نردبان تنزّل
نردبانی ساخت روزی ملت نجار ما
دزد با آن نردبان آمد سر دیوار ما
نردبانی را که از بهر ترقی ساختیم
حاصلش وارونه آمد، شد تنزّل یار ما
ما ندانستیم نام آن شلوغیها چه بود
«انقلاب» است اسم آن، حکم آمد از دربار ما
کارل مارکس آمد که همراهی کند با انقلاب
نیمه شب رودست خورد از عمهء اطهار* ما
خواست نبضش را بگیرد بلکه دکتر بختیار
دست او رد کرد خلق آن زمان بیمار ما
گفت آن رهبر که ما را برق مجانی دهد
آب مجانی بیندازد به آب انبار ما
ما به پای چپ از آن پس در خلأ وارد شدیم
تا که راضی باشد از ما رهبر غمخوار ما
کار او اما ز غمخواری به خونخواری کشید
آن امام عکس در ماهِ جنایتکار ما
شیخ آمد کُندوم و کاپوت ما سوراخ کرد
تا بیافزاید به خیل بینوا اقشار ما
سینه شیخان اسیر سرفههای سخت شد
بس که سر کردند توی خشتک شلوار ما
حالیا ما ماندهایم و جانشین آن امام
آن که جان بر لب شده زین نسل خوش پیکار ما
طبق اخباری که میآید ز بیت رهبری
خواب از چشمش ربوده ملت بیدار ما
هادی پنجاه و هفتی! قرصهایت را بخور
تا بمانی و به زودی در وطن دیدار ما ...
***
*عمهء اطهار: منظور همان «ائمه اطهار» است:
«ائمه اطهار عنوان مشهوری در میان شیعیان است که به دوازده تن از پیشوایان و جانشینان پس از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) اطلاق میشود به این سبب که اینان امامان معصوم و مطابق با آیه تطهیر از هر گونه عیبی مبرا هستند.» (دانشنامه اسلامی) – تنها عیبشان این است که جمع شدهاند تا وزن سروده مرا خراب کنند! (ضمناً دانشنامه اسلامی «اتلاق» را غلط نوشته. لابد فردا درستش میکنند.).-سه شنبه ۶ دی ماه.