۱۵ اوت ۲۰۲۱، زمانی که طالبان به شهر کابل وارد شدند، تمامی ادارات، مدارس، بانکها و حتی بازارهای بزرگ به طور خودکار بسته شدند. ترس از برخورد طالبان برای مغازهداران هم نگرانکننده بود و به همین دلیل کابل یکی دو روزی دچار هرجومرج شد. با این حال، پس از آن دوباره زندگی در پایتخت افغانستان رنگ عادی گرفت؛ اما با یک تفاوت عمیق. دیگر در میان خیل جمعیت در کابل، مانند گذشته زنان زیادی دیده نمیشدند.
از هفتههای بعد که طالبان از کارمندان دولت سابق خواستند سر کارهایشان بازگردند، تا حدی بر حضور زنان افزوده شد اما این هم دولت مستعجل بود و طالبان حذف زنان از ادارات دولتی را بهصورت جستهگریخته شروع کردند. در تعدادی از وزارتخانهها، به زنان گفته شد تا اطلاع بعدی در خانه بمانند و حقوقشان هم پرداخت میشود اما در برخی دیگر از وزارتخانهها، با توجه به نیازشان به زنان، حضور آنها همچنان ادامه داشت اما همین حضور نیز آهستهآهسته کمرنگ شد.
رژیم طالبان پس از اینکه در هفتم سپتامبر ۲۰۲۱ کابینه موقت خود را معرفی کرد، این را هم مشخص کرد که دنباله همان طالبان دهه ۹۰ است؛ در کابینه جدید طالبان، وزارت زنانی وجود نداشت. پس از آن، فصل بازگشایی مدارس از راه راه رسید و این بار دختران بالاتر از کلاس ششم غایب بودند، چون طالبان تنها مدارس دخترانه ابتدایی را باز کرده بودند.
تا اواخر سال ۲۰۲۲، زنان افغان تقریبا از بیشتر بخشهای اجتماع حذف شدند. آنان حالا حتی دیگر اجازه ندارند به پارک، باشگاه ورزشی یا حمام عمومی بروند.
در دسامبر ۲۰۲۲ طالبان آب پاکی را روی دست آنان که میگفتند این طالبان همان طالبان دهه ۹۰ نیستند، ریختند. آنها نخست دختران دانشجو را از رفتن به دانشگاه محروم کردند و تنها چند روز پس از این فرمان، وزارت اقتصاد طالبان دستور داد که زنان حق ندارند در موسسات و نهادهای غیردولتی کار کنند. با این دستور، زنان افغانستان به صورت کامل از جامعه افغانستان حذف شدند و حالا جز در حوزه کوچکی از بهداشت و درمان، هیچ زنی در جامعه افغانستان فعالیت رسمی ندارد.
با این حال این بار داستان افغانستان مانند دهه ۹۰ نیست. اگر طالبان در دهه ۹۰ موفق شدند زنان و دختران را به حاشیه برانند، زمینههای آن طی پنج سال حاکمیت مجاهدین و جنگ داخلی مهیا شده بود اما این بار طالبان حاکمیت را از دولتی گرفتهاند که در ۲۰ سال گذشته، زمینه رشد و ترقی زنان تا بلندترین رتبههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را میسر کرده بود. بخشی از چرخه اقتصاد افغانستان عملا در دست زنان بود و جامعه نیز پویایی خود را از زنان میگرفت. بنابراین این بار آثار حذف زنان از جامعه بهشدت سنگین و زیانبار است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در نخستین قدم، نبود زنان در حوزه کار نه تنها بر روند توزیع کمکهای خارجی به مردم افغانستانــ که بهشدت به آن وابستهاندــ تاثیر عمیقی میگذارد بلکه هزاران شغل را نیز از بین میبرد. حداقل شش موسسه بزرگ کمکرسانی به افغانستان فعالیتهای خود را به حالت تعلیق درآوردهاند. این موسسات در کنار اینکه به مردم کمک میکنند، هزاران شغل هم ایجاد کردهاند. تنها کمیته بینالمللی نجات که در افغانستان فعالیت میکند، حدود هشت هزار کارمند دارد که از این میان، سه هزار کارمند زناند. حالا با منع اشتغال زنان در موسسات کمکرسانی، کمیته بینالمللی نجات فعالیت خود را در افغانستان به حالت تعلیق درآورده است؛ یعنی علاوه بر اینکه شش میلیون نیازمند تحت پوشش کمیته بینالمللی نجات گرسنه ماندهاند، هشت هزار خانواده هم ممر درآمد خود را از دست دادهاند.
