به گفته اکثر منابع مطلع، طی ۴۹ روز گذشته مسئول آدمرباییهای برنامهریزیشده در ایران سربازان گمنام امام زمان و لباسشخصیهاییاند که هیچ نهادی در حکومت مسئولیت عملکرد آنها را گردن نمیگیرد.
به این ترتیب، روند ربوده شدن معترضان در ایران بهموازات دستگیریهایی که مسئول آن نیروهای گارد ویژه و نهادهای رسمی امنیتیاند، وارد مرحلهای بیسابقه شده است.
ربایش شهروندان را افرادی در جریان خیزش مردمی انجام میدهند که هیچ هویت رسمی ندارند. این گروه معترضان، فعالان مدنی، دانشجویان و روزنامهنگاران را یا شبانه در خانهها و خوابگاهها یا در ملاعام میربایند و به مکانهای نامعلوم منتقل میکنند.
این کار به گفته مطلعان، برنامهریزی جمهوری اسلامی برای ایجاد ارعاب و وحشت و همچنین نپذیرفتن مسئولیت شیوه خشن و غیرقانونی دستگیریهایی است که در طول هفتههای خیزش مردمی هر روز افزایش چشمگیر داشته است.
در این بین، انتشار ویدیوهایی که در آن افرادی اقدام به ضرب و شتم و دستگیری شهروندان میکنند، دیگر جای تردیدی باقی نگذاشته که بخشی از سرکوب معترضان به نیروهایی سپرده شده است که در سیاست ایران به نام لباسشخصیها شناخته میشوند، نیروهایی که یا از دل بسیج محلات و حراست سازمانها به صحنه آورده شدهاند یا بنا بر سوابق بهدستآمده طی سالهای اخیر، همکاران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعاتاند، افرادی که نیازی به پوشش رسمی یا در اختیار داشتن کارت و نشانه مشخص سازمانی ندارند، نیروهایی که به نظر میرسد حتی فراتر از اختیارات قانونی پلیس عمل کرده و خود را بالادست نیروهای انتظامی رسمی کشور میدانند.
آنچه عملکرد این افراد را نگرانکننده کرده آن است که به نظر میرسد نظام نیز زیر بار پذیرش سپردن وظیفه دستگیری مخالفان و معترضان به آنها نمیرود. هر بار فیلمی از خشونت این نیروها منتشر میشود، نهادهای انتظامی و امنیتی با انکار وجود چنین افرادی از پذیرش عملکرد آنها سرباز میزنند، این در حالی است که دستگیرشدگان پس از چند روز در تماسهای تلفنی خبر از حضور در بازداشتگاههای رسمی دستگاههای امنیتی میدهند.
یک نمونه از ربودن مخالفان، اتفاقی است که برای حسین رونقی، فعال مدنی، رخ داد. او در ویدیویی اعلام کرد برای پیگیری پرونده قضاییاش به همراه وکلا به دادسرا میرود. اما طبق تصاویر منتشرشده، نیروهای لباس شخصی او و وکلایش را حین ورود به دادسرا با خشونت دستگیر کردند و مورد ضرب و شتم قرار داده و ربودند.
در ماجرای هجوم به دانشگاه صنعتی شریف، باز هم بحث حضور نیروهای لباس شخصی برای ربودن دانشجویان مطرح شد. این نیروها نهتنها در ماجرای شریف که طی یک ماه گذشته در اکثر نقاط ایران، همزمان با دستگیری دانشجویان به دست نیروهای گارد ویژه و انتقال آنها به ونهای رسمی، با ماشینهایی بدون پلاک و حتی موتورسیکلت برخی از دانشجویان را ربودهاند.
در ۵۰ روز گذشته بارها فعالان رسانهای با هشدار در مورد حضور این نیروهای بینامونشان بر این مسئله تاکید کردند که پررنگ بودن حضور چنین افرادی باعث شدت گرفتن خشونتها، آدمرباییهای غیرقانونی و نامشخص بودن وضعیت نگهداری بازداشتشدگان و شکنجه و حتی تعرض به آنها میشود.
با نگاهی به اسامی افرادی که طی این مدت ربوده شدهاند و خبری از محل نگهداری آنها نیست میتوان متوجه شد برای نظام استفاده از این نیروها فرصتی است تا بدون نیاز به پاسخگویی، هر برخوردی با معترضان را توجیه کند.
