روز گذشته اعلام شد که مایکل آر بلومبرگ، شهردار سابق نیویورک و عضو اسبق حزب جمهوریخواه که سپس کاندیدای مستقل، و پس از آن، عضو حزب دموکرات شد، خود را نامزد احراز مقام ریاست جمهوری در انتخابات سال آینده آمریکا کرده است. بلومبرگ در گذشته نیز شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را مد نظر قرار داده بود، اما سپس از آن صرفنظر کرد. به گفته دست اندکاران کارزار آقای بلومبرگ، او رسما نظرش را (در مورد شرکت درمبارزات انتخاباتی) تغییر داده است.
به کسانی که از خبر وارد شدن شهردار سابق نیویورک به کارزار انتخابات ریاست جمهوری به وجد آمدهاند، هشدار میدهم. مایکل بلومبرگ، سه دوره شهردار نیویورک بود. در اکتبر سال ۲۰۰۸، و در هنگامی که دومین دوره خدمتش در این سمت رو به پایان بود، قوانین شهر نیویورک تنها به دو دوره شهرداری برای هر فرد محدود میشد. آقای بلومبرگ با ذکر این که تنها او شایستگی حل بحران عظیم مالی نیویورک را دارد، دوره خدمتش را در آن مقام تمدید کرد.
او گفت: «حل این بحران مالی و در عین حال تقویت خدمات اساسی، چالشی است که میخواهم بپذیرم.»
هیئت امنای شهر، آن حرکت را تصویب کرد و بلومبرگ برای بار سوم در مقام شهرداری شهر نیویورک قرار گرفت.
ممکن است برخی ناظران بگویند که آقای بلومبرگِ میلیاردر که نهمین جایگاه را در میان ثروتمندترین افراد جهان دارد (با ثروتی برابر با ۵.۵۱ میلیارد دلار، در مقایسه با ثروت ۳ میلیارد دلاری دونالد ترامپ) شایستهترین کسی بود که میتوانست معضلات مالی نیویورک را در دهه ۲۰۰۰ حل کند. اما، حتی اگر این نظریه درست باشد، ورودِ با تاخیر او به کارزار انتخاباتی، تاکتیکهای سیاسیاش و اظهارنظرهایی که از اعضای تیم او شنیده میشود، نشان میدهد که هدف این کارزار هم مثل کارزار انتخابش به عنوان شهردار، ارضای حس خودپرستی اوست؛ نه تعهد به مردم آمریکا.
هوارد ووُلفسون، یکی از مشاوران بلومبرگ، به نشریه نیویورک تایمز گفته است که شهردار پیشین «از بابت مسیری که نامزدهای حزب دموکرات طی میکنند، نگران شده است.» این اظهار نگرانی به گونهای عجیب شبیه به همان نگرانیهایی است که او در عرصه سیاسی شهر نیویورک به آن اشاره میکرد: «دموکراتها دچار مشکلند، بلومبرگ به نجات میآید...، و تنها اوست که میتواند مسئله را حل کند.»
اما بلومبرگ تنها کسی نیست که میتواند مشکلات آمریکا را حل کند. به عنوان یک نامزد انتخاباتی، او هم کاستیهای خودش را دارد. مایکل بلومبرگ، در ۷۷ سالگی، یکی از سه سالمندترین نامزدهای انتخاباتی است. او مثل برنی سندرز، و انصاف داشته باشیم، الیزابت وارن، عضو تمامعمر حزب دموکرات نبوده است. او در ده سال گذشته، دوبار تغییر حزب داده است. ثروت بیکران او نمایانگر آن است که مثل رئیس جمهوری کنونی آمریکا، با شهروندان عادی آمریکا در تماس نبوده است؛ هرچند، سیاستهایش بسیار کمتر از سیاستهای دونالد ترامپ نگران کننده است.
مایکل بلومبرگ، به عنوان نامزد انتخاباتی، مزایایی هم دارد. برای مثال، ثروت کلانش او را از توسل به تاکتیکهایی برای جمعآوری سرمایه مالی برای کارزارش و مقابله با رقیبی که سرمایه مالی بیشتری در اختیار دارد، بینیاز میکند. به عنوان یک جمهوریخواه سابق، نامزدی میانهرو است و نظراتش احتمالا مورد توجه رایدهندگان در ایالاتی قرار خواهد گرفت که نه کاملا جمهوریخواهند و نه طبق سنت، دموکرات، و باور خود را به دونالد ترامپ از دست دادهاند. او همچنین یک یهودی است و انتخابش – مثل انتخاب برنی سندرز – نقط عطفی خواهد بود برای یهودیان آمریکا که هرگز رئیس جمهوری در کاخ سفید نداشتهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بلومبرگ به خاطر ثروت سرشارش و دلایلی دیگر، هماکنون نیز موجب ناراحتی دونالد ترامپ شده است. روز جمعه، پرزیدنت ترامپ در محوطه کاخ سفید در اشاره به جثه کوچک آقای بلومبرگ گفت :«با هیچکس به اندازه مایکل کوچولو نمیخواهم مصاف بدهم.» در گذشته، ترامپ همواره به نامزدهایی که احساس کرده است موقعیتش را تهدید میکنند، حمله کرده است. این که پرزیدنت حتی پیش از آن که بلومبرگ رسما نامزدیاش را اعلام کند، او را هدف حمله قرار داده است، نشان از آگاهی او به ابعادِ این مبارزه دارد.
اما در سال ۲۰۲۰، بسیاری از آمریکاییها خواهان یک نامزد انتخاباتی دلسوزند که هدفش منافع کشور باشد، نه منافع شخصی خودش. ده سال گذشته، از خودپرستی بلومبرگ کم نکرده است، و ورود با تاخیرش به جمع کثیر نامزدهای انتخاباتی حزب دموکرات، نمایانگر آن است که مایکل بلومبرگ تنها به منافع مایکل بلومبرگ علاقه دارد. آیا این خودبینی و منافع شخصی، از او یک رئیس جمهوری عالی خواهد ساخت؟ اگر سه سال گذشته به ما چیزی یاد داده باشد، این است که یک رئیس جمهوری خودبین، سرمایهای برای مردم آمریکا نیست.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent