کارکنان هفتهنامه شارلی ابدو صبح چهارشنبه ۷ ژانویه ۲۰۱۵، در ساختمان شماره ۱۰ خیابان نیکلاس-آپرت در منطقه یازدهم پاریس گرد هم آمدند تا جلسه هفتگی خود را آغاز کنند. دفتر این مجله پس از بمبگذاری در محل قبلی در سال ۲۰۱۱ به دلیل چاپ کاریکاتوری از پیامبر اسلام، به این آدرس بینشان منتقل شده بود.
حوالی ساعت ۱۱ صبح، دو مرد مسلح و کلاهدار کوکو، یکی از کاریکاتوریستهای این مجله، را با تهدید اسلحه مجبور کردند آنها را به دفتری در طبقه دوم، جایی که ۱۵ کارمند در آن جلسه تحریریه داشتند، هدایت کند. یکی از بازماندگان این حادثه گفته بود زمانی که صدای گلوله شلیک از لابی آمد، ما در جلسه فکر میکردیم صدای ترقه است و تصور میکردیم که این یک شوخی است.
دقایقی بعد، افراد مسلح به اتاق جلسه وارد شدند. آنها حدود پنج تا ۱۰ دقیقه تیراندازی کردند. این افراد مسلح به سمت سر روزنامهنگاران نشانه رفتند و آنها را کشتند. در طول تیراندازی، کوکو با مخفی شدن زیر میز، جان سالم به در برد اما شاهد قتل ولینسکی و کابو، دو تن از مشهورترین کاریکاتوریستهای مجله، بود.
فردریک انسل، استاد دانشگاه سیانس پو، در آن زمان در دانشگاه گابن در حال تدریس بود که خبر مرگ دوستش استفان شاربونیه معروف به شارب، کاریکاتوریست مشهور این مجله، را دریافت کرد. فردریک در این باره میگوید: «به من گفتند که شارب در حالت ایستاده کشته شد. او همواره از اصول خود که بسیار انسانگرایانه و فمینیستی بودند، با حرارت دفاع میکرد.»
فردریک انسل با شارب و ماریس ار، یکی دیگر از کشتهشدگان این حادثه، در جلسات و کنفرانسهای دانشگاه آشنا شد اما با شارب که از نظر عقاید و گرایش سیاسی به هم نزدیک بودند، دوستی صمیمانهتری برقرار کرد. او پس از این حمله، دو سال به دلایل امنیتی تحت مراقبت پلیس بود.
به دلیل جنجالهای اخیر و بحثها درباره دو شماره اخیر این هفتهنامه که به جنبش اخیر ایران و کاریکاتورهایی از علی خامنهای اختصاص یافت، به سراغ فردیک انسل رفتم.
بنیان شارلی ابدو
فردریک انسل برای تبیین رویکرد شارلی ابدو به چهار مورد اشاره میکند. اول اینکه شارلی ابدو یک نشریه هجوآمیز است. او میگوید در فرانسه و در بیشتر کشورهای دموکراتیک مطبوعات این حق را دارند که جدی نباشند. حق دارند کاریکاتور هر کسی را بکشند، ایدهها را به تمسخر بگیرند و هرچه دلشان میخواهد بگویند: «این دقیقا همان چیزی است که به آن هجو میگوییم»؛ سنتی که در فرانسه سابقه زیادی دارد و تنها و اختصاصا مسلمانان، مسیحیان، یهودیان یا ایتالیاییها را هدف تمسخر قرار نمیدهد، بلکه در واقع هر کسی را میخواهد مسخره کند، نشانه میگیرد.
از نظر فردریک، دومین مسئله این است که فرانسه یک دموکراسی لايیک است. به این معنی که دولت و نهادهای مذهبی کاملا از یکدیگر تفکیک شدهاند؛ بنابراین دولت در قبال هر مذهب و ایدئولوژی بیتفاوت است. به همین ترتیب، شارلی ابدو هم یک مجله بسیار لاییک است که کمی تمایلات سیاسی چپ دارد و گاه لحنی از راست افراطی هم در آن دیده میشود. بنابراین در فرانسه طبق همین سنت ۱۰۰ و خوردهای ساله لاییسیته، شارلی تمام و کمال حق کشیدن کاریکاتور و هجو افراد را دارد.
سومین مورد این است که شارلی ابدو بیشتر از همه، مسیحیت و شخص عیسی مسیح را هجو کرده است؛ حتی بیشتر از رهبران مذهبی مسلمانان و بارها شده که یهودیان، خصوصا یهودیان ارتدکس را مسخره کرده است. در واقع هر گروهی بیشتر به سمت تعصب و افراط گرایی برود، بیشتر هدف تمسخر شارلی ابدو قرار میگیرد. این موضوع در بطن اصول پایهای شارلی است ولی آنها ابدا ضدمسلمان، ضدیهود یا غیره نیستند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
موضوع چهارم اینکه فرانسه کشوری دموکراتیک است و از ارزشهایش یعنی تفکیک قوا و غیره و همچنین از حق آزادی بیان حمایت میکند. طبق قوانین این کشور، هجو و تمسخر هر مذهب و همین طور شمایل مذهبی مجاز است؛ چون این مذاهب مجموعهای از اصول و عقایدند، این حق که آنها را به باد انتقاد بگیریم، کاملا به رسمیت شناخته میشود. این موارد بنیانهای اصلی شارلی ابدو به شمار میروند.