حتی اگر موسسات بینالمللی کمکرسان فعالیت خود را ادامه دهند، باز هم هزاران خانواده امکان دسترسی به کمکها را از دست میدهند، زیرا جایگزین کردن زنان با کارمندان مرد زمانبر است. اما حتی این هم راهحل مشکل نیست. در جامعه سنتی و بهشدت محافظهکار افغانستان، زنان و کودکان تنها میتوانند با یک کارمند زن در ارتباط باشند و حضور مردان در مشاغل کمکرسانی باعث میشود بخشی از این جامعه محافظهکار گرسنگی را به مراجعه زنان به مردان ترجیح دهند.
این مسئلهای نگرانکننده است که حتی سازمان ملل متحد نیز با طالبان در میان گذاشته است. زیرا در روستاهای افغانستان مردان هرگز نمیتوانند با خانوادهها ارتباط برقرار کنند. حالا اگر طالبان دستور خود در مورد ممنوعیت کار زنان در موسسات بینالمللی را لغو نکنند، سطح گرسنگی هرچند به آخرین حد خود رسیده است، فاجعهبارتر هم خواهد بود.
بیشترین آسیب ناشی از این وضعیت هم متوجه خانوادههای دارای سرپرست زن خواهد شد. جنگ در افغانستان مردان زیادی را در کام خود فرو برده است و هرچند کودکان و زنان نیز از صدمات جنگ بیبهره نماندهاند، طعمه اصلی این ۴۰ سال جنگ مردان افغانستان بودهاند و زنان زیادی ناگزیرند چرخ زندگی را دستتنها بچرخانند. در ۲۰ سال گذشته، زنان زیادی به تنها نانآور خانه تبدیل شدند و حالا ممنوعیت کار این زنان باعث میشود خانوادههای آنان بیشتر از گذشته با گرسنگی و نبود امکانات زندگی مواجه شوند؛ مسئلهای که در درازمدت فاجعهبار خواهد شد.
در عرصه بینالمللی نیز افغانستان اعتبار خود را کاملا از دست داده است و حتی کشورهایی که برای به رسمیت شناختن طالبان آماده میشدند، پس از اقدام این گروه برای ممنوعیت کار زنان، روند به رسمیت شناختن طالبان را به تعویق انداختند.
این اقدام طالبان خشم جهانی را هم برانگیخت و جامعه جهانی نخست کمکهای نقدی به طالبان را قطع کرد. دولت آلمان به تمامی فعالیتهای بشردوستانه خود در افغانستان خاتمه داد و بزرگترین موسسات بینالمللی کمکرسانی هم فعالیت خود در افغانستان را به حالت تعلیق درآوردند. حتی کشورهای حامی طالبان نیز به این گروه پیشنهاد کردند فرمانهای جدید خود در مورد زنان را لغو کنند. اما به نظر میرسد طالبان به این مسئله عمیقا بیتفاوتاند.
یک طالب زمانی که نهادهای خارجی درباره امکان خروجشان از افغانستان هشدار دادند، در توییتر نوشت: ما به هیچ کمک خارجی نیازمند نداریم. نان ما را خداوند میدهد. مسلم است برای چند هزار طالبی که قدرت را در افغانستان به چنگ آوردهاند، گرسنگی مفهومی ندارد. آنان بهراحتی درآمدهای دولت برای خود خرج میکنند. ردههای پایینتر طالبان هم با دزدی و سرقت و باجگیری اموراتشان را میگذرانند. این وسط، تنها جامعه افغانستان است که از هم خواهد پاشید و صدها سال عقبگرد خواهد کرد.