آرمیتا عباسی دختر جوانی است که خبر بازداشت و انتقالش به بیمارستان و سپس ربوده شدنش از بیمارستان خبرساز شد. اما حکومت به کل وجود چنین فردی را میان بازداشتشدگان کتمان کرد. با افزایش فشار افکار عمومی و انتشار گسترده روایت تعرض به او حکومت به ناچار اعلام کرد این دختر در زندان فردیس کرج بوده و تنها برای چند ساعتی برای مداوا به بیمارستان منتقل شده و مجدد به همان محل برگردانده شده است.
نیکا شاکرمی هم نمونه دیگری از افراد ربوده شده است که سیانان (CNN) در گزارشی تحقیقی نشان داد که او شب ۲۹ شهریور در بلوار کشاورز ربوده شده و سپس کشته شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در سالهای اخیر بارها در مورد وجود بازداشتگاههای غیررسمی دستگاههای مختلف امنیتی هشدار داده شده است، اما به نظر میرسد نهتنها حکومت قصدی برای شفافسازی و قانونمند کردن روند بازداشتها ندارد، بلکه در وقایعی همچون خیزش کنونی مردم ایران از روش ربودن افراد برای برهمزدن امنیت جامعه استفاده کرده است.
یکی دیگر از نمونههای تکاندهنده ربایش شهروندان در مهرماه افشا شد. سیام مهر فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن چند نفر لباس شخصی زنی را در خیابان ربوده و با خود میبرند.
تنها چند ساعت بعد، هویت فرد ربودهشده روشن شد. او دکتر فاطمه مشهدی بود. پس از چند روز مفقود بودن، انتشار خبر انتقال این دندانپزشک به زندان اوین، روشنگر ربوده شدن حکومتی و برنامهریزی شده او بود.
اما ماجرای پیچیدهتر مسئله ربودن دکتر داریوش فرهود، پدر علم ژنتیک ایران، است که حوالی ساعت ۵ صبح هشتم آبان، دو نفر نیروی لباس شخصی او را بازداشت کردند.
حکومت ابتدا از اساس بازداشت این دانشمند ۸۵ ساله را انکار کرد. اما با انتشار ویدیویی از این پزشک پس از ۴۸ ساعت و اعلام رسمی بازجوییشدنش به دست نیروهای امنیتی، حکومت با تغییر سناریو تلاش کرد مسئله را گروگانگیری بهقصد اخاذی در پوشش نیروهای امنیتی جلوه دهد. این در حالی است که دکتر فرهود در گفتوگو با اعتماد آنلاین تاکید کرد که مورد بازجویی قرار گرفته است.
از نمونههای مشهور شانه خالی کردن از مسئولیت عملکرد لباسشخصیها در کنار آدمربایی میتوان به انتشار فیلم تیراندازی یکی از این افراد در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال اشاره کرد. روایت حکومت ناشناس بودن و فرار این فرد بود. اما در فضای مجازی کاربران با شناسایی این فرد او را از نیروهای سپاه معرفی کردند که سابقه حضور در ماموریتهای فرامرزی را نیز داشته است.
حکومت هیچ روایت دقیقی از تعداد بازداشتشدگان ۵۰ روز گذشته منتشر نمیکند، و تا امروز نام افرادی که گفته میشود ربوده شدهاند منتشر نشده و خبری از محل نگهداری آنها نیست.
مهشید مشعشعی در خوابگاه دانشگاه کرمانشاه، هلیا برخی در پاکدشت، ضحی عبدی در اصفهان، حسین اسکندری در ایذه، نیما رحیمی، آرمین کریمی، شقایق خادمی در تهران، محمدرضا طالبی، ناتان مسیح در دانشگاه هنر و معماری پارس، احمد خزانهدار در دانشگاه زاهدان، ماهان گچپزان در دانشگاه تهران، احمد مقدمنیا در دانشگاه اهواز، محمد قائدی، پارمیدا مهدیپور در اهواز، علی احمدی، امیرحسین وفاجو، اصلان صاحبدلان در دانشگاه علوم تحقیقات، محمدجواد عباسی در قلعه حسنخان، مانی لطفی در ساری، رحمان حسابی، کیانا شاهآبادی، اوستا علیزاده، دانیال حسینیان، فرینا موسوی، علیرضا جعفرزاده، سینا زحمتکش، در دانشگاه نوشیروان بابل، آرش ودودفام در دانشگاه شیراز، سعید ایراننژاد در کرمان، تنها بخش کوچکی از فهرست ربودهشدگانی است که یا هنوز اطلاعی از محل نگهداری آنها در دست نیست یا پس از چند روز خبر از انتقال خود به زندانها دادهاند. در این فهرست برخی نامهای شناختهشده در عرصه فرهنگ و هنر همانند عابد توانچه، نویسنده، و عماد قویدل، رپر و موزیسین، توماج صالحی، رپر، ماندانا صادقی، روزنامهنگار، و همسرش، رضا محمدی، هم به چشم میخورد.