فدردیک انسل در ادامه اضافه میکند که بر اساس همین اصول است که امانوئل مکرون، رئیسجمهوری این کشور، دائما از طرف شارلی هدف شدیدترین حملات قرار میگیرد: «من فکر میکنم اگر به عنوان یک رژیم سیاسی یا یک گروه هویتی احساس میکنند از کاریکارتورهای شارلی ابدو آسیب دیدهاند، بهتر است طبق قوانین از این هفتهنامه شکایت کنند. کما اینکه شکایتهای بسیاری نه تنها علیه شارلی بلکه علیه سایر جراید نظیر «لو کنق آنشنه» و غیره نیز هماکنون در دادگاههای فرانسه در جریان است. در واقع پشت این رویکرد شارلی ابدو هیچ چیز ضدمسلمانی و نژادپرستانه و غیره وجود ندارد؛ برعکس این هفتهنامه بسیار «ضدتوتالیتریسم و افراط گرایی» است.
شارلی ابدو و اتهام کاریکاتورهای جنسیتزده
برخی کابران در رسانههای اجتماعی از برخی کاریکاتورها که با بدن برهنه زنان به نقد رژیم جمهوری اسلامی رفتهاند، انتقاد کرده و آنها را جنسیتزده خواندهاند و با اهداف شعار این جنبش یعنی «زن، زندگی، آزادی» در تعارض دانستهاند.
این اولین بار نیست که کاریکاتورهای شارلی ابدو با این اتهام روبرو میشوند. کاریکاتور صفحه اول این هفته نامه در سال ۲۰۱۹ در آستانه جامجهانی زنان جنجال بزرگی آفرید و خشم برخی از فمینیستهای فرانسوی را برانگیخت. فردریک انسل برای توضیح این موضوع به دو رویکرد متفاوت در این زمینه اشاره میکند.
او میگوید گروهی از فمینیستها معتقدند هرگز نباید بدن زنان را به عنوان یک کالا برای هر نوع هدفی، چه تبلیغات و چه مبارزه با رژیمهای توتالیتر، تقلیل داد. در مقابل یک مکتب فکری دیگر قرار دارد که آزادگراتر و جهانشمولتر است که در آن میتوان از بدن برهنه زنان یا مردان برهنه کاریکاتور کشید و حتی آنها را مسخره کرد. انسل به گروه فمینیستی «فمن» اشاره میکند که برای مبارزات و اهداف خود در رویدادهای مختلف برهنه حاضر میشوند. به نظر او، شارلی هم در کاریکاتورهایش به همین منوال برای خود آزادی در طراحی از هر موضوع و شخصی را قائل میشود.
فدردیک انسل شخصا طرفدار کالاانگاری بدن زنان نیست ولی در عین حال میخواهد که شارلی ابدو بتواند هرچه میخواهد بگوید و هر کاریکاتوری را که تمایل دارد، چاپ کند. او اضافه میکند: «درهمه جای دنیا افرادی هستند که نمیخواهند شارلی ابدو را بخوانند. میدانید میتوانند چکار کنند؟ خیلی ساده است! خب آن را نخوانند.»
ماجرای گروگانهای فرانسوی در ایران
ژرژ مالبرونو، روزنامهنگار مشهور فرانسوی، چند روز قبل با اشاره به تهدیدهای رژیم ایران علیه دولت فرانسه، در روزنامه فیگارو درباره وضعیت گروگانهای فرانسوی در ایران نوشت و اشاره کرد که هفتهنامه شارلی ابدو با انتشار این کاریکاتورها جان این افراد را در خطر قرار داده است. از انسل نظرش را درباره موضع این گروه از مخالفان شارلی ابدو پرسیدم. پاسخ به این سوال برایش بسیار سخت است. به نظر او در این مورد به دو فرضیه میتوان فکر کرد.
فرضیه اول میگوید زمانی که خطر گروگانگیری یا تهدید حملات تروریستی وجود دارد، طبق یک مثل فرانسوی، باید بدانیم چگونه «در شراب خود آب بریزیم»؛ یعنی باید مراقب باشیم چطور نقد کنیم تا برای افراد درخطر مشکلی ایجاد نشود. فردریک خود را سخنگوی شارلی ابدو نمیداند اما میگوید به نظر روزنامهنگاران شارلی، دولتهای توتالیتر و گروههای افراطی برای گروگانگیری منتظر این کاریکاتورها نیستند و این ویژهنامهها چیزی را تغییر نمیدهند. بنابراین با ترس از این موضوع، هیچوقت نمیتوان از حق آزادی بیان خود بهطورکامل بهره برد.
اما اگر فردریک انسل مجبور باشد بین این دو موضع یکی را انتخاب کند، با نظر شارلی ابدو همراه خواهد بود؛ چرا که معتقد است همانطور که چرچیل گفته، «سکوت در برابر توتالیتریسم همدستی با آن است».
او در آخر اضافه کرد: «من به عنوان یک شهروند و نه به عنوان یک محقق سیاسی، طرفدار شجاعت در برابر دشمنان دموکراسیام.»