هر وقت این خیزش انقلابی که از ۲۵ شهریورماه با بهقتلرسیدن ژینا (مهسا) امینی آغاز شد، در خطر رکود قرار میگیرد و حکومت تلاش میکند همهچیز را عادی نشان دهد و بگوید بلایی بود و بگذشت، اتفاقی میافتد که چون ریختن بنزین بر آتش، آن را شعلهورتر میکند. این جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با حرکت نمادین گیسوبران به سراسر جهان سفر کرد و با بیحجابشدن تنی چند از بازیگران زن ادامه پیدا کرد، اکنون در این روزهای آبان خونین، با ظهور بدون حجاب یکی از بازیگران جوان، اما شناختهشده که از ۱۵ سالگی تا اکنون که دارد ۳۸ سالش میشود، بر پرده سینما و صفحه تلویزیون میدرخشد، شعلهورتر شد. نام او ترانه علیدوستی است.
ترانه علیدوستی در خانواده نسبتا شناختهشدهای بهدنیا آمد و پدرش حمید علیدوستی از بازیکنان و مربیان فوتبال خوشنام است و مادرش، که ترانه شباهت کمنظیری به او دارد، «نادره حکیمالهی»، مجسمهساز و نقاش است. با وجود این، آنها تاثیر مستقیم چندانی در موفقیتهای هنری دخترشان نداشتند.
ترانه وقتی در تهران به دبیرستان میرفت و مشغول تحصیل در رشته علوم تجربی بود، بهدلیل علاقه به بازیگری در کلاسهای بازیگری امین تارخ مشغول آموختن فنون بازیگری شد و در سال ۱۳۷۹ وقتی حبیب رضایی برای رسول صدرعاملی دنبال نوجوانی برای بازی در فیلم «من، ترانه ۱۵ سال دارم» میگشت، «ترانه علیدوستی» را دید و برای بازی در نقش «ترانه پرنیان» پسندید. اندکاند کسانی که در همان بازی اولشان نقش اول فیلمی را بگیرند و اندکترند کسانی که بتوانند این راه را ادامه دهند و بسیار اندکاند کسانی که در همان نقش اول، برنده جایزه شوند و به جشنوارههای جهانی راه پیدا کنند و ترانه علیدوستی یکی از این نوادر بود که در همان اولین کارش نقش اول بازی کرد و سیمرغ بلورین برد و به جشنواره فیلم لوکارنو راه یافت.
در جشنواره فیلم لوکارنو، در حالی که بازیگر مهمی مانند مهتاب نصیرپور دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برنده شد، او پلنگ برنزی بهترین بازیگر زن را با خود به خانه آورد. با اینکه این موفقیتها کافی بود تا او بتواند فوری برای پروژههای دیگری جلوی دوربین برود، اما این کار را نکرد، به صحنه تئاتر رفت و در نمایش «فنز» بازی کرد و بعد به کلاسهای حوزه هنری رفت و فیلمنامهنویسی خواند و سرانجام در سال ۱۳۸۲ در «شهر زیبا»ی اصغر فرهادی در نقش فیروزه ظاهر شد و همینطور بعد از آن، از پلههای ترقی و شهرت بالا و بالاتر رفت و در سینمای پیچیدهای که باید بیش از هر هنری، هنر بندبازی بیاموزی، راه خود را با لغزشهایی کوچک و بزرگ ادامه داد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ترانه علیدوستی مانند همه انسانها، فرازونشیبهایی داشته است و همراه با موجهایی آمده و رفته است، اما مانند بسیاری، کشتیاش که گاه کج و گاه مج میشد، هرگز غرق نشد و در گرداب حوادث گرفتار نیامد. او از نظر بازیگری، گزیدهکار است و با سختکوشی تلاش میکند استانداردهای خود را حفظ کند. اما او ضمنا فعالیتها فمینیستی هم داشته است و حتی خالکوبی علامتی مربوط به فمینیستها را بر دست دارد که در عکسی سالها پیش که آستینش کنار رفته بود، جنجالی بهپا کرد.
او مترجمی هم میکند و با ترجمه داستان «رویای مادرم» اثر «آلیس مونرو»، نویسنده کانادایی برنده نوبل ادبیات، در نوزدهمین دوره کتاب فصل، در گروه ادبیات، شایسته تقدیر شناخته شد. اما بههرحال، او یکی از پدیدههای جمهوری اسلامی بود که در بزنگاههایی با موضعگیریهایش به بقای آن کمک میکرد.
اما از دیماه ۱۳۹۶ و بعد آبان خونین ۱۳۹۸ و ساقطکردن هواپیمای مسافربری اوکراینی با شلیک موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قتلعامی که بر اثر خباثت و بیتدبیری در کنترل کووید صورت گرفت و کار اصلاحطلبان و اصولگراها به پایان رسید، «ترانه» هم بیشازپیش مغضوب حکومت شد.