ورزشکاران نیز از ربوده شدن در امان نبودند. مهسا یزدانی، مربی اسکیت، در اسالم به جرم حضور در اعتراضها به دست نیروهای ناشناس ربوده شد. همچنین جدای از دکتر ریحانه مختاریان که پس از سخنرانی در تجمع پزشکان مشهد ربوده شد، خبرها حاکی از آن است که در حمله نیروهای لباس شخصی و انتظامی به تجمع کادر درمان برابر سازمان نظامپزشکی وضعیت برخی پزشکان بازداشتشده همچنان نامشخص است.
فهرستی که پس از هشدار فرمانده سپاه مبنی بر پایان اعتراضها با هجوم گسترده نیروهای لباسشخصی به دانشگاهها و خوابگاهها مفصلتر شده است.
با بهروزرسانی هرروزه این فهرست به نظر میرسد در تمامی شهرهای صحنه اعتراضات، در کنار بازداشتهای رسمی، ربوده شدن معترضان نیز جریان دارد. در برخی ویدیوهای منتشرشده نحوه بازداشت این افراد چنان خشونتآمیز است ضرورت انتقال آنها به بیمارستان احساس میشود، درحالیکه خبری از انتقال یا حضور ولو موقت این افراد در مراکز درمانی در دست نیست.
در روزهای اخیر، انتشار فیلم کوتاهی از بازداشت توماج صالحی، رپر مشهوری که در آن شواهدی از ضرب و جرح او دیده میشود، نگرانیها از وضعیت جسمانی بازداشتشدگان مفقودی را افزایش داده است.
مسئله نحوه برخورد فراقانونی و خشونتآمیز نیروهای لباس شخصی حتی صدای برخی چهرههای شناختهشده نزدیک به حکومت را نیز بلند کرده است.
شهرام گیلآبادی از مدیران سابق رادیو جوان صداوسیما و معاون محمدباقر قالیباف در شهرداری تهران، با انتشار متنی به نحوه برخورد لباسشخصیها با خود در خیابان انقلاب پرداخت و گفت این نیروها بیدلیل بدترین ناسزاهای جنسی را خطاب به او و مادرش به کار برده و تلاش کردند تلفن همراهش را در اختیار بگیرند. گیلآبادی که برادر شهید است، نوشت فحاشی به مادرش اشک او را درآورده و شدت برخورد و فحاشی به حدی بوده که یکی از نیروهای پلیس در صحنه با عذرخواهی از او گفته است: «زورمان به اینها نمیرسد.»
آنچه در روایت گیلآبادی وضعیت عملکرد نیروهای لباس شخصی را مشخص میکند آنجا است که مینویسد این نیروها در پاسخ به اعتراض او مبنی بر اینکه «مگر مملکت قانون ندارد؟» او را به توهین به رهبری متهم کرده و گفتند: «قانون خود ما هستیم!»
این روزها شهروندان ایرانی حتی اگر در اعتراضها شرکت نداشته باشند بازهم باید نگران حال خود و عزیزانشان باشند، چرا که با وجود حضور گسترده نیروهای لباس شخصی در سطح شهرها تضمینی نیست که پس از خروج از منزل بازداشت نشوند.
در این میان، کاربران رسانههای اجتماعی با طعنه در پاسخ ادعای ناشناس بودن عوامل این بازداشتها میپرسند: «اگر معتقدید اینها مامورنما هستند، چرا وقتی ما برای شما آنها را شناسایی میکنیم دستگیرشان نمیکنید؟»