اگر سیوهشتمین دوره «جشنواره موسیقی فجر» را فلاکتبارترین دوره آن لقب دهیم، سخنی به گزاف نراندهایم؛ دورهای که در نخستین روز ماه بهمن و نزدیک به مراسمهای «دهه فجر»، هنوز اطلاعاتی از آن منتشر نشده و مشخص نیست که تاریخ دقیق برگزاری آن چه زمانی است. در مقابل، خبری روی خروجی سایت انجمن موسیقی ایران، که امور اجرایی عمده جشنوارهها را مدیریت میکند، قرار گرفته است که از خبرنگاران و رسانههای خبری میخواهد تا در طی هفت روز و تا هفتم بهمن، برای ثبتنام و حضور در جشنواره موسیقی فجر به سایت جشنواره بروند و فرم درخواست حضور را پر کنند. البته یک فراخوان در یکم آبان منتشر شده بود که اعلام میکرد از بهزاد عبدی، آهنگساز شناختهشده معاصر، برای دبیری جشنواره دعوت شده است، اما با پستهای اینستاگرامی که بهزاد عبدی قرار داده و حمایتش از علی دایی و کیان پیرفلک و شعار رنگینکمان و پست اخیرش در مورد ساختن «سمفونی وداع» برای قربانیان فاجعه هواپیمای اکراینی، بعید به نظر میرسد که او در چنین اوضاعی که اجماعی تمامقد در تحریم جشنواره موسیقی به چشم میخورد و افق و چشماندازی هم از جایی پیدا نیست، چنین سمتی را بپذیرد. در آن فراخوان هم نام اعضا یا شورای اصلی جشنواره موسیقی فجر نیامده بود و هنوز هم مشخص نیست که شورای برگزاری جشنواره موسیقی فجر، چه کسانیاند.
برگزاری «جشنواره موسیقی نواحی» با شتاب برای هزینهکردن بودجه
پیش از جشنواره موسیقی فجر، «جشنواره موسیقی نواحی ایران» در اواخر آبان در گرگان برگزار شد، در حالیکه بنا به سنت حداقل ۱۴ جشنواره گذشته که در کرمان برگزار میشد، این جشنواره هم باید در آن شهر کویری روی صحنه میرفت. اما تعجیل و شرایط اضطراری، مسئولان دفتر امور موسیقی را به این جمعبندی رساند که آن را با شتاب در شهر و استان دیگری برگزار کنند. به نظر میرسید که هدف اصلی از این اقدام، صرف برگزاری و ارائه آمار و هزینهکردن بودجهای است که برای آن در نظر گرفته شده بود و اگر انجام نمیشد، باید بودجه به خزانه بازمیگشت. از این گذشته، عمده شرکتکنندگان در «جشنواره موسیقی نواحی ایران»، نوازندگان و خوانندگانیاند که در روستاها زندگی میکنند و در زمره قشر فقیر و فرودست جامعهاند و وضعیت معیشتی بسیار دشواری دارند، و دستمزدی که از جشنواره میگیرند، هزینه دو سه ماه زندگی آنها را تامین میکند، و معمولا عموم آنها نیز از سیاست و هنر اعتراضی دورند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تعلیق جشنواره موسیقی جوان
پیش از آن، فراخوان برگزاری شانزدهمین «جشنواره موسیقی جوان» در اوایل مرداد منتشر شد. تغییر دبیر این جشنواره پس از نزدیک به هشت دوره، از اتفاقات مهم این جشنواره بود. دبیری این دوره را حمیدرضا اردلان، نایبرئیس خانه موسیقی، بر عهده گرفته بود. نخستین فراخوان برای شرکت در این جشنواره، بیستم شهریور منتشر شد، و سپس ششم مهر (یک هفته پس از جان باختن مهسا امینی)، فراخوان دوم برای تمدید ومهلت ارسال آثار انتشار یافت. اما پس از این فراخوان تمدید، و با توجه به شدتگرفتن خیزش انقلابی مردم، تقریبا تمامی فعالیتهای جشنواره موسیقی جوان در تعلیق و حالتی آونگی قرار گرفت و تا امروز هیچ خبری درباره چرایی برگزار نشدن آن منتشر نشده است. البته پیشبینی میشد که با توجه به جو انقلابی موجود، بهویژه در نسل جوان و نوجوان، این جشنواره عملا به سمت برگزار نشدن حرکت کند. قاعدتا و به سیاق ۱۵ دوره گذشته، این جشنواره باید قبل از جشنواره اصلی موسیقی فجر، در پاییز یا دی برگزار میشد. اما با توجه به اینکه هیچ خبر دیگری درباره آن منتشر نشده است، دو پیشبینی میتوان درباره آن انجام داد: نخست، برگزاری باسمهای و «باری به هر جهت» آن مانند جشنواره موسیقی نواحی، و دیگری تعویق آن به سالی دیگر، که به نظر میرسد برگزاری «باری به هر جهت» و هزینهکردن بودجهای که برای آن در نظر گرفته شده است، برای برخی از افراد بوروکرات و بیهنری که در این گونه نهادها جا خوش کردهاند، گزینه دسترسپذیرتری باشد.
