اولویت اول جمهوری اسلامی در ظاهر، صادرات گاز طبیعی به کشورهای همسایه و افزایش نقش در امنیت انرژی منطقه است. در این راستا، قرار بود طبق چارچوب سند چشمانداز توسعه تا سال ۱۴۰۴، سهم ایران در بازار جهانی گاز به ۱۰ درصد برسد و بازارهای جنوب آسیا بهویژه هند و پاکستان همیشه بهعنوان بازار هدف مدنظر ایران بودند.
در ابتدا قرار بود ایران از طریق پروژه خط لوله صلح به هند و پاکستان گاز طبیعی صادر کند؛ اما پس از انصراف هند از این پروژه، ایران بر بازار انرژی پاکستان تمرکز کرد. در سال ۱۳۸۸ و در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، قرارداد ۲۵ ساله صادرات گاز طبیعی ایران به پاکستان بین شرکت ملی صادرات گاز ایران و پاکستان منعقد شد و قرار بود ایران در سال ۲۰۱۴ صادرات گاز به پاکستان را شروع کند. میزان حجم گاز طبیعی صادراتی ایران به پاکستان هم سالیانه هشت میلیارد مترمکعب (۲۱ میلیون مترمکعب در روز) تعیین شد.
دیپلماسی فشرده برای احیای قرارداد صادرات گاز طبیعی
در ماههای اخیر، جواد اوجی، وزیر نفت جمهوری اسلامی، در سفرهای متعدد، به کشورهای همسایه تلاش کرد زمینه واردات گاز طبیعی و سوآپ نفت و گاز از کشورهای حاشیه دریای خزر و آسیای میانه را فراهم کند. در کنار این سفرها، با دیگر همسایگان نیز تماسهای متعدد تلفنی برقرار کرد؛ از جمله در تماس تلفنی دوم آذر با الکساندر نواک، معاون نخستوزیر روسیه و مصدق مسعود ملک، وزیر مشاور امور نفت پاکستان، درباره محورهای همکاری دوجانبه گفتوگو کرد. طبیعی است که آینده پروژه خط لوله گاز طبیعی ایران-پاکستان محور مذاکرات تماس تلفنی جواد اوجی و مصدق مسعود ملک بود.
در همین حین، برخی رسانههای پاکستان از بیمیلی دولت پاکستان برای تکمیل خط لوله ایران به پاکستان خبر دادند. باید در نظر داشت که تهران خط لوله موردنیاز برای انتقال گاز طبیعی تا مرز پاکستان را احداث کرده اما اسلامآباد به بهانه تداوم تحریمها و کمبود منابع مالی، زیر ساختهای موردنیاز در خاک خود را تاسیس نکرده است. در سالهای گذشته، اخباری مبنی بر تمایل چین برای احداث این خط لوله در پاکستان منتشر شد اما این امر هم عملیاتی نشد.
به گزارش اکسپرس تریبیون به نقل از مصدق مسعود ملک، دولت پاکستان برای غلبه بر بحران انرژی، کار روی خط لوله انتقال گاز طبیعی ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند «تاپی» (TAPI) را ادامه میدهد. به گفته وزیر مشاور امور نفت پاکستان، خرید گاز طبیعی از ایران یک ریسک است و دولت پاکستان ترجیح میدهد با افغانستان مذاکره کند و از موضوع حفاظت از خط لوله تاپی اطمینان حاصل کند.
همچنین قرار است گاز طبیعی روسیه از طریق خط لوله پاکستان استریم، به سبد انرژی پاکستان افزوده شود. ماه گذشته، شفقت علی خان، سفیر پاکستان در مسکو، اظهارامیدواری کرد که ساخت خط لوله گاز پاکستان استریم در سال ۲۰۲۳ آغاز شود. قرار است از طریق این خط لوله یک هزار کیلومتری، سالیانه ۱۲ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به پاکستان صادر شود. باید در نظر داشت با توجه به تحریم روسیه از سوی اروپا، بازار شرق و جنوب آسیا به بازار هدف روسیه تبدیل شده است و مسکو از همه ابزار موجود برای افزایش سهم خود در امنیت انرژی هند و پاکستان استفاده خواهد کرد.
پاکستان در سالهای اخیر بر تنوعبخشی به منابع انرژی سرمایهگذاری زیادی کرد و سهم الانجی وارداتی از قطر در سبد انرژی پاکستان افزایش یافته است؛ وقتی پروژه خط لوله ایران به پاکستان عملیاتی نشد و پروژه پاکستان استریم نیز با تاخیر روبرو شد، پاکستان واردات الانجی را افزایش داد. در بندرهای جنوبی این کشور، دو پایانه با ظرفیت ۱۲.۹ میلیارد مترمکعب فعالاند و پیشبینی میشود با ادامه روند موجود در این کشور در افق ۲۰۳۰، حدود ۷۰ درصد گاز کشور پاکستان از طریق واردات تامین شود.
