در هفته گذشته باتوجه به سرکوب فراگیر و قطعی اینترنت در ایران، شرایط به گونهای رقم خورده است که باید این سوال را می پرسید، در بازگشت تدریجی اینترنت به ایران، چه بر سر روابط مجازی همجنسگرایانِ به حاشیه رانده شده میآید؟ ایران یکی از پنج کشور دنیاست که علاوه بر جرمانگاری رابطه با همجنس، برای آن مجازات اعدام هم در نظر گرفته است. مقامات دولتی ایران اساسا وجود همجنسگرایان در ایران را انکار میکنند. محمد خاتمی، رییس جمهور دولت اصلاحات پیشتر همجنسگرایان را «بیمار» خوانده و محمود احمدینژاد، رییس جمهور پیشین ایران در جمع دانشجویان دانشگاه کلمبیا تاکید کرد که « در ایران همجنسباز نداریم!»
در اینترنتی که به ایران برمیگردد، فضای مجازی چهرهای تازه پیدا کرده تا به تدریج تولیدات داخلی، جایگزین اپلیکیشنها و وبسایتهای خارجی شوند. از اپلیکیشن مسیریاب «بلد» که میخواهد جایگزین «ویز» شود تا اپلیکیشینهای دوستیابی «صیغه من»، «همسریابی حافظون» و «ویرگول» که میخواهند جای «تیند» و «بَدو» را پر کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از نگرانکنندهترین و ناامنترین اپلیکیشنهایی که اخیرا رونمایی شده، اپلیکیشن شریکیابی همنجسگرایان «گییاب» است.
این وبسایت مشکوک به فیشینگ (جمعآوری اطلاعات افراد برای سرقت هویت یا خالی کردن حساب بانکی آنها) چند ماه پیش در فضای مجازی ایران ظاهر شد و ادعا میکند که «زیرنظر وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی» در حال فعالیت است.
«گییاب» در بخش «درباره ما»، با زبانی که میتواند برای یک همجنسگرای ایرانی غریبه بهنظر برسد، میگوید: «گییاب، یک وبگاه اختصاصی برای همجنسیابی است. هدف این سایت، تشکیل یک جامعه مجازی برای آقایان مجردیست که موفق به ازدواج دایم نشده و علاقه به همجنس دارند.»
در صفحه نخست این وبسایت، با زبانی موهن نوشته شده: «برای دستیابی به فاعل و مفعول موردنظر خود فیلدهای زیر را پر کنید» و سپس از مشترک خواسته میشود تا نام، نامخانوادگی، نام پدر، شماره تلفن (اختیاری)، استان، شهر و سن خود را بنویسد. برای استفاده از خدمات این وبسایت، تعرفهای دو هزار تومانی مشخص شده که درگاه پرداخت اینترنتی بانک سامان متصل به این وبسایت، اجازه نقد شدنش را میدهد.
اگر این وبسایت را در مرورگر اینترنتی گوگل کروم باز کنید، بلافاصله در کنار آدرس سایت عبارت «ناامن» به انگلیسی نوشته میشود و احتمالا کمتر کسی در ایران این وبسایت را جدی بگیرد. حتی در جامعه رنگینکمانی تهران، بعضی آدرس آن را برای خنده و شوخی برای همدیگر میفرستند.
بااینحال، پس از قطعی اینترنت ایران و بازگشت تدریجی آن، چه بر سر روابط مجازی جامعه همجنسگرایان ایرانی آمده و آیا ایران راه روسیه و چچن را در سرکوب بیشتر همجنسگرایان در پیش خواهد گرفت؟
عدم امنیت جدی برای همجنسگرایان در اعتراضات سراسری
به گفته سازمان حقوق بشری عفو بینالملل در منطقه خودمختار چچن، دولت محلی خانوادهها را ترغیب میکند تا افراد همجنسگرا را شناسایی کنند و لو بدهند تا دولت، آنها را دستگیر کند و به اردوگاههای کار اجباری بفرستد.