حمید متبسم و تحریم جشنواره موسیقی فجر
با چنین پیشزمینههایی، طبیعی است که برگزاری جشنواره موسیقی فجر کاری دشوار به نظر آید و عمده هنرمندان به سمت تحریم آن حرکت کنند. جشنواره موسیقی فجر البته بر خلاف دو جشنواره تئاتر و سینما، در دورههای گذشته نیز عموما با استقبال کم هنرمندان شناختهشده موسیقی روبهرو میشد. برای نمونه، شجریان، علیزاده و مشکاتیان هیچگاه در این جشنواره برنامهای اجرا نکردند و هنرمندان دیگر هم با بیمیلی، یا در مقاطعی خاص، مثل پس از دوم خرداد، در آن حضور یافته بودند. به همین دلیل، این جشنواره هیچگاه جدی گرفته نمیشد، چرا که مانند جشنواره تئاتر یا فیلم فجر، تاثیری در رشد و توسعه موسیقی نداشت و عملا یک جشنواره برنامهپرکن بهشمار میرفت. این کارنامه بیافتخار، میتواند محمل مناسبی باشد برای برگزاری «باری به هر جهت» آن. اما اگر شرایط گذشته را بتوان با موقعیت خطیر کنونی پیوند زد، طبیعی است که جشنواره امسال موسیقی فجر، با ریزش شدیدی روبهرو شود. همین شرایط نگرانکننده بود که سبب شد تا در آذر، وزیر ارشاد از هنرمندان شاخههای مختلف هنری بخواهد تا در جشنواره فجر شرکت کنند. اما این دعوت نهتنها اقبالی نیافت، که با پاسخ تند و صریح یکی از آهنگسازان برجسته موسیقی روبهرو شد. حمید متبسم درنامهای که چهارم ژانویه روی اینستاگرامش قرار داد، شرکت در جشنواره «بهاصطلاح فجر» را «همکاری و همراهی با حکومت» دانست که «پاسخ آزادیخواهی مردم را با گلوله و حبس و اعدام میدهد». به نوشته متبسم، «اگر امروز موسیقیپیشگان برای جشنواره بیآبروی فجر و هر مناسبت دولتی به صحنه بروند، یا از وحشت سرنیزه شماست، و یا خود، دستپروردگان شمایند».متبسم که اخیرا سرود اعتراضی بسیار محکمی در حمایت از جنبش مهسا و «زن، زندگی، آزادی»، روی شعر معروف سیفالدین فرغانی («این عوعو سگان شما نیز بگذرد») ساخته و منتشر کرده بود، در پایان نامه خود نوشت که در جایگاه یک موسیقیدان، تمامقد در کنار مردم ایران ایستاده است «و تا پایان این استبداد با شما همکاری نخواهم کرد».
همین جو را باید در فضای تنشآلود کنونی که بر سپهر هنری ایران سایه انداخته است، در نظر گرفت. اکنون باید منتظر ماند و دید که جشنواره موسیقی فجری که همه چیز آن، از دبیر تا شورای سیاستگذاری و گروههای شرکتکنندهاش، در ابهام و تعلیق وسرگردانی قرار دارند و بیخبری محض بر آن حاکم است، چگونه چنین روزهای دشواری و فلاکتباری را میتواند از سر بگذراند.