درست بعد از آبان خونین ۹۸، ترانه علیدوستی به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد، اما برای اینکه تاریخ را به قبل از کشتار آبان ارجاع دهند، در ۲۸ دی ۱۳۹۸، کاوه راد، وکیل او، اعلام کرد که اتهام این بازیگر سینما «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و مربوط به شکایت نیروی انتظامی از او در سال ۱۳۹۷ است. ضمنا او در مورد اتهامهای علیدوستی گفت: «توییتهایی است که حاوی مضامین سیاسی و اجتماعی در موضوعاتی همچون حجاب، گشت ارشاد، رفع حصر و وضعیت نگهداری از زندانیان بودهاست.»
سرانجام کسی که در نوجوانی برنده سیمرغ بلورین شده بود، در آخرین سالهای جوانیاش یک روز پیش از ابلاغ احضاریه دادگاه، در اینستاگرام خود با استفاده از هشتگ «تحریم جشنواره» نوشت: «خوشحالم که امروز ماهیت این پروپاگاندای غیرسینمایی و دولتی برای شمار زیادی از همکارانم روشن شده» است. پس از کشوقوسهای زیاد، سرانجام در اول تیر ۱۳۹۹ دادگاه کیفری ۲ تهران او را «بهدلیل انتشار توییتهایی علیه نیروی انتظامی و گشت ارشاد» به پنج ماه زندان تعزیری محکوم کرد که بهمدت دو سال تعلیق شد، که اکنون خوشبختانه آن دوسال تعلیق، بهپایان رسیده است.
پس از گذشت نزدیک به دو ماه از قتل مهسا امینی و کشتار مردم و بیش از پنجاه کودک، سرانجام او در چهارشنبه، ۱۸ آبان ۱۴۰۱، در حرکتی نمادین برای ابراز همبستگی با زنان معترض و انقلاب ۱۴۰۱، تصویر بدون حجاب خود را در اینستاگرام منتشر کرد. او در این تصویر، شعار «ژن، ژیان، ئازادی» را در دست دارد و همچنین بخشی از ترانهای از شهیار قنبری «غیبت آخر تو، کوچ مرغان صدا، ختم این غائله نیست» و هشتگهای مهسا امینی و «زن، زندگی، آزادی» را هم در توضیح عکس خود آورده است.
درپی دستور دونالد ترامپ در ۲۸ ژانویه ۲۰۱۷ مبنیبر لغو صدور روادید برای مهاجران ۷ کشور از جمله ایران، ترانه علیدوستی آن را نژادپرستانه خواند و در صفحه توییتر خود اعلام کرد که در مراسم اهدای جوایز اسکار در لسآنجلس شرکت نخواهد کرد. این موضوع بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت و از نیویورکتایمز گرفته تا گاردیَن و هالیوود ریپورتر بازتاب یافت. حتی آسوشیتدپرس خبر را با این تیتر منتشر کرد: «بازیگر زن ایرانی اسکار را در اعتراض به ترامپ تحریم کرد.»
بهشکلی مشابه، اکنون این حرکت ترانه علیدوستی هم بازتاب گستردهای پیدا کرده است. تصمیم او برای انتشار تصویر بدون حجاب انعکاس گستردهای داشت و روزنامه بریتانیایی گاردین با انتشار گزارشی تحت عنوان «بازیگر سرشناس ایرانی در حرکتی اعتراضی، حجاب اجباری را از سر برداشت» به آن پرداخت و بازتابهای خبری همینطور ادامه دارد.
اگر «تحریم اسکار» با گوشه چشمی به یکی از جناحهای حکومتی صورت گرفته بود، این کشف حجاب کلیت جمهوری اسلامی را که حجاب یکی از پایهها و ستونهای اصلی آن محسوب میشود، نشانه گرفته است.
علاوهبر بازتاب خبری در خارج از کشور، در داخل کشور هم به حمایت از ترانه علیدوستی و خیزش انقلابی مردم، تعدادی از بازیگران زن، ازجمله دنیا مدنی و خزر معصومی، آزاده بیزارگیتی، مریم یاوری (همسر بکتاش آبتین)، شیوا اردویی، سارا عابدی، ناهید رضایی و... هم عکس بیحجاب خود را منتشر کردند و هر لحظه دومینووار بر تعداد این زنان بازیگر افزوده میشود.
همانطور که میدانید مژگان ایلانلو، فیلمساز جوان ایرانی، جزو اولین کسانی بود که در همراهی با خیزش انقلابی مردم، حجاب ازسر برداشت و دستگیر شد و اکنون در زندان است.
من بهشدت از احتمال دستگیری ترانه علیدوستی نگرانم. او مبتلا به بیماری کلاستروفوبیا یا ترس از محیط بسته است و به گفته خودش برای همین، نمیتواند از اتوبوس یا مترو استفاده کند و من که این بیماری را ندارم و حدود ۳۵ روز در انفرادی سپاه بودم، میدانم که او اگر دستگیر و به انفرادی برده شود، بیشک جانش در خطر میافتد.
درحالیکه نوشتن این جستار را به پایان میبردم، خبر دیدار روز جمعه امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، با شیما بابایی، رویا پیرایی، مسیح علینژاد و لادن برومند در کاخ الیزه پخش شده است. نه، این رود خروشان تا به دریا نرسد، آرام نمیگیرد.