چگونه می‌توان ایران را به‌دلیل حمایت از جنگ روسیه پاسخگو دانست؟

«حالا که حمایت ایران از روسیه به واشنگتن این فرصت را می‌دهد که برای مجازات ایران به دلیل صادرات تسلیحات، سرکوب معترضان و دور زدن مذاکرات هسته‌ای کاری انجام دهد، نباید اجازه داد فرصت از بین برود»

هر بشکه از محصولات انرژی ایران که قاچاق و فروخته می‌شود، به جنگ روسیه در اوکراین کمک می‌کند‌ـ ALEXANDR DEMYANCHUK / SPUTNIK / AFP

نشریه هیل در یادداشتی در ۱۱ نوامبر (۲۰ آبان) به موضوع حمایت ایران از روسیه در جنگ علیه اوکراین و راه‌هایی برای انزوای تهران پرداخت.

در این یادداشت به قلم هنری روم، کارشناس ارشد موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، اشاره شده است: «هیچ کشور دیگری به اندازه ایران به حمله روسیه به اوکراین کمک نکرده است. علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، شخصا تهاجم مسکو را تایید و سخنان روسیه را که ناتو مقصر این درگیری است، تکرار کرد. ازنظر نظامی، تهران مسکو را با پهپادهای تهاجمی و نظارتی پیشرفته مسلح می‌کند که غیرنظامیان اوکراینی را به وحشت انداخته است.

ایران همچنین برخی از نیروهای سپاه پاسداران را در کریمه مستقر کرده است. به گفته مقام‌های غربی، تهران قصد دارد موشک‌های بالیستیک کوتاه‌بردی را که می‌تواند موقعیت روسیه در میدان نبرد را تقویت کند، به مسکو ارائه دهد. این در حالی است که دولت‌های غربی در مورد نحوه پاسخگویی به ایران، با مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.»

در بخش دیگری از این مطلب می‌خوانیم: «در روز ۴ نوامبر، وزرای خارجه گروه ۷ حمایت نظامی ایران را محکوم و بر لزوم تلاش‌های غرب برای انزوای تهران تاکید کردند. در حالی که ایالات متحده، اتحادیه اروپا و بریتانیا تحریم‌هایی را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرده‌اند، اقدام‌هایی که تا به امروز انجام شده عمدتا نمادین بوده است. این اقدام‌ها به مسدود کردن دارایی‌ها و ممنوعیت سفر علیه مقام‌ها و نهادهای نظامی ایرانی که در توسعه، فروش و ارسال پهپادها به روسیه دخیل‌اند، محدود بوده است.»

این متخصص در تحریم‌ها، مسائل اقتصادی و هسته‌ای ایران در نوشته‌اش اشاره می‌کند که رهبران غربی باید رویکرد گسترده‌تری در مورد ایران اتخاذ کنند. به عقیده او، «به جای تمرکز روی پهپادها یا موشک‌ها، باید از تصمیم تهران برای همسویی با مسکو به‌عنوان ابزاری برای اجرای تهاجمی‌تر تحریم‌های بیشتر ایالات متحده علیه ایران، به‌ویژه در بخش انرژی استفاده شود. با وجود تحریم‌های ایالات متحده، تهران روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی صادر می‌کند که بیشتر آن به چین می‌رود؛ اما دولت بایدن شدت بخشیدن به این تحریم‌ها را در اولویت قرار نداده است».

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

او تاکید می‌کند: «‌دولت بایدن در چند ماه گذشته تلاش برای محدود کردن صادرات انرژی ایران را افزایش داده، این شروع خوبی است، اما حمایت گستاخانه ایران از روسیه در جنگ اوکراین، فرصت بیشتری برای ایالات متحده فراهم می‌کند که اقدام‌های بیشتری علیه جمهوری اسلامی انجام دهد. واشنگتن باید این را در نظر بگیرد که نگرش‌های پیشین در مورد خرید انرژی از ایران نمی‌تواند ادامه یابد. فروش انرژی ایران دیگر به معنی حمایت از دولتی که به سرعت برنامه هسته‌ای‌اش را پیش می‌برد، از شبه‌نظامیان و گروه‌های تروریستی حمایت می‌کند و اعتراضات مسالمت‌آمیز را با خشونت سرکوب می‌کند نخواهد بود. آن‌ها حالا از دولتی حمایت می‌کنند که ابزار جنگ در خاک اروپا را فراهم می‌کند.»

