از روز دوشنبه ۱۷ بهمنماه فاز نخست تخریب ارزشمندترین بناهای تاریخی شیراز برای توسعه حرم شاهچراغ آغاز شده است. در فاز نخست، قرار است ۶۰ پلاک از بافت تاریخی این محدوده تخریب شود. فعالان حوزه میراث فرهنگی در بیانیهای که روز ۲۳ بهمنماه منتشر کردند هشدار بزرگتری هم دادند. آنها گفتند که نه تنها ۵۷ هکتار در ضلع شرقی حرم که محدوده بزرگتری در ضلع غربی هم فدای توسعه شاهچراغ خواهد شد و حجم غارت و تخریب جمهوری اسلامی در قلب تاریخی شیراز به ۳۶۰ هکتار بالغ میشود.
مقامهای جمهوری اسلامی ایران میخواهند در محدوده حرم شاهچراغ و دو امامزاده مدفون در شرق و غرب این حرم مسیرهای ارتباطی ایجاد کند. طراحان پروژه نام این طرح را «حرم تا حرم» گذاشتهاند و میخواهند با اجرای آن، شیراز به «بزرگترین شهر زیارتی خاورمیانه» تبدیل شود.
همه چیز از یک سفر شروع شد
روز ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۷، علی خامنهای برای سفری چند روزه به شیراز وارد شد. حضور او در شیراز و فرامینی که در جریان این سفر صادر کرد به مصیبتی تبدیل شده که در ۱۴ سال گذشته به جان تاریخ و فرهنگ شیراز افتاده است.
شهر شیراز در دهه ۵۰ میزبان جشن هنر شیراز و جشنهای ۲۵۰۰ ساله بود و آخرین شاه ایران توجه ویژهای به حفظ بناهای تاریخی این شهر و اطراف آن داشت. خامنهای قصد داشت برای این شهر، هویتی جدید در مقابل هویت پیشین آن خلق کند. خامنهای در آن سفر با ابداع یک صفت جدید برای شهر شیراز، آن را «سومین حرم اهلبیت» خواند و اعلام کرد که فضای فعلی حرم در شان این شهر نیست.
با همین فرمان و با فشار بیت علی خامنهای، طرح توسعه ۵۷ هکتاری حرم شاهچراغ پس از پایان سفر او در دستور کار قرار گرفت. شاهچراغ نام حرم احمد ابن موسی، برادر بزرگتر امام هشتم شیعیان است.
بلافاصله پس از سفر خامنهای، سند راهبردی توسعه حرم شاهچراغ تهیه شد و بنا شد که آن طرح با همکاری وزارت کشور و وزارت راه بهسرعت عملیاتی شود. موضوع جنجالی در آن طرح، بیتوجهی به قرارگیری این حرم در بافت تاریخی شهر شیراز بود. توسعه حرم شاهچراغ بر طبق نقشههای تهیه شده در آن سند، مستلزم تخریب گسترده بناهای تاریخی ارزشمندی است که آن حرم را احاطه کردهاند.
از زمان آغاز آن طرح تاکنون، بسیاری از خانههای تاریخی ارزشمند، مانند خانه سلیمی و منتصری که ثبت ملی بودهاند، با فشار و تهدید امام جمعه، سپاه فارس و تولیت شاهچراغ، تخریب شدهاند. در برخی موارد فشار سازمانهای مردمنهاد و سازمان میراث فرهنگی سبب تعلیق آن طرح شده است، ولی هر بار با کشیده شدن موضوع به تریبون نمازجمعه، حمیه سازمان اطلاعات سپاه به فعالان میراث فرهنگی و تهیه طومار، دوباره از سرگرفته شده است.
خراب میکنند به سودای قبرهای میلیاردی
نکته تأملبرانگیز در تخریبهای انجامشده، بهویژه در ضلع شرقی آن حرم، این است که پس از تخریب بافت تاریخی ارزشمند و خانههای ثبت ملی شده در این ضلع، چندین هکتار از فضای آزاد شده به توسعه قبرستان داخل حرم اختصاص یافته است.
تولیت شاهچراغ که در آن از امامجمعه شیراز و خانواده دستغیب تا محمد رضا رضا زاده، همسر معاون زنان دولت رئیسی و احمد وحیدی، وزیر کشور حضور دارند میگویند که مصمم به نابودی بناهای تاریخی هستند. براساس اطلاعاتی که محمدمهدی کلانتری، دبیر پویش ملی نجات بافت تاریخی شیراز در دیماه در اختیار رسانهها قرار داد، خانههای تاریخی ضلع شرقی حرم را به زور غصب میکنند به مالکان بهای ناچیز متری ۸ میلیون تومان میپردازند و پس از حفر گودال و بلوکبندی با آجر و سیمان آن خانههای تاریخی را به مجموعه قبرهای صحن شاهچراغ میافزایند که هر متر مربع آن را ۳ میلیارد تومان میفروشند.
تخریبهای گسترده در ضلع شرقی و ساخت قبرستان، سود سرشاری نصیب تولیت این حرم میکند. در ضلع جنوبی حرم نیز فضاهای آزادشده ناشی از تخریب بافت تاریخی شیراز به پروژههای تجاری و احداث پاساژ و مغازه اختصاص یافته است.