چنین هراسی در ایران، میتواند هنوز از واقعیت به دور باشد، اما «اینترنت ملی ایران» این فضا را مهیا خواهد کرد تا فرد همجنسگرا، با عضویت در گیتلگرام یا وبسایتهای ناامن مانند «گییاب» هویت خودش را فاش کند و این هویت لو رفته، میتواند علیه او استفاده شود.
در جریان اعتراضات سال88، همجنسگرایانی که بازداشت شدند تحقیر و خشونت زیادی را برای گرایش جنسیشان تجربه کردند. آریا ( نام مستعار) همجنسگرایی که در آن سال تجربه فراموشنشدنی بازجوییهای جمهوری اسلامی را از سر گذرانده، میگوید: «همهچیز را در مورد رابطههایت میدانیم اما نمیخواهیم الان چیزی را علنی کنیم چون این مثل یک قابلمه پر از بوی گند است که نمیخواهیم درش باز بشود و بوی گندش همه جا را بردارد!»
در چنین شرایطی، اعترافگیری راحتتر است. چون مقامات امنیتی میتوانند با تهدید لو دادن هویت فرد به دوست، خانواده و فامیل، یا کارفرما و مدیریت محل تحصیل، او را در منگنه قرار دهند یا به مجازاتهایی مانند اعدام تهدید کنند.
با تمامی فشارها، جامعه همجنسگرایان ایرانی همچنان به شکلهای گوناگون در فضای مجازی حاضر است، از جمله در تلگرام.
گیتلگرامهای ریشه دوانده در هر شهر و استان
حسین (نام مستعار) که ساکن ایران است در این رابطه میگوید: «یک سر به گروههای تلگرام بزنی، میبینی یک عالم عضو فعال دارند».
اشاره او به «گیتلگرام» یا «گروههای گی (همجنسگرای)» رسانه اجتماعی تلگرام است. حسین از گیلینک مثال میزند. گروه تلگرامی با دستکم 22 هزار عضو که ادعا میکند «تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران» است و خود را «کانال رسمی دوستیابی سکسی پر فیلم لینک» معرفی میکند.
تنها در همین گروه، از ۶۰۰ کانال دیگر نام برده شده است. در برخی از آنها، ویدیوهای رابطه جنسی منتشر میشود و در برخی دیگر میتوان آگهیهای کاربرانی را پیدا کرد که تصویری از خود گذاشتهاند و میگویند بهدنبال یافتن شریک جنسی هستند.
این کانالها، در شهرها و استانهای مختلف ایران ریشه دواندهاند، اما حسین آنها را امن نمیداند: «اغلبشان فضایی ناامیدکننده دارند. طبیعی است همه در آنها دنبال شریک جنسی و سکس میگردند، ولی سطح فرهنگی و اطلاعاتشان حتی در همان سکس هم معمولا خیلی پایین است. اینقدر که ۱۰ دقیقه هم نمیتوانی آن فضا را تحمل کنی و ازش خارج میشوی».
حسین یکی از ایرانیانی است که از نوجوانی، با اینترنت بزرگ شده و فضای مجازی به جای کلاس درس، به او آموزش کافی در موضوع همجنسگرایی (از تعریف هویت و گرایش جنسی گرفته تا آموزش سلامت جنسی) را داده است.
ایرانی که دیگر شبیه به گذشتهاش نیست
عباس (نام مستعار) که بعد چند سال دوری، بهتازگی به ایران سفر کرده و سپس به کانادا بازگشته، میگوید: «ایران شبیه به چیزی که میشناختم نبود و روابط همجنسگرایان هم دیگر شبیه به گذشته نیست».