بر‌اساس استدلال نویسنده این یادداشت، ارتباط بین نفت و تسلیحات فقط تئوری نیست. بر‌ اساس آخرین بودجه ایران، میلیاردها دلار از صادرات انرژی به طور خاص برای نهادهای امنیتی و دفاعی این کشور در نظر گرفته می‌شود. از این رو، ایالات متحده باید این استدلال را مطرح کند که هر بشکه از محصولات انرژی ایران که قاچاق و فروخته می‌شود، به جنگ روسیه در اوکراین کمک می‌کند. با توجه به این موضوع و در هماهنگی با گروه ۷، ایالات متحده باید از کشورهایی که از جمهوری اسلامی خرید می‌کنند یا خرید محصولات انرژی ایران را تسهیل می‌کنند، بخواهد که آن‌ها را متوقف کنند. لازم است که غرب از طریق دیپلماتیک به کشورهایی که این قوانین را رعایت نمی‌کنند، فشار بیاورد.

در ادامه یادداشت هیل تاکید شده است: «با توجه به روابط نزدیک چین با ایران و روسیه و رد تحریم‌های ثانویه ایالات متحده، متقاعد کردن پکن به توقف خرید نفت خام از ایران دشوار خواهد بود، اما ایالات متحده ممکن است با کشورهایی مانند سنگاپور به نتیجه بیشتری برسد؛ کشوری که از ابتدای جنگ با محکوم کردن تهاجم روسیه، موضعی کاملا همسو با غرب اتخاذ کرده است.»

هنری روم همچنین می‌افزاید که ایالات متحده باید حمایت از روسیه را برای کشورها با هزینه‌های بیشتری همراه کند. به اعتقاد او، برخی از مقام‌های غربی ممکن است دو اعتراض به رویکرد تهاجمی‌تر در مورد جمهور اسلامی داشته باشند. اول این که آن‌ها ممکن است نگران باشند که چنین رویکردی سبب تضعیف تلاش‌ها برای احیای برجام شود؛ توافقی که در حال حاضر با توجه به مواضع ناسازگار ایران در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. این در حالی است که به احتمال زیاد این‌ چنین نخواهد بود و در عوض، ایجاد محدودیت برای یک منبع مهم ارزی ایران، نتیجه‌بخش‌تر از تلاش‌های کنونی خواهد بود.

استدلال دوم برخی از مخالفان اعمال فشار بر ایران ممکن است این باشد که بگویند کاهش صادرات نفت ایران می‌تواند باعث افزایش تقاضا برای نفت روسیه شود، اما این نگرانی نیز چندان جدی نیست، زیرا هدف از این اقدام این نیست که ایران به طور کامل صادرات نفت را قطع کند، هدف پیچیده کردن مسیر آن خواهد بود. اگر ایالات متحده برخی از زنجیره‌ای پیچیده و مخفیانه‌ای که خریداران و فروشندگان را به هم متصل می‌کند، بشکند، باعث ایجاد هزینه‌های اضافی برای جمهوری اسلامی خواهد شد. چنین اقدامی ایران را مجبور می‌کند با تخفیف بیشتری نفت بفروشد یا به قاچاقچیان پول بیشتری بپردازد. ضمن این که اگر صادرات ایران به شدت کاهش یابد، عربستان سعودی احتمالا ظرفیت مازاد کافی برای تعادل بازار را حفظ می‌کند.

نویسنده یادداشت هیل در پایان تاکید می‌کند: «حالا که حمایت ایران از روسیه راه جدیدی را برای ایالات متحده به منظور تشدید فشار بر تهران فراهم کرده است و به واشنگتن این فرصت را می‌دهد که برای مجازات ایران به دلیل صادرات تسلیحات، سرکوب معترضان و دور زدن مذاکرات هسته‌ای کاری انجام دهد، نباید اجازه داد فرصت از بین برود.»