بازی ایران با کارت‌های سوخته

ظریف به روسیه و کره شمالی می‌رود

آوا دیپلماتیک

محمدجواد ظریف در پایان سفر اخیر خود به آمریکا، در پاسخ به پرسشی در باره اینکه آیا برنامه‌ای برای دیدار کیم‌جونگ‌اون، رهبر کره شمالی با حسن روحانی وجود دارد یا خیر،‌ گفت: «در جریان برنامه رئیس‌جمهوری نیستیم. اما در برنامه‌های کاری من سفر به کره شمالی وجود دارد و به زودی تاریخ آن را تعیین می‌کنیم.» وزیر امور خارجه ایران همچنین گفت: «در روزهای آینده در قالب همکاری‌های دوجانبه به روسیه خواهم رفت.»

اشاره ظریف به برنامه سفرش به کره شمالی و پیش از آن روسیه، در حالی که سفر نیویورک برای او دستاورد چندانی به همراه نداشت، هم تلاشی در جهت تقویت روابط با مسکو و پیونگ‌یانگ در زمان اوج تحریم‌هاست و هم پیامی از جانب تهران به واشینگتن. پس از تهدید بستن تنگه هرمز و خروج از ان‌پی‌تی؛ تهران امیدوار است با ترسیم چشم‌انداز گسترش روابط با کره شمالی و روسیه، آمریکا را از موضع بی‌تفاوتی نسبت به تعدیل مواضع جمهوری اسلامی، خارج کند. کره شمالی دست‌کم تأمین کننده بخشی از تکنولوژی حساس هسته‌ای و موشکی ایران است که با واردات نفت در دور زدن تحریم‌ها به تهران کمک می‌کند. روسیه هم رقیب آمریکا در هژمونی منطقه‌ای به شمار می‌رود که از هیچ اقدامی برای افزایش قدرت خود چشم پوشی نمی‌کند.

این درحالی است که اخیرا کیم جونگ‌اون، رهبر کره شمالی در سفر به روسیه مورد اسقبال ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور قرار گرفت که می‌کوشد تنش‌هایی که اخیرا بین اون و دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، ایجاد شده را به یک فرصت برای روسیه تبدیل کند. از سوی دیگر هیأتی از وزارت خارجه کره شمالی با دستور کار ملاقات با مقامات ایران و سوریه راهی منطقه شده است. روزنامه مینیچی شیمبون، چاپ ژاپن گزارش می‌دهد، با توجه به ادامه تحریم‌ها علیه کره شمالی، استراتژی توسعه اقتصادی پیونگ‌یانگ تا سال ۲۰۲۰ ، تقویت روابط اقتصادی با روسیه، کشورهای خاورمیانه-شامل ایران- و جنوب شرق آسیاست.

اما آیا نزدیک‌تر شدن تهران به پیونگ‌یانگ و مسکو، یک نگرانی جدی برای آمریکا به شمار می‌رود؟ و آیا روسیه و کره شمالی متحدان قابل اعتمادی برای ایران به شمار می‌روند؟

فرصت تحریم ایران برای روسیه

در تاریخچه روابط ایران با روس‌ها موارد متعددی از عهد شکنی و گاه خصومت ورزی طرف مقابل به چشم می‌خورد. با این حال تهران همواره علاوه بر حفظ روابط بر گسترش آن هم تأکید داشته است. وزیر امور خارجه ایران در شرایطی که روسیه آشکارا برای پر کردن جای خالی نفت ایران برای کشورهایی نظیر چین اعلام آمادگی کرده و از سوی دیگر با آمریکا بر سر خروج نیروهای ایران از خاک سوریه مذاکره می‌کند، از سفر به روسیه در چارچوب همکاری‌های دوجانبه سخن می‌گوید.

