنسگرا بودن خود را پنهان میکنند، خیانتکار یا ناقل بیماریاند. چنین برخوردی، تبعیضآمیز و نادرست است.
در گذر سالیان پی بردهام که بسیاری تا زمانی با برابری همدلی دارند که تاثیری بر شخص خودشان نگذارد. با خوشوقتی برای زوجهای همجنسگرا کف میزنند، چون پای خودشان در میان نیست، ولی همین که پیشنهاد رابطه برقرار کردن با شخصی دگرباش به میان آید، تمامی تعصباتی که وانمود میکنند در وجودشان به هیچوجه وجود ندارد، حبابوار [از عمق وجودشان] به روی سطح میآید.
شگفتزده شدهام از شمار زیاد زنانی که به نظرشان مردان دوجنسگرا «آنقدر که باید مردانه نیستند» تا شایسته رابطه برقرار کردن با آنها باشند. همان زنانی که ممکن است خطرات «مردانگی سمی» را هم گوشزد کنند، ولی به نقش خودشان در تقویت آن توجه ندارند.
ظاهرا بخت با من یار بوده است که بهرغم دوجنسگرا بودنم، زنی یافتهام که به خود خودم عشق میورزد. برای ما جنسیت من به راستی محلی از اعراب ندارد؛ خصوصا الان که سه بچه هم داریم. من شاهد زنده این واقعیتم که بسیاری از زنان دوستداشتنی هم در این دنیا وجود دارند که در را به روی رابطه گرفتن با مردان دوجنسگرا نمیبندند، و سرمشقیام نشانگر آنکه رابطه گرفتن با مردان دوجنسگرا، شدنی است.
پند من به مردان بسیاری که به سراغم میآیند این است که اگر زنی به دلیل دوجنسگرا بودنتان نمیخواهد با شما وارد رابطه شود، بهتر است هر چه زودتر از این موضوع آگاه شوید، تا دیرتر. نباید خواهان رابطه برقرار کردن با کسی باشیم که با ماهیت ما مشکل دارد.
به نظر من بهتر هم میتوانیم عمل کنیم. به نظر من زمان آن رسیده است که تابوهای مبنی بر مشکلدار بودن مردان دوجنسگرا را درهم بشکنیم و به زنان غیرهمجنسگرا بفهمانیم که به این گزینه هم توجه داشته باشند که ما نیز صرفا مردانی محترمیم که آنها را برای رابطه برقرار کردن مناسب تلقی میکنیم.
© The Independent