در نوجوانی عباس، اینترنت به ایران آمد و به همجنسگرایان اجازه داده تا همدیگر را پیدا کنند. ابتدا چترومهای یاهو این فضا را باز کردند و سپس موج وبلاگنویسی، نویسندگان همجنسگرا را با هم آشنا کرد. تا پیش از فضای مجازی، پاتوقهایی مثل «پارک دانشجو» در تهران یا «باغ ملی» در مشهد، مکان همجنسگرایان بود تا همدیگر را بیابند.
این پاتوقها، فضاهایی امن نبودند و حضور در آنها میتوانست برای فرد همجنسگرا، دردسرساز شود و هویتش را نزد دوست، آشنا و خانواده فاش کند. فضای مجازی، این خطرها را کمتر کرد.
اینترنت، همچنین امکانات آموزشی بههمراه آورد. با گسترش استفاده از فضای مجازی، سازمانهایی مانند «سازمان دگرباشان جنسی ایران (ایرکو)» از کانادا یا بخش ایران «سازمان اقدام آشکار جهانی» از آمریکا یا سازمان «شش رنگ» از بریتانیا، شروع به عرضه محصولات آموزشی کردند.
در یک دهه گذشته، همچنین ابتدا مجلات پیدیافی مثل «چراغ» منتشر شدند و سپس تولیدات رادیویی مثل «رادیو رنگینکمان» جایگزینشان شد و درنهایت، فعالیت گروههایی مانند «همجنسگرا» و «دوجنسگرا» رونق یافتند اما با تمامی اینها، همه از اینترنت برای آموزش استفاده نمیکنند.
حسین میگوید: «چیز جالبی که توی این گروههای تلگرامی میبینی، تعداد زیاد افرادی است که خودشان را دگرجنسگرا (استریت) میدانند و فقط برای آمیزش جنسی دنبال یکی میگردند. این خیلی اذیتم میکند. تو فکر میکنی به فضای یک گروه گی رفتی تا خودت باشی، ولی با یک فضای به کل همجنسگرا هراس (یا هموفوب) روبهرو میشوی و این زننده است!»
روزگار منجم و گرایندر
اپلیکیشنهای دوستیابی همجنسگرایان ابتدا توسط مَنجَم به ایران وارد شدند. مانند دیگر نمونهها، این نرمافزار دوستیابی، امکانات محدودی را مجانی و دسترسی کامل را با پرداخت اشتراک ماهیانه فراهم میکند. منجم دیگر مانند گذشته فعال نیست و اپلیکیشنهای گرایندر یا هورنِت جایگزین آن شدهاند.
گرایندر ابتدا در ایران هم استفاده گستردهای داشت، اما خطر هک شدن و لو رفتن هویت کاربران، باعث شد تا این شرکت ابتدا فعالیت خود در ایران را محدود کند و سپس به کل از بازار ایران خارج شود.
حسین میگوید: «خودم گرایندر را دوست داشتم. احساس میکردم سطح تحصیلات و معاشرت آدمهای اونجا بالاتر از بقیه اپهاست و هم اینکه میشد با توریستهای غیرایرانی از طریقش معاشرت و دیدار کرد».او میگوید پس از گرایندر، حالا بَدو محلی برای یافتن دوست است، اما این اپلیکیشن محدود به همجنسگرایان نیست و هورنت هم هنوز مشتریانش را دارد: «توی هورنت خیلیها عکس خودشان را روی پروفایلشان نمیگذارند اما در بدو یا تیندر که الزاما اسم گی رویش ندارد، با خیال راحت دهها عکس از خودشان میگذارند. فقط از ترس اینکه یکی عکسشان رو توی اپ گی نبیند».
در نهایت آن چیزی که در رابطه با جامعه دگرباشان ایرانی و امکان محدودیتهای اینترنت ملی میتواند نگران کننده باشد ، عضو شدن دگرباشان ایرانی در اپلیکشینهای مدعی با نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی است که به هیچ عنوان نه تنها امن نیستند بلکه میتوانند آتش به خرمن جامعه رنگینکمانی ایران بزنند.