تاریخ بدعهدی‌های این همسایه شمالی به ۲۰۶ سال قبل بر می‌گردد. در فاصله سال‌های ۱۸۱۳ تا ۱۸۲۸ به موجب عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای بخش‌های بزرگی از شمال ایران به روس‌ها واگذار شد. در سال ۱۹۴۱، شوروی در عملیات مشترک با بریتانیا ایران را تصرف کرد و ۵ سال بعد تلاش کرد آذربایجان را از خاک ایران جدا کند. تقسیم ناعادلانه دریای خزر، حمایت از صدام حسین در جنگ ایران و عراق، عقب‌نشینی از قراردادهای نظامی و تسلیحاتی تحت فشار آمریکا( شامل تحویل ندادن موشک‌های اس ۳۰۰)، تاخیر ۱۸ ساله در تحویل نیروگاه بوشهر و در نهایت عدم استفاده از رأی وتو در قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت علیه ایران، باوجود عضویت دائم روسیه در این شورا، نمونه‌هایی از رفتارهای غیر قابل اعتماد همسایه شمالی ایران است.

پس از اعمال تحریم‌های نفتی علیه ایران، روسیه به بزرگترین نافع این تحریم‌ها تبدیل شد. بلومبرگ در گزارشی در این زمینه می‌نویسد: در صورتی که دولت ترامپ موفق شود صادرات نفت ایران را به صفر برساند، مسکو بزرگترین برنده میدان خواهد بود. به گزارش این خبرگزاری آمریکایی، شکنندگی اقتصاد ایران روند تلاش‌های کرملین برای کنترل نفوذ جمهوری اسلامی در سوریه را تسهیل کرده و زمینه را برای افزایش قدرت مسکو در سراسر خاورمیانه فراهم می‌کند. از سویی با فروکش کردن جنگ ۸ساله در سوریه، منافع ایران و روسیه بیش از هر زمان دیگری مقابل یکدیگر قرار گرفته است. هرچند هر دو کشور بقای بشار اسد را می‌خواهند، در اهداف استراتژیک، اقتصادی و اولویت‌ها اختلاف نظر جدی دارند.

روسیه در برابر اقدامات اخیر آمریکا علیه ایران، شامل تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و عدم تمدید معافیت از تحریم‌های نفتی نیز موضع منفعلانه ای داشت. در مورد اول تضعیف سپاه به نفع هژمونی منطقه‌ای روسیه است و در مورد دوم، حذف نفت ایران از بازار، سالیانه ۶ میلیارد دلار به خزانه مسکو سرازیر می‌کند. این در حالی است که روسیه در صدد تقویت روابط با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی برآمده و در جبهه دیگر تعامل با اسرائیل ( کشوری که ایران آن را دشمن می‌داند) را گسترش می‌دهد.

تحریم‌ها علیه ایران، فرصتی استراتژیک برای مسکو پدید آورده است که قصد ندارد آن را از دست بدهد. هرچند روسیه قرار است با ایران مانور دریایی برگزار کند و رفت و آمدهای مقامات دو کشور ادامه خواهد داشت؛ استراتژی کرملین کنترل ایران به موازات حرکت به سوی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و اسرائیل و استفاده از آن در نبرد قدرت با آمریکاست.

رابطه بر مبنای ضرورت

در دوران دیپلماسی معاصر تا قبل از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، هیچ ارتباطی بین ایران و کره شمالی برقرار نبود و پیونگ‌یانگ بر خلاف کره جنوبی  و دیگر کشورهای کمونیستی - چین و جماهیر شوروی سابق؛ از روند سریع صنعتی شدن و هژمونی ایران در دوران شاه بهره نبرد.

پس از انقلاب اسلامی، همگرایی سیاست‌های انزواطلبانه ایران و کره شمالی، این دو کشور را به سوی یکدیگر سوق داد. آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و آیت الله خامنه ای از جمله مقامات عالی ایران به شمار می‌روند که مدت کوتاهی پس از انقلاب در جهت گسترش روابط به کره شمالی سفر کردند. پس از ماجرای گروگانگیری و جنگ ایران و عراق، همکاری‌های نظامی و تسلیحاتی به مهمترین بخش روابط دوجانبه تبدیل شد. در آن سال‌ها درآمد ناشی از فروش تسلیحات به ایران به سر پا نگاهداشتن اقتصاد کره شمالی کمک کرد. از سوی دیگر پیونگ‌یانگ که منابع گاز جماهیر شوروی سابق را از دست داده بود، توانست به منابع ایران، یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت در خلیج فارس، دسترسی پیدا کند. 