نمیخواهیم از تاریخ شیراز چیزی به جا بماند
محمدرضا رضازاده ـ عضو هیأت امنا و مشاور تولیت حرم شاهچراغ که همسر انسیه خزعلی، معاون زنان ابراهیم رئیسی است در روز ۲۲ بهمن به خبرگزاری ایسنا گفت که مخالفان یورش بولدوزرهای سپاه و شاهچراغ به خانههای تاریخی اسن شهر کسانی هستند که به دنبال احیای شیراز فرهنگی دوران پهلوی هستند:
«چه بسا شیراز را همان شیراز برگزاری جشن هنر در ماه مبارک رمضان و شیراز برپایی جشنهای دو هزار و پانصد ساله میپسندند، توجه به ظرفیت والای معنوی سومین حرم اهل بیت را برنمیتابند و مایل نیستند ساماندهی پیرامون حرمهای مطهر به نتیجه مطلوبی برسد.»
این بیان ناگزیر انگیزه و عصاره همان دستوری است که خامنهای در سال ۱۳۸۷ صادر کرد. معنای دستور خامنهای آن بود که شیراز به عنوان شهر فرهنگی و نماد همزیستی دینداران و بیدینان که صدای شعر و موسیقی در آن بلندتر از بلندگوی مداحان و عزاداران است نباید وجود داشته باشد.
تخریب گسترده بافت تاریخی شیراز در کنار تغییر کاربری باغات این شهر سبب شده است تا دو عنصر هویتی این شهر در آستانه نابودی کامل قرار بگیرند. حمایت امامجمعه شیراز از این تخریبها و ورود سپاه به حوزه پرسود فعالیت عمرانی در این محدوده سابقاً ممنوعه سبب شده است که هزینه مقاومت در برابر این اقدامات افزایش یابد.
۴۴ سال ستیز با مردم ایران
از سال ۱۳۵۸ که صادق خلخالی چندین بولدوزر را از مرودشت به سمت تختجمشید روانه کرد تا آن «نماد طاغوتی» را ویران کند و با مقاومت فرهنگدوستان ناموفق ماند، تا امروز، تخریب میراث فرهنگی ایران متوقف نشده است.
رویکرد جمهوری اسلامی در قبال میراث فرهنگی ایران، ترکیبی از بیتوجهی تا ویران شدن طبیعی، و تخریب عمدی بوده است.
یکی از نمونههای تخریب میراث تاریخی ایران را در تبریز میتوان دید. در دهه ۶۰، مسلم ملکوتی، نماینده آیتالله خمینی در آذربایجان و امام جمعه تبریز، تصمیم گرفت که ارگ علیشاه تبریز و مجموعه فرهنگی اطراف آن را تخریب کند و به جای آن مصلای نمازجمعه را بسازد.
ارگعلیشاه بنایی ۶۰۰ ساله و بخشی از یک قلعه تاریخی در قلب تبریز است. در اطراف این ارگ، بنای تئاتر شیر و خورشید، نخستین مدرسه جدید و کتابخانه ملی قرار داشت که یادگار مشروطه و ابتدای حکومت رضاشاه بود. این مجموعه قلب فرهنگی تبریز و بخشی از هویت روشنفکری این شهر بود.
تئاتر شیر و خورشید با الهام از تئاتر سنپترزبورگ ساخته شده بود و سالها به عنوان زیباترین و بزرگترین سالن تئاتر ایران شناخته میشد.
تصمیم برای تخریب این میراث ارزشمند با مقاومت مردم تبریز مواجه شد. کار تا مدتی متوقف ماند. نهایتا ملکوتی به آیتالله خمینی متوسل شد تا مقاومتها را در هم بشکند. هیاتی از تبریز عازم جماران شدند و پاسخ مطلوبشان را از خمینی گرفتند: «مسجد را مسجد کنید، آثار باستانی چیست؟ مگر تا چه زمانی می شود یک بنا را نگه داشت؟»
سال ۱۳۶۰، زیباترین سالن تئاتر ایران و کتابخانه و مدرسه مجاور آن، برای ساخت مصلا تخریب شد. تخریبها به این بخش محدود نماند و بال شرقی و غربی ارگ علیشاه هم در چند مرحله تخریب شدند. پروژه تخریب و توسعه قلب تاریخی تبریز تا میانه دهه ۷۰ ادامه یافت و هر چند سال، بخشی از این هویت تاریخی با بولدوزر نابود شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در ۴۴ سال گذشته انواع گوناگونی از تخریب میراث فرهنگی و آثار تاریخی رخ داده است. تخریب بناهای تاریخی یا با بولدوزر انجام شده است و یا با رها کردن و بیتوجهی به مرمت و نگاهداری. وضعیت کنونی تختجمشید و پاسارگاد نمونهای از رهاکردن برای تخریب تدریجی و طبیعی است. خانههای تاریخی شهرهای اصفهان، تبریز، تهران، مشهد اصفهان و شیراز عموما در طرحهای توسعه اماکن مذهبی یا تجاری تخریب شدهاند و این تخریبها هنوز هم ادامه دارد. بخش مهمی از میراث قبل از اسلام در غرب ایران نیز به بهانه پروژههای سد و راهسازی تخریب شدهاند.
در ۴۴ سال گذشته، کسانی در مصدر امور قرار داشتهاند که درکی از ارزشمند بودن بناهای تاریخی و فرهنگی ندارند. توسعه اماکن مذهبی در سالهای گذشته، عموما با هزینه ویرانی بناها و آثاری انجام شده است که ارتباط مردم ایران را با نیای تاریخی و فرهنگیشان متصل نگاه میدارند.
جمهوری اسلامی تلاش کرده است تا ملت، فرهنگ و هویتی جدید برای ایران خلق کند که با معیارهای او هماهنگ باشند. انتقام سخت از بناها و میراث تاریخی، حذف روشنفکران، و تثبیت رژیم سانسور فرهنگی، بخشی از تلاشهای این ۴ دهه جمهوری اسلامی برای قرار دادن ایران در این قالب بوده است؛ تلاشی که هنوز هم ادامه دارد.