پروژه تاپی
یکی از پروژههای بزرگ انتقال انرژی در منطقه که در صورت عملیاتی شدن در ثبات و امنیت منطقهای نقش مهمی خواهد داشت، پروژه تاپی است که قرار است از طریق خط لوله تاپی، گاز طبیعی ترکمنستان را با عبور از افغانستان و پاکستان، به شبهقاره هند برساند. پروژه خط لوله گاز تاپی به طول یک هزار و ۸۱۴ کیلومتر که ۷۷۴ کیلومتر آن از خاک افغانستان میگذرد، قرار است ۳۳ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی ترکمنستان را به این سه کشور برساند.
هرات اولین استانی است که قرار است پروژه تاپی از آنجا عبور کند. با روی کار آمدن طالبان، در مورد اجرایی شدن این پروژه در خاک افغانستان سوالهای زیادی مطرح شد. البته قبل از روی کار آمدن طالبان هم تامین منابع مالی این پروژه یکی از موانع اصلی اجرای پروژه تاپی بود و از سال ۲۰۱۸، روند اجرا پروژه تاپی در خاک افغانستان متوقف شد. با توجه به روابط خوب پاکستان با طالبان و نفوذ پاکستان در بین طالبان، امیدها به احیای این پروژه افزایش یافت.
توقف مذاکرات هستهای و بحران گاز طبیعی در ایران
حتی اگر پاکستان در کوتاهمدت بتواند خط لوله موردنیاز را احداث کند، ایران با توجه به ناتزاری موجود در تولید و مصرف گاز طبیعی خود، نمیتواند به این کشور گاز طبیعی صادر کند. جمهوری اسلامی بدون رفع تحریمها و با منابع مالی و فناوری شرکتهای داخلی خود، نمیتواند ظرفیت تولید گاز طبیعیاش را بهحدی افزایش دهد که ناترازی موجود در میزان تولید و مصرف برطرف شود.
برخی روزنامهنگاران نزدیک به دولت ابراهیم رئیسی ادعا میکنند که ایران میتواند با واردات گاز طبیعی از روسیه بخشی از آن را به پاکستان و یا سایر کشورها صادرات مجدد کند؛ اما نکته اینجا است که در قرارداد واردات یا سوآپ گاز طبیعی از روسیه باید در مورد صادرات مجدد از ایران اجازه رسمی داده شود و وقتی خود روسیه درصدد احداث خط لوله پاکستان استریم و صادرات گاز طبیعی به این کشور است، چرا باید به ایران اجازه دهد که گاز طبیعی روسیه را به پاکستان بفروشد.
طبیعی است که اسلامآباد در راستای تنوعبخشی به منابع انرژی و تامین انرژی خود از منابع قابلاطمینان، به ایران به چشم یک تامینکننده مطمئن حساب نکند. در سالهای اخیر ایران در پی کمبود گاز در شبکه داخلی خود، گاز طبیعی صادراتی به ترکیه و عراق را قطع کرد که این امر مشکلات زیادی برای این دو کشور به وجود آورد. پاکستان مایل نیست امنیت انرژی خود را به منابع انرژی ایران وابسته کند.
اگر جمهوری اسلامی میتوانست در دو دهه گذشته برخی پروژههای صادرات گاز طبیعی به کشورهای همسایه مثل پاکستان و عمان را عملیاتی کند، نهتنها سهم تهران در امنیت انرژی کشورهای منطقه افزایش مییافت، بلکه با ایجاد وابستگی متقابل میتوانست دامنه تحریمها را تا حد زیادی کاهش دهد و با توجه به بحران انرژی و افزایش قیمت گاز طبیعی در این دو سال، درآمد ارزی زیادی داشته باشد. از دست رفتن فرصتها در بازار منطقهای انرژی بهویژه بازار گاز طبیعی پاکستان نتیجه سیاست تنشزای جمهوری اسلامی، استراتژی نادرست تولید گاز طبیعی، رویه نادرست مصرف داخلی و برخی عوامل دیگر است.
اجرایی شدن پروژه تاپی با اما و اگرهای زیادی روبرو است. همکاری بانک جهانی و سایر موسسات مالی جهانی برای تامین منابع مالی پروژه تاپی ضروری و حیاتی است و امنیت زیرساختهای پروژه تاپی در خاک افغانستان هم با توجه به بیثباتی موجود در این کشور، مشکل دیگر این پروژه است؛ اما باید به این نکته مهم توجه کرد که اسلامآباد با وجود همه این شرایط، از واردات گاز طبیعی ایران صرفنظر و تمرکز خود را به پروژه تاپی معطوف کرده است. از منظر اسلامآباد، در آینده، طالبان میتوانند در امنیت انرژی این کشور نقش ایفا کنند؛ اما جمهوری اسلامی ایران نه.
جمهوری اسلامی برای ایفای نقش فعالتر در بازار انرژی به بازبینی کلی در سیاست خارجی و دیپلماسی انرژی خود نیاز دارد و الگوی مصرف داخلی هم باید مدیریت شود. با رفع تحریمها، شرایط جذب منابع مالی و فناوری پیشرفته در صنعت انرژی ایران فراهم شود. در این صورت شاید جمهوری اسلامی در دهه آینده بتواند در امنیت منطقهای انرژی نقش ایفا کند؛ البته در شرایط فعلی، همه این موارد جز خوشبینی چیز دیگری نیستند.