روابط تهران و پیونگ‌یانگ در دهه ۹۰ میلادی کماکان ادامه یافت، اما از عمق استراتژیک برخوردار نبود. ایران همچنان نفت را با قیمتی ارزان‌تر به کره شمالی صادر می‌کرد و در مقابل موشک‌های بالستیک تولید کره شمالی را وارد می‌کرد. اما در همان سال‌ها پس از جنگ متحدان استراتژیک‌تر ایران، همکاری سیاسی بنیادینی با تهران داشتند. سوریه خط لوله‌های کلیدی عراق را بست، به ایران تسلیحات فرستاد و راه تجارت با اروپا را هموار کرد. لبنان بر سر مسأله جنگ روبروی شورای همکاری خلیج فارس، اردن و اتحادیه عرب ایستاد؛ و لیبی به تأمین منابع مالی و تسلیحاتی ایران کمک کرد.

در یک دهه بعد، ایران و کره شمالی همچنان دو کشور دوست باقی ماندند، اما باتوجه به بهبود روابط تهران و پیونگ‌یانگ با آمریکا در آن دوران، این دوستی به یک رابطه ویژه و منحصر به فرد تبدل نشد. در آن سال‌ها کره شمالی امیدوار بود از فهرست کشورهای حامی تروریسم خارج شود و ایران نیز بر سر مسأله طالبان با افغانستان، با واشینگتن همکاری می‌کرد. بوش در سال ۲۰۰۲، ایران، عراق و کره شمالی را در فهرست کشورهای دشمن آمریکا با عنوان «محور شرارت» قرار داد. نیویورک تایمز نیز در همان سال گزارش داد، کره شمالی در جریان جنگ ایران و عراق، موشک‌های اسکاد را در اختیار تهران قرار داده است.

پس از آن بود که گزارش‌های مربوط به همکاری‌های هسته‌ای و موشکی ایران و کره شمالی- دو عضو باقی مانده محور شرارت- در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب، مورد توجه قرار گرفت. جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، بر این باور است در صورتی که کره شمالی به تکنولوژی شلیک موشک‌های هسته‌ای دست یابد، روز بعد این فنآوری در اختیار ایران خواهد بود. اما باوجود سناریوهایی که در مورد پیروی ایران از الگوی کره شمالی مطرح می‌شود، ایران نه هنوز بمب هسته‌ای آزمایش کرده و نه از پیمان منع گسترش هسته‌ای، ان‌پی‌تی، خارج شده است.

همکاری نظامی ایران و کره شمالی باتوجه به شرایط تحریم و انزوا که هر دو کشور در آن به سر می‌برند، جای تعجبی ندارد. اما به نظر نمی‌رسد دو طرف فراتر از موضوع نظامی، دور زدن تحریم‌ها و نفت، زمینه‌ای مشترک برای تقویت روابط داشته باشند. مقامات تهران و پیونگ‌یانگ در ۴ دهه گذشته بارها با یکدیگر ملاقات کرده‌اند، اما چارچوب همکاری‌ها در محدوده مشخصی باقی مانده است. نباید فراموش کرد که این رابطه دوجانبه به‌رغم تضاد آشکار بین سرکوب عقاید دینی در کره شمالی و ماهیت دین سالار رژیم جمهوری اسلامی، بر بستر هویت ضد آمریکایی سیاست خارجی دو کشور، نیاز تهران به کمک تکنولوژیکی پیونگ‌یانگ در حوزه نظامی برقرار شده است.

سابقه تاریخی نشان می‌دهد روابط ایران و کره شمالی بر مبنای ضرورت شکل گرفته است. ایران با تمدید نشدن معافیت از تحریم‌های نفتی، فروش نفت از طریق دور زدن تحریم‌ها را در دستور کار دارد. از سوی دیگر مذاکرات ترامپ و کیم جونگ اون به نتیجه نرسیده و با ادامه تحریم‌ها، پیونگ‌یانگ به دنبال راهی برای دور زدن تحریم‌های خود و خرید نفت است. اما این ضرورت در همکاری به معنی عمیق‌تر شدن روابط استراتژیک نخواهد بود.