روزه چهل روزه
از جوانمرگی این کشیش موزامبیکی غمگین شدم. طفلی دو هفته دیگر مانده بود که روزه چهل روزه عیسا مسیح را تمام کند ولی نشد. هرچه روز بیست و پنجم آب و غذا به او تزریق کردند، از بیمارستان عروج کرد رفت.
به گزارش بی.بی.سی. خدا بیامرز پدر فرانسیسکو باراجاه، چهل ساله، در یکی از انجیلها خوانده بود که عیسی مسیح چهل روز بی آب و نان بوده. گفته بود من هم چهل روز روزه میگیرم.
فرانسیسکو جان، قربونت، خبر چهل روز گرسنگی و تشنگی حضرت عیسا در «انجیل متَی» آمده. حالا پدرجان، تو روی حسن نیت این نسخه از کتاب مقدس را باور کردی، سه تا انجیل دیگر چه؟ مگر نمیدانی هرکدام از انجیلها یک ساز جداگانه برای خودش میزند؟ شاید در اصل، مدت روزه حضرت ده روز بوده ضرب در چهار تا انجیل شده. تازه حضرت میخواسته سبک باشد که بالا میکشندش سنگینی نکند، ترا که نمیخواستند مصلوبت کنند.
باراجاه جان، حیف تو نبود؟ پدر روحانی بودی در شهر خودت، مهربانی میکردی به مردمان، به فقرا میرسیدی، کلیسا براشان درست کرده بودی، فرانسه بهشان یاد میدادی، روزه گرفتنت چه بود؟
عزیزم، عیسا مسیح که روزه گرفت سفیدپوست بود نه. پشتش به ملائک گرم بود. تو تا حالا توی اینهمه عکس و نقاشی مذهبی قدیمی یک فرشته سیاهپوست دیدهای که عنداللزوم به دادت برسند؟
قربونت برم، عیسا مسیح پیغمبر خدا بود. معجزه داشت. هر کار دلش میخواست میکرد. عصایش را میانداخت زمین، مار میشد میترسید در میرفت. نه ببخشید، معجزه عصا مال حضرت موسی بود. این عیسا مرده زنده میکرد، کور و کر و لال را به ترتیب بینا و شنوا و گویا میکرد. خوب. این حضرت میتوانسته به قدرت معجزه بطور اورژانس، موقتاً طول شبانه روز را از ۲۴ ساعت به یک ساعت تقلیل دهد و ظرف چهل ساعت رکورد روزه چهل روزه را بشکند. من شک ندارم که همین کار را کرده. تو چرا گول خدا و پیغمبرش را خوردی؟ اگر مثل فرهاد میثمی ما فقط به خودت باور میداشتی، نمیمردی.
بعد هم عزیزجان اگر مردم عادی این چیزها را باور کنند عجبی نیست اما تو که در جریانی، دستت توی کار است، طلبه بودهای، حجت الإسلام مسیحیت بودهای، تو دیگر چرا این چیزها را باور کنی و خودت را به فاک فنا بدهی؟
دلم برای این روحانی مسیحی سوخت. کشیشهای این روزگار عموماً آدمهای مثبت و سالم و نیکوکاری هستند. اهل پااندازی و دکل دزدی و جوراب استارلایت و رابطه با قاری انجیل نیستند. عیبشان اینست که دهن بین هستند، هرچه خدا گفته باور میکنند، به پیغمبرش هم بیخودی اعتماد